مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با موضوع «هشت رذیله :: ستمگری :: حقوق :: حق نفس :: عقل» ثبت شده است

هشت رذیله 149 / ستمگری 16 / حقوق 15 / حق نفس 13 / عقل 2

| دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۵:۳۰ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


از عقل در جلسه قبل صحبت کردیم و در این جلسه هم کمی بیشتر صحبت خواهیم کرد ولی معلوم است که صحبت از عقل را نمی شود در دو جلسه تمام کرد. البته در همین مقدار صحبتها ان شاء الله شاید بشود کمی به این اهمیت رسید که ستم به عقل ستم به همه چیز است!
در آغاز انجام هر رفتار زشتی و یا ترک کار پسندیده ای و نیز بعد از آن، این عقل است که هشدار می دهد و سرکوفت می زند. و هر چه هم به سخنش گوش فرا ندهند باز هم هشدارش را دارد و ملامتش را می کند.
عقل همچون انبیاء خستگی ناپذیر است! اصلا عقل پیامبر درونی است. عقل فقط سخنرانی نمی کند بلکه پیگیر هم هست! می خواهد ببیند ما با سخنان او چه می کنیم!
البته عقل وقتی گوش به سخنانش داده شود، سخنان عمیق تری می زند و ما را از گردنه های سخت تری در مسیر رشد عبور می دهد و توانش برای فهم آیات الهی بیتشر و بیشتر می شود.
ولی عقلی که مورد بی توجهی قرار می گیرد یک خط درمیان حرف می زند و شاید هم چند خط درمیان! مثل پیامبری که مورد بی مهری امتش قرار گیرد.
خداوند در قرآن همانطور که مردم را بخاطر عدم پیروی از انبیاء مورد مذمت قرار می دهد، آنها را بخاطر گوش نکردن به سخنان عقلشان نیز سرزنش می کند.
هم بارها فرموده است: أَکْثَرُهُمْ‏ لا یُؤْمِنُونَ و هم بارها فرموده است: أَکْثَرُهُمْ‏ لا یَعْقِلُونَ 
عقل مظلوم ترین نعمت خداوند در وجود انسان است و انبیاء و اوصیاء آنها نیز مظلومترین انسانها هستند.
عقل توسط نفس و تملایات مادی انسان بارها به جدل کشیده می شود و استدلالهایی برای مشروعیت بخشی به همه لذائذ دنیوی در مقابل او اقامه می گردد. استدلالهایی که به پوچی هر آنچیزی است که که توسط کفار در مقابل انبیاء مطرح می شود!
آنها که عاقل هستند بیشتر از دیگر مردمان مورد حسادت و کینه و بدخواهی و در نتیجه بیشتر مورد بی مهری دنیوی قرار می گیرند و آنها هم که پیرو انبیاء می باشند با انواع بلاها دست بگریبان هستند.
عقل خیلی زود کسی را که به او برگردد و بخواهد از این ببعد گوش به سخنانش دهد می بخشد و دیگر دست از ملامتش بر می دارند و انبیاء نیز به همین اندازه بخشنده هستند و توبه هر کافری را می پذیرند.
عقل سخن انبیاء را تأیید می کند و انبیاء نیز سخن عقل را مورد تأکید قرار می دهند.
هر کسی که رشد عقلی بیشتری داشته باشد سخن انبیاء را بهتر متوجه می شود و آنهایی که انبیاء را بهتر پیروی کنند از عقل کاملتری در امور مختلف زندگی برخوردار هستند!
به خاطر همین تشابهات زیاد بین عقل و وحی است که فرموده اند: لا دینَ لِمَن لا عقلَ له و لا عقلَ لِمَن لا دینَ له! هر که عقل ندارد دین ندارد و هر که دین ندارد عقل ندارد!
و نیز به همین خاطر است که انبیاء عاقلترین مردمان عصر خود بودند و نیز در هر جامعه ای هرکس که به عنوان عاقلترین شناخته می شود از صفات انسانی و ایمانی بیشتر بهره مند است!
و باز به همین خاطر است که در قرآن و حدیث بسیاری از صفات عاقل برای مؤمن گفته شده است و بسیاری از صفات مؤمن برای عاقل و در مقابل نیز صفات احمق و جاهل برای کافر شده شمرده است.
پرداختن به این صفات و توضیح هر کدام و اثبات دقیق یکی بودن عقل و وحی و فطری بودن اسلام ناب نیازمند مباحث زیادی است که مجالی برای طرح آنها نیست ولی باید گفت که همه مباحثی که در تبیین رذائل هشتگانه گفته شده است در حقیقت گزاره هایی است عفلانی که توسط وحی مورد تأکید قرار گرفته است و یا گزاره هایی است وحیانی که عقل آنها را پذیرفته و یا رد ننموده است!

هشت رذیله 148 / ستمگری 15 / حقوق 14 / حق نفس 12 / عقل 1

| سه شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۳۵ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


بحث نعمت عقل از زیر مجموعه مباحث مربوط به نعمت نفس، آخرین بحث و مهمترین آن در مجموعه سلسله مباحث مربوط به حقوق است.
مباحق مربوط به حقوق را به این خاطر مورد بررسی قرار می دهیم که روشن شود محدود ستمها چیست که بعد بتوان با پاسداری از مرزهای ستم، از خصلت ستمگری که چهارمین رذیله از مجموعه هشت رذیله انسانی است رهایی یافت ان شاء الله!
عقل نقطه اصلی تفاوت انسان با حیوان است! و نیز تفاوت انسانها با یکدیگر نیز همین عقل است! و همین عقل است و نیروی حسابگر است که انسان را مکلف نموده است و او را نسبت به جنیان که آنها نیز مکلف هستند، موجودی برتر قرار داده است!
عقل در لغت عربی به معنای حبس است! و عقال ریسمانی است که پای شتر را با آن می بندند.
در یک گزارش تاریخی آمده است که فردی که شترش را نبسته بود و به مسجد رسول خدا آمده بود و بعد که برگشته بود شترش نبود وقتی جریان را به پیامبر گزارش داد و گفت که شترش را نبسته است و توکل نموده است حضرت به او فرمود: اِعقَل و توکَّل. ببند و توکل کن!
نیروی حسابگر را در انسان از این جهت عقل می نامند که وظیفه اش حبس نفس است. نفس را با قدرت تحلیل خود محبوس می کند تا برای ارضای خواسته هایش از حدود تجاوز نکند. حدود شرعی و عرفی.
نفس، مجموعه تمایلات مادی و شهوات آنی انسان است. هر چه نفس قوی تر و چاق تر باشد، این تمایلات متنوع تر و قوی تر است و هرچه قوت این تمایلات بیشتر باشد شتاب برای ارضای آنها افزونتر است.
تنوع این تمایلات و شتاب در ارضای آنها سبب عبور از حدود و تجاوز از مرزهای شرعی و عرفی می شود و عقل باید جلوی این تنوع و قدرت تمایلات را بگیرد.
عقل، حبس نفس را با قدرت تحلیلی که دارد انجام می دهد؛ زیرا نفس با استدلالی که دارد تمایلات خود را عرضه می کند لذا باید با تحلیل درست، به مقابله با این شبه استدلال ها رفت و آنها را رسوا نمود و چهره منطقی آنها را به چالش کشید!
علم مهمترین کمک به قوه عاقله است زیرا علم مجموعه ای از استدلالها درباره وجود اشیاء و باز شناسی آنها از موهومات و نیز کیفیت وجودی آنهاست!
هرچه عقل قدرتش بیشتر باشد تحلیلهایش قوی تر باشد و بهتر بتواند جلوی حرفهای بظاهر منطقی نفس مقاومت کند بهتر می تواند نفس را مهار کند و بر او لگام زند. به همین خاطر است که «حکمت» از ماده حَکَمه گرفته شده است که به معنای لگام و افسار است!
حکمت سخن نهایی است که عقل در مقابله با نفس می گوید و نفس از نَفَس می افتد و آرام می گیرد. لذا قرآن می فرماید:

مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً (بقره: 269) خیر زیادی داده شده است به کسی که حکمت به او داده شده است!

این خیر زیاد همه به لطف حبس نفس است! حبس نفس سبب می شود تا انسان بتواند جذب بیشتری از رحمتهای خداوند که هر چیزی را دربر گرفته است داشته باشد. و این جذب بیشتر یعنی رشد و تعالی افزونتر.

حقی که عقل بر عهده ما دارد این است که باید او را با علم، قدرت ببخشیم و از خداوند در این مسیر کمک بخواهیم!

البته علمی علم است و وهم نیست، که از زبان کسانی که نفس بر آنها حاکم نیست صادر شده باشد. لذا قرآن و حدیث مهمترین منابع علمی هستند که می تواند عقل را قدرت بخشد!