مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۲۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

پاسخ / برکت

| شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ

سؤال 151:

سلام استاد.

چه کار کنیم که پول با برکتی داشته باشیم؟
پاسخ:
برکت مال به معنای این است که با وجود کمی آن بشود همه نیازهای متعارف را توسط آن مرتفع نمود!
برکت مال به حلال و طیب بودن مسیر کسب و نیز طریق مصرف آن است!
برای حلال بودن مسیر کسب باید مسیر مصرف آن خالی از اسراف و تبذیر باشد تا انسان بتواند حدود کسب مال حلال را رعایت کند و با توجیهات و کلاههای شرعی خود ار دچار مال شبهه ناک نیاندازد در نتیجه مالش پر برکت شود!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند29

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ أَوِ اسْتَکْثَرْتُهُ أَوِ اسْتَعْظَمْتُهُ أَوِ اسْتَصْغَرْتُهُ أَوْ وَرَّطَنِی جَهْلِی فِیهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که آن را کم شمردم یا زیاد، زیاد شمردم یا کوچک، یا این که نادانیم مرا در ورطه ی آن فروبرد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

ورَّطنی (ورط) ورطه به معنای گودالی عمیق در زمین است که خارج شده از آن سخت است و به همین خاطر به هر بلایی که رهایی از آن سخت است «ورطه» می گویند!

شرح:

گناه بزرگ و کوچک و کم و زیاد ندارد! گناه، گناه است! گناه نافرمانی خداوند بزرگ جهان است! عظمت پروردگار آنقدر هست که حتی یک گناه بظاهر کوچک را آنقدر بزرگ کند و ترس را بر جان شخصی که آن را مرتکب شده است بیاندازد که گناهان بعدی نتواند ترس را افزایش دهد!

وقتی تعداد گناهان و یا بزرگتر بودن یک گناه سبب ترس بیشتر می شود یعنی گناهان قبلی نتوانسته است موجب ترس فراگیر در قلب شود! و این به معنای این است که گنهکار شناخت درستی از عظمت خداوند ندارد!

وقتی تعداد و یا عظمت گناه موجب ترس بیشتر می شود، این ترس مشمول مرور زمان می شود و از آن کاسته می گردد و بالطبع گناهان بعدی ترس کمتری را باعث می شوند!

ترسهای اینچنینی ترس از عقوبت در دنیاست! وقتی خداوند مهلت بیشتری دهد و عقوبتها را تأخیر بیاندازد ترس کم رنگ شده و احساس خاطرجمعی به فرد دست می دهد و این همان ایمنی از مکر خداوند است!

«مکر خداوند» نقشه پنهان خداوند است! عقوبت گاهی آشکار است و گاهی مخفی است! عقوبت مخفی همان عقوبت به تأخیر افتاده است! عقوبت مخفی همان نقشه پنهان خداوند و مکر اوست!

این مکر، سبب کاهش ترس و افزایش گناه و در نتیجه شدت یافتم عقوبت می گردد!

ولی اگر فرد ترسش از عقوبت اخروی باشد! و این چنین نشان دهد که به روز قیامت اعتقاد دارد، وقتی عقوبت گناهش را در دنیا نمی بیند از ترسش کاسته نمی شود در نتیجه سراغ ادامه گناه قبلش نمی رود و اگر هم رفت از حجم ترسش کاسته نمی شود!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند28

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خَلَوْتُ بِهِ فِی لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ وَ أَرْخَیْتَ عَلَیَّ‏ فِیهِ الْأَسْتَارَ حَیْثُ لَا یَرَانِی إِلَّا أَنْتَ یَا جَبَّارُ فَارْتَابَتْ فِیهِ نَفْسِی وَ مَیَّزْتُ بَیْنَ تَرْکِهِ لِخَوْفِکَ وَ انْتِهَاکِهِ لِحُسْنِ الظَّنِّ بِکَ فَسَوَّلَتْ لِی نَفْسِی الْإِقْدَامَ عَلَیْهِ فَوَاقَعْتُهُ وَ أَنَا عَارِفٌ بِمَعْصِیَتِی فِیهِ لَکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که در شب یا روز در تنهایی به سراغ آن رفتم و تو پرده های ستّاریت را بر من فرو انداختی، به طوری که هیچ کس جز تو، ای خدای جبّار، نمیدید، پس به تردید افتادم بین این که از ترس تو آن را ترک کنم یا به واسطه ی حسن ظن به تو آن را مرتکب شوم. پس نفس آن را برایم زینت داد و انجام دادم در حالی که میدانستم معصیت تو را مرتکب میشوم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

ارخیت (رخو) به معنای سستی در مقابل مفهوم شدت است! در آیه فوق که تعلق گرفته است به «استار» یعنی پرده ها به معنای به آرامی انداختن پردها می باشد!

جبار (جبر) به معنای ظهور عظمت و نفوذ قدرت و تسلط بر امری است طوری که طرف مقابل را تحت نفوذ و حکم و سلطنتش قرار می دهد.

ارتابت (ریب) به معنای توهم همراه با شک است و لذا قابل اعتماد و استناد نیست!

میّزت (میز) به معنای تعیین خصوصیات یک شیء و جدا نمودن او از آنچه شبیه آن است! تمییز به معنای بکار بردن قوه فکر برای انتخاب بین دو شیء مشترک است!

سوّلت (سول) به معنای آسانی گیری همراه با فریب است! تسویل یعنی چیزی را خارج از حق و موقعیت محکمش قرار دادن آن هم بوسیله زیبا نمایی!

شرح:

این فراز  از دعای استغفار وضعیت روانی معصیتکار مورد توجه قرار داده است! چگونه می شود انسان با توجه به ایمانی که به خداوند دارد معصیت می کند؟!

ایمان به معنای بارو داشتن اسماء حسنای خداوند است! ایمان به مکافی و جزادهندگی خداوند انسان را می ترساند و ایمان به بخشندگی خداوند، موجب حسن ظن انسان به خداوند می شود و از ترس او می کاهد.

تردید انسان بین این خوب و آن حس ظن توضیحی برای تردید او در آغاز معصیت است!

متأسفانه نفس با تزیین و ساده انگاری و آسان جلوه دادن معصیت، خوف را از بین برده و انسان را راضی به معصیت می کند!

هرچند نفس با تزیین معصیت زمینه گناه را برای انسان آماده می سازد ولی انسان در حین معصیت نیز دقیقا می داند دارد چه می کند و به معصیت معرفت دارد یعنی به معصیت بودن همه اجزاء کارش واقف است!

پاسخ / دین زردشت و ایران

| پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۰ ب.ظ

سؤال 150:

سلام
این روزها خلط مبحث ها و مغلطه هایی می شود که ما را در دین سست می کند.حالا می خواستم شما با پاسخ به این سوالها من  و امثال من را مطمئن کنید.
اصلا پیامبری به نام زردشت بوده و اگر بوده مشخصات کلی خودش و دینش چیست؟وضعیت ایران قبل از اسلام چگونه بوده؟نحوه ی فتح ایران چگونه بوده؟آیا با خرابی و ویرانی بسیاری همراه بوده؟و اگر این فتح اتفاق نمی افتاد آیا ما کشوری پیشرفته می شدیم؟(بی زحمت یک کتاب از مسیحی یا یهودی یا کافری که مسلمان شده معرفی کنید)

پاسخ:

برای تحقیق در موضوعات بالا مراجعه کنید به:

آیادین زرتشت(مجوس) از ادیان الهی است ؟

چگونگی ورود اسلام به ایران

گفتگو با توماس مک اِلوِین کشیش تازه مسلمان آمریکایی

استبصار

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند27

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ مَدَحْتُهُ بِلِسَانِی أَوْ أَضْمَرَهُ جَنَانِی أَوْ هَشَّتْ إِلَیْهِ نَفْسِی أَوْ أَتَیْتُهُ بِفِعَالِی أَوْ کَتَبْتُهُ بِیَدِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که آن را با زبان تعریف کردم، یا در دل به فکر آن بودم، یا نفسم به آن مشتاق گشت، یا با کردارم آن را انجام دادم، یا با دستم آن را نوشتم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

مدحته (مدح) به معنای ستودن صفات زیبای درونی است اعم از این که این صفات اختیاری بوجود آمده باش یا خیر! امام «حمد» اختصاص به ستودن صفات اختیاری دارد!

اضمره (ضمر) به معنای کمر باریک است! و به همین مناسبت به معنای پنهان ساختن شیء ظریف در قلب نیز هست!

جنانی (جنن) به معنای پرره انداختن و پوشاندن است و بهه مین مناسبت هم به باغ پر درخت جنة گفته می شود زیرا درختهای زیاد آنچه درون باغ است را می پوشانند و نیز جنین و جُنة (سپر) و جنون و بالاخره جنان که به معنای قلبی است که محتوایات آن پوشیده از دیگران است!

هشَّت (هشش) به معنای رخاوت و نرمی است که موجب بیرون ریختن هرآنچیزی می شود که در اوست!

شرح:

در فراز فوق، صورتهای مختلف وجودی گناه شمارش شده است:

گناهانی که با زبان ستایش می شود! و برای شنونده از غلظت زشتیشان کاسته می گردد!

گناهانی که شوق به آنها در قلب پنهان می ماند و با زبان بزرو داده نمی شود!

گناهانی که نفس نسبت به آنها احساس کشش و «بندآب دادن» می کند!

گناهانی که در نوشتار  خود را نشان می دهند!

در هر چهار مورد گناه از قبحش کاسته می شود! آنوطر که خداوند آنها را زشت می بیند، بنده آنها را زشت نمی بیند! معلوم است که بنده در تاریکی بسر می برد چون خداوند نور است و اگر بنده ای نظری متفاوت از خداوند درباره زشتی ها و زیبایی ها داشته باشد معلوم است از خداوند و از نور دور است و در تاریکی است!

دین آمده است تا اسنانها از تاریکی ها بسوی نور بیاید یعنی نگاهشان را به مسائل همچون خداوند نمیایند!

دین یعنی جزا یعنی نتیجه هر کاری یعنی بازتاب هر عملی یعنی عکس العملی که هر کسی با قلب و زبا نو دستش باید در مقابل زیبایی ها و زشتیها داشته باشد!

دین یعنی مکتب ارزش گذاری! ارزش گذاری برای همه کارهای اختیاری انسان! برای همه فکر ها و احساسها و رفتارها!

هر انسانی دینی دارد یعنی سازه ای برای ارزش گذاری دارد! این سازه در طول زندگی متفاوت می شود! و نیز انسانها را از یکدیگر متفاوت می سازد.

دین اسلام ناب به انسان انواع خط کش را برای ارزش گذاری انواع افکار و عواطف و رفتار را به انسان می دهد!

و شیطان تمام تلاشش این است که با زنده نگه داشتن گناه از قبح او بکاهد! لذا گناه با زبان انسانها ستایش می شود و با قلب آنها بازی می کند و شعله تمنای نفس را همیشه فروزان نگه میدارد و  در نوشت های شیطانی خود را تثبیت می کند!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند26

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُورِثُ الْأَسْقَامَ وَ الْفَنَاءَ وَ یُوجِبُ النِّقَمَ وَ الْبَلَاءَ وَ یَکُونُ فِی الْقِیَامَةِ حَسْرَةً وَ نَدَامَةً فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که موجب بیماری و نابودی و باعث گرفتاری ها و بلاها میشود، و در قیامت حسرت و ندامت در پیش خواهد داشت؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

الاسقام (سقم) به معنای مرضی است که پایدار مانده است و بیشتر در مریضیهای ظاهری و بدنی کار برد دارد بر خلاف «مرض» که در امور اختلالات باطنی هم بکار می رود!

شرح:

قسمتی مهمی از محرمات الهی مربوط به حوزه سلامتی جسم است! و باز قسمتی مهمی از این نوع از محرمات برای بشر ناشناخته مانده است که چگونه روی اختلالات جسمی تأثیر دارد!

البته این قسم از محرمات زیانشان منحصر در حوزه سلامت جسمی نیست بلکه می تواند دارای اثار زیانبار ملکوتی و روانی نیز باشد و این بیشتر به مرموز بودن علت حرمت این گونه محرمات می افزاید!

با توجه به معنی سقم که حکایت از بیماری پایدار دارد، گناهانی هستند که موجب بیماری دائمی شده و هم موجب فناء و از هلاکت و از دست رفتن دائمی یک یا چند نعمت از نعمات الهی در انسان گنهکار می شود!

بیماری تن در کنار فرود دیگر مصائب و بلاها خیل عیظمی از نعمتهای خداوند را تحت تأثیر قرار می دهد!

از بین رفتن این نعمتها دنیای فرد را بشدت دچار بهم ریختگی و رنج و عذاب می کند و در قبال این عذاب، در قیامت حسرت و ندامت فرد را دچار بدترین حالات روانی می سازد.

مقایسه جسم رنجور در دنیا و روان رنجور در قیامت، به درک بهتر هر یک از این دو کمک می کند!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 25

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُعَقِّبُ الْحَسْرَةَ وَ یُورِثُ النَّدَامَةَ وَ یَحْبِسُ الرِّزْقَ وَ یَرُدُّ الدُّعَاءَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که موجب حسرت و سبب پشیمانی میگرددد و باعث بند آمدن روزی و رد شدن دعا میگردد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

الحسرة (حسر) به معنای کناری گذاشتن و برگردان شیء به عقِب و گذشته آن! از لوازم این عمل تأسف خوردن است وقتی فرد متوجه کوتاهیش در کار می شود!

الندامة (ندم) به معنای انصراف و انزجار از آن چه از فرد واقع شده است اعم از این که نیتی واقع شده است و یا عملی، و نیز اعم از این که کار نیکویی بوده است و یا زشتی!

شرح:

گناه انسان را نسبت به گذشته متأسف نموده (حسرت) و از وضعیت اکنون بیزار کرده (ندامت) و مانع فرود خیر از بالا، از آسمان شده (حبس رزق) و صدایش نیز به بالا نمی رود. (رد دعا)

انسان گنهکار، زمان گذشته و حال بر او فشار وارد می کند و نیز از بالا و پایین فشرده می شود!

این فشار عرضی (زمان) و طولی (آسمان) یعنی فشاری همه جانبه نتیجه نافرمانی ذات ربوبی است! جهانی که در آن زندگی می کنیم پروردگارش خداوند است پس نمی شود بدون بدست آوردن رضایت او زندگی همراه با آسایش در این جهان داشت!

البته همه این چهار مورد (حسرت، ندامت، حبس رزق و رد دعا) می تواند لطف از ناحیهخ داوند نیز باشد زیرا انتظار است این فشارها بالاخره او را متوجه سازد و توبه کند و راهش را بیابد!

خداوند همچنان که در عطایش رؤوف است در منعش نیز دلسوز است! همچنان که وقتی دعایی را قبول می کند هوئای بنده اش را دارد وقتی هم که دعایی را رد می کند با توجهش به اوست!

اصلا تا وقتی این چنین است یعنی امیدی برای برگشت بنده گنکار وجود دارد و الا وقتی گناه نه حسرتی را بدبنال بیاورد و نه ندامتی را و نه رزقی کم شود و نه دعایی رد گردد آن وقت است که گفته می شود دیگر امیدی به برگشت این بنده وجود ندارد!

وقتی انسان اثر عمل زشتش را به سرعت ببیند و اثر عمل خوبش را با تأخیر، این نشان از عنایت ویژه خداوند به اوست! زیرا از کار زشتش دست بر می دارد و نسبت کار خوبش عُجب او را نمی گیرد!

اما اگر این معادله معکوس شود، اثر کار بد را نبید ولی اثر کار خوبش را زود ببیند یعنی کلا از چشم خداوند افتاده است!

*

حبس رزق به معنای قطع رزق نیست بلکه به معنای تأخیر در آمدن آن است!

گاهی مشگل اقتصادی انسان سریع رفع می شود و گاهی هم بعد از کلی زجر کشیدن و بی آبرویی حل می شود!

یکی از آثار گناه دیر حل شدن مشکلات اقتصادی است!

گنهکار با توجه به این اثر گناه از خداوند طلب آمرزش می کند و ان شاء الله گناهش آرمزیده می گردد و بعد او خواهد توانست بر مشکلات مالیش فائق آید!

*

رد دعا به عنوان یکی از آثار گناه یک استثناء دارد و آن طلب آمرزش برای گناهی است که موجب رد دعا است! چون اگر این استثناء وجود نداشته باشد دیگر هیچ گناهی آمرزیده نخواهد شد!

گناه سبب از بین رفتن لذت مناجات می شود و همین موجب می شود تا اگر دعایی هم بنده بکند، دعایش بی رمق و بی احساس باشد! دعای بی احساس مثل هر سخن بی احساسی است که قطعا نمی تواند موجب برانگیختن احساسی در شنونده باشد!

رابطه خداوند با بندگانش درست مثل رابطه بندگان با  یکدیگر است!

البته بندگان از سر ترحم و به وقت نیاز شدید دیگری خواسته او را مورد توجه قرار می دهند هرچند حس خوبی نسبت به او نداشته باشند ولی این توجه تنها در صورت نیاز مبرم است!

خداوند نیز نیاز مبرم بندگانش را مرتفع می سازد حتی اگر به آنها توجه عاطفی نداشته باشد!

آمرزش گناهی باعث کدر شدن رابطه با خداوند شده است سبب می شود این کدورت از بین برود و حال دعا برگردد و همه خیرات  صاف شدن محبت خدایی نصیب فرد گردد!

پاسخ / استجابت دعا

| جمعه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۹ ب.ظ

پاسخ 149:

سلام حاج آقا.میخواستم بدونم این چه حکمتیه که دعای من درحق دیگران مستجاب میشه ولی درحق خودم نمیشه؟

پاسخ:

سلام علیکم

استجابت دعای برای غیر، نیازمند پاک بودن دل نیست ولی استجابت دعا برای خود نیازمند دل پاک است!

لذا فرموده اند با زبانی که گناه نکرده ید برای خود دعا کنید! و توضیح دادند منظور از زبانی که با آن گناه نکرده اید زبان دیگری است! یعنی وقتی برای کسی دعا می کنید آن دعا برای شما هم استجابت می رسد منتهی طبق صلاحدید خداوند استجابت این دعا ممکن است قابل درک نباشد!

گاهی استجابت دعا به دفع بلاست! یعنی جلوگیری از بلاهایی که انسان اصلا متوجه نیامدنشان نمی شود!

گاهی اتسجابت دعا در آینده ی دوری اتفاق می افتد که اننسان نمی تواند رابطه اشان را با دعایی که در زمانهای قبل نموده است بفهمد!

گاهی استجابت دعا منجر به آسانی مرگ و وسعت قبر و احساس امنیت در روز محشر و مورد شفاعت قرار گرفتن و در نهایت بهشتی شدن بشود!


سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 24

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَوْجَبْتُ مِنْکَ بِهِ رَدَّ الدُّعَاءِ وَ حِرْمَانَ الْإِجَابَةِ وَ خَیْبَةَ الطَّمَعِ وَ انْفِسَاخَ الرَّجَاءِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که به واسطه ی آن مستحق رد شدن دعا و محرومیت از اجابت و نا امیدی از طمع و گسستن آرزو شده ام؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

خیبة (خیب) به معنی ناامیدی و محرومیت بعد از رجا و آرزوست!

طمع به معنای تمایل نفس به آنچه خارج از دستش هست!

شرح:

قطعا یکی از علل عمده عدم استجابت دعا وجود گناهان است!

رسیدن به هر هدفی نیازمند به شناختن هدف، شناختن مسیر منتهی به هدف، حرکت در مسیر، منحرف نشدن از مسیر و عبور از موانع است!

دعا یعنی کمک خواستن از خداوند برای هریک از این مراحل پنجگانه!

گناه و پاسخ مثبت دادن به تمایلات نفسانی سبب قدرت گرفتن نفس و ضعیف شدن عقل می شود.

استجابت دعا به معنی قدرت بخشی به عقل و اراده و فراهم نمودن اسباب مادی و معنوی برای رسیدن شخص به هدف معین است!

انسان وقتی دعا می کند یعنی خواهان آن است که عقلش قوت گیرد و اسباب مادی و معنوی برای رسیدن به هدف مهیا شود!

حال همین انسان وقتی گناه می کند، بر خلاف مسیر استجابت دعایش حرکتی انجام می دهد! او خود تلاش می کند تا عقلش ضعیف شود زیرا فرمان عقلش را ندید می گیرد و او را تحقیر می کند و از طرفی انجام گناه تخلف از قوانین مادی و یا معنوی است و در نتیجه با مهیا شدن اسباب مادی و معنوی برای رسیدن به هدف منافات دارد!

بله انسانی که در گذشته گناهانی داشته است و هنوز آثار آن گناهان مانعی در راه رسیدن به اهدافش محسوب می شود می تواند از خداوند بخواهد با قدرتی که دارد آن آثار را محو کند ولی به شرطی که انسان همچنان در پی گناه و حفظ آن آثار نباشد!

انسان دعا کننده اهل گناه در واقع با زبانش از خداوند چیزی را می خواهد و با اراده اش چیزی دیگر! خداوند یا باید توجه به زبان او بکند و یا اراده او را محقق سازد!

خداوند در دنیا همه امکانات را برای انسان فراهم ساخته است تا بتواند اراده خود را محقق سازد هرچند تحقق هر اراده ای در نهایت نیازمند به اذن خداوند دارد!

پس تحقق اراده انسان مقدم بر توجه به کلماتی است که انسان بر زبانش جاری می سازد و نامش را دعا می گذارد!

این چنین است که گناه مانع استجابت دعا می گردد!

*

انسان در مقابل خداوند هیچ چیز را در ملک خود ندارد! در نتیجه برای برآوردن حداقل نیاز خود چشم به اموال خداوند دارد لذاست که وجود انسان پر از طمع به خداوند است!

تفکر توحیدی می گوید: «له ما فی السماوات و الارض» پس طمع ورزیدن انسانها به یکدیگر منافات با تفکر توحیدی دارد.

گناه توسل به غیر خداوند برای رسیدن به هدف است! یعنی چشم داشتن به غیر خداوند برای رسیدن به یک خواسته است!

و چون غیر خداند چیزی ندارد پس انسانی که به غیر خدا چشم دوخته است هیچ وقت نمی تواند برخوردار از چیزی شود!

احساس محرومیت و ناکامی و ناامیدی و در پی آن افسردگی و دل مردگی و بی هدفی نتائج انحرف از مسیر هنجارها و ارتکاب گناهان است!

پاورقی / برداشت

| يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۵ ب.ظ

یکی از کاربران محترم با ارسال عکسی خواسته است تا عزیزان برداشت خود را از آن بگویند!

می توانید برداشت خود را در وبلاگ پلک که تحت مدیریت ایشان است منعکس کنید!

تشکر می کنم از این حرکت ابتکاری و خوشحال می شوم که حرکت مشابه را از ایشان و دیگر دوستان ببینم!