مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ابوحنفیه» ثبت شده است

هشت رذیله 15 / ناسپاسی 12 / ایام الله 4 / عید غدیر 2

| چهارشنبه, ۱۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۴۳ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


سلام بر قلب پر اندوهِ غمگین ترین پیامبر هستی که هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیتشرش می دهند. البلاء للولاء.
سلام بر بزرگترین پیامبری که برای ابلاغ بزرگترین دین و ماندگارترین شریعت آمد و پایان ده (خاتِم) و نگین (خاتَم) همه انبیاء گشت.
سلام بر پیامبری که همه تلاشش را نمود تا سیاه دل ترین منافقان را کمی رام کند تا اسلام ناب بتواند ریشه هایش را سبز نگه دارد تا در روزگاران بعد امکان جوانه زدن بیابد و برگ و بری بگیرد و بعدها نظام مقدسی بنام جمهوری اسلامی ایران شکل بگیرد. نظامی که مهمترین رسالتش آماده نمودن جهان برای ظهور منجی کل باشد.
سلام بر امامی که وزیر پیامبر شد و بار سترگ رسالت را کمی سبک نمود که اگر سبک نمی کرد کمر می شکست این بار گران و خداوند فرمود: (وضعنا عنک وزرک) بارت را بر داشتیم. کدام بار؟ همان بار که: (الذی انقض ظهرک) پشتت را خمیده می کرد و می شکست. این بار را بر دوش که گذاشتیم؟ بر دوش همو که وزیر شد و بار (وزر) را بر دوش کشید!
سلام بر علی! اول مظلوم عالم که همه تلاشش را نمود تا نگذارد عرش اسلام بر زمین بنشیند. آن را بر دوش خود کشید و بعد فرزندان معصومش با محنتها و مصیبتهای که بزرگیش همه آسمانها و زمین را پر ساخته بود، آن را به اصحابشان و آنها به علمای بزرگ شیعه سپردند و در این زمان ما از خرمن انبوه و معدن غنی و دریای بی ساحل معارف الهی بس بهره مندیم و الگویی برای مدیریت همه جهان داریم و مجدانه در تلاشیم تا عرصه را برای منجی کل آماده سازیم! خداوند قوّتمان بدهد!
سلام بر همه شهیدان با فضیلت که از خوشبوترین گلهای بوستان انسانی برگزیده شدند تا با اهدای خونشان بگویند: آنچه ما برایش فدا شدیم ارزش این ایثار را دارد!
گاهی خود نویسنده خطورات شیطانی را تجربه می کند که مثل بادی که از مردابی برخواسته است چند لحظه ای ذهن را متعفن می سازد و تردیدی در حقانیت بعضی حقائق سترک آسمانی براییش رخ می دهد و در آن زمان شوم، وقتی به فضیلت حامیان دین و بزرگی تقدیس کنندگان همان حقائق آسمانی می اندیشد و این که اینان چه انسانهای پر علم و عقل و تقوایی هستند و در مقابل، آنها که این حقائق را انکار نمودند چقدر بیمقدار و پست می باشند، این باد سموم تردید، دمش را روی کولش می گذارد و می رود!
و سلام بر غدیر! بر آن برکه پر برکت! سلام بر غدیر خم، خمی که همه مستان عالم، و هوشیاران هستی از آن نوشیدند که این چنین حکمت در ذهن و زبانشان به رقص می آید.
سلام بر غدیر! غدیری که اگر نبود، در برکه هیچ مکتب مدعی عرفانی، آبی نبود که بشود در آن ماهی و ستاره ای را دید.
اگر شیعه نبود، ابوحنیفه از زبان کدام حجت خدا سخنها را می شنید که بعد آنها را با باطلهای خودش ممزوج کند و خیل عظیم حنفیان را بدنبال خود بکشد و اگر ابوحیفه نبود شاگردش شافعی چه می کرد؟ و باز شاگرد او مالک بن انس؟ و در آخر احمد بن جنبل؟
اگر غدیر و شیعه نبود، اسلام نبود و اگر اسلام نبود، همین مقدار از حقانیت و معنویتی که در ادیان تحریف شده آسمانی باقی مانده است، باقی نمی ماند.
اصلا زهد بوددائیان نیز مرهون همین اسلام است. چون اگر حقی نبود، باطلی هم نبود. باطل خودش را با مقداری از حقیقت، جذابِ ذهنهای فریب خورده می کند.
سلام بر پیامبر! سلام بر علی! سلام بر شهیدان! و سلام بر غدیر!
شکر نعمت تشیع را بکنیم و باران این  بارش صاف الهی برای گلوهای خشکیده باشیم!