مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اقتدار جمهوری اسلامی» ثبت شده است

97/07/12  گزیده در همایش ده‌ها هزار نفری «خدمت بسیجیان» در ورزشگاه آزادی

راهپیمایی اربعین حماسه ای به شدت مورد نیاز عصر امروز

حماسه‌ی اربعین یک پدیده‌ی فوق‌العاده‌ای است که به لطف و فضل الهی در هنگامی که دنیای اسلام نهایت نیاز را به این‌چنین حماسه‌ای دارد، به وجود آمده است. یاد سرور شهیدان را در دلهای خودمان، در ذهن خودمان مغتنم میشمریم. سلام ارادتمندانه و مخلصانه‌ی خودمان را به آن بزرگوار و آن بزرگواران و به خاک پاک شهیدان اهدا میکنیم و عرض میکنیم:
ای صبا ای پیک دور افتادگان
اشک ما بر خاک پاکشان رسان

تکاپوی نخبگان کشور به برکت شرائط بد اقتصادی

از یک طرف مشکلات اقتصادی کشور و تنگیِ معیشتِ بخش بزرگی از مردم ضعیف کشور و از طرفی حسّاس شدن و به تکاپو افتادن نخبگان کشور که این وضعیّت آنها را حسّاس کرده و به تکاپو و تلاش فکری و عملی وادار کرده است. کشور به‌خاطر وجود مشکل، از خمودگی و بی‌عملی درآمده است؛ خیلی‌ها که فقط تماشاگر بودند، امروز احساس وظیفه‌ میکنند و سرگرم تلاش میشوند؛ اینها جهات مختلفی است، اوضاع ویژه‌ای است برای کشور و این جلسه در چنین شرایطی تشکیل شده است.

غظمت کشور ایران در سرافرازی علمی و سیاسی و هنری و علوم اسلامی به استثنای دروان قاجار و پهلوی

گفتیم عظمت ایران، نه‌فقط در زمان حال. عظمت ایران یک امر تاریخی است. در طول زمان، کشور عزیز ما توانسته است در عرصه‌ی علم، در عرصه‌ی فلسفه، در عرصه‌ی سیاست، در عرصه‌ی هنر، در عرصه‌ی پرچم‌داری علوم اسلامی در میان ملّتهای مسلمان، و در برهه‌ای از زمان در میان همه‌ی ملّتهای جهان، سرافراز بِایستد و خود را نشان بدهد. عظمت ایران یک امر واضحی است که هر منصفی ناچار است آن را تصدیق بکند. البـتّه این مربوط به زمان ما و همچنین دوران تاریخی است؛ استثنا شده است از این وضعیّت، دویست سالِ قبل از پیروزی انقلاب ؛ در دوران اواسط قاجاریّه به بعد و دوران منحوس پهلوی -در این دویست سال- عظمت ایران متأسّفانه پایمال شد

اقتدار جمهوری اسلامی در خارج کردن ایران از سلطه آمریکا و انگلیس و پادشاهی پهلوی و پیروزی در جنگ

در مورد اقتدار جمهوری اسلامی همین بس که جمهوری اسلامی، کشور ایران را از زیر سلطه‌ی انگلیس و آمریکا بیرون کشید. این سلطه تقریباً از اوّلِ قرنِ نوزدهم میلادی شروع شده بود؛ بر همه‌ی امور این کشور، بیگانگانِ بی‌رحم و متکبّر مسلّط بودند؛ اقتدار جمهوری اسلامی همین بس که توانست کشور را و ملّت را از زیر این سلطه‌ی ظالمانه نجات بدهد. همچنین یکی از مظاهر اقتدار جمهوری اسلامی، نجات کشور از شرّ حکومت استبدادی سلطنتی و پادشاهی موروث بود. و همچنین جمهوری اسلامی در طول این چهل سال عمر خود، در مقابل دست‌اندازی‌های دشمنان سینه سپر کرده است و برای اوّلین بار در این قرنهای اخیر، در یک جنگی جمهوری اسلامی توانسته است مانع از تجزیه‌ی کشور بشود. قبل از دوران جمهوری اسلامی، در دوران پهلوی و قاجار هر جنگی اتّفاق افتاد، یا دشمنان بخشی از خاک کشور را تجزیه کردند و یا خودشان حضور نظامی در کشور پیدا کردند و ملّت را تحقیر کردند. برای اوّلین‌ بار، ملّت ایران در جنگ تحمیلیِ هشت‌ساله توانست جبهه‌ی وسیع دشمن را بکلّی ناکام کند، آنها را از کشور بیرون براند، تمامیّت ارضی کشور را حفظ کند؛ معنای اقتدار این است. اقتدار به این است که جمهوری اسلامی توانسته است اعتبار و احترام این کشور را در منطقه و در کلّ جهان بالا ببرد و یک‌تنه در مقابلِ جبهه‌ی وسیع استکبار بِایستد.

پیش رو بودن جوانها در جهاد نظامی و سازندگی و علمی در چهل سال انقلاب

ما در این حدود چهل سال جهادهای متعدّدی داشته‌ایم؛ در همه‌ی این جهادها جوانها جلو بوده‌اند، جوانها راه‌گشا بوده‌اند، جوانها نوک پیکان بوده‌اند. در جهاد با طاغوت در دوره‌ی پیش از پیروزی -دوره‌ی مبارزات- در جهاد با تجزیه‌طلبان در آغاز پیروزی انقلاب که در شرق کشور، در غرب کشور، در شمال کشور تجزیه‌طلبانی پیدا شدند، در جهاد با این تجزیه‌طلبان، ‌جلودارِ این حرکت عظیم جوانها بودند؛(معظّمٌ‌له در پاسخ حاضران که شعار دادند «ای رهبر آزاده، آماده‌ایم آماده» فرمودند: اجازه بدهید، آمادگی شماها را میدانم، توجّه کنید.) در جهاد سازندگی که از رویشهای آغاز انقلاب بود، جوانها جلو بودند و آنها بودند که این حرکت عظیم جهاد سازندگی را شروع کردند؛ در جهاد با تروریسمِ منافق و خائن در اوایل دهه‌ی ۶٠، در جهاد با متجاوزین در هشت سال دفاع مقدّس، در جهاد برای ترمیم خرابی‌های بعد از جنگ بعد از سال ۶۷، در جهاد فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی سال ۷۰، جوانها بودند که توانستند آن فضای دشوار را به نفع انقلاب و اسلام تغییر بدهند؛ در جهاد علمی از حول‌وحوش آغاز دهه‌ی ۸۰، جوانها بودند که در دانشگاه‌های مختلف، در پژوهشگاه‌های مختلف، به ندای مطالبه‌ی پیشرفت علمی لبّیک گفتند و راه علم و فنّاوری را به‌صورت جهشی در کشور باز کردند؛ و بالاخره در جهاد با تروریسم تکفیری در دهه‌ی ۹۰ در این سالهای اخیر.

ده هزار هسته‌ی گروه‌های جهادی در خدمت محرومین

امروز در حدود ده هزار هسته‌ی گروه‌های جهادی در سرتاسر کشور مشغولند که اینها در واقع مژده‌ی آینده‌ی کشورند، سرمایه‌ی عظیمی هستند برای آینده‌ی کشور؛ مشغول کارند، مشغول تلاشند؛ شاید صدها هزار کار مهمّ مربوط به طبقات ضعیف را در نقاط دوردست کشور، اینها انجام داده‌اند و دارند انجام میدهند؛ کارهای ریز و درشت -به‌حسب نیازهایی که مردم دارند- این یک سرمایه‌ی عظیمی است برای کشور. باز هم پس نقش جوانها است که مژده‌ی آینده‌ی بهتر را به ما میدهد.

جوانهای لاابالی ریزشها و غلبه رویشها بر ریزشها و اعتماد به جوانان راه حل مشکل

شما جوانها صاحب کشورید. بنده وقتی از جوانها تمجید میکنم در صحبتها، بعضی‌ها میگویند معلوم میشود فلانی از برخی از جوانهای منحرف، از لا‌ابالی‌گری‌ها و از خلاف‌کاری‌های بعضی از جوانها اطّلاعی ندارد؛ نه، بنده از آنها هم مطّلعم. بالاخره در کشور مسلّماً جوانهایی هم هستند که این خصوصیّات مثبت و درخشان در آنها وجود ندارد، آنها ریزشهای ما هستند. حرف من این است که رویشهای ما بر ریزشهای ما رجحان دارند، غلبه دارند. بیش از آن مقداری که افراد به‌سمت لا‌ابالی‌گری ‌پیش میروند، جوانها به‌سمت تعهّد، به‌سمت فکر و عمل در راه اهداف دارند حرکت میکنند و این مژده‌ی آینده است. بعضی اینها را درک نمیکنند، نقش جوانها را در آیند‌ه‌ی کشور بلکه در حال حاضرِ کشور، درست مورد توجّه قرار نمیدهند. بعضی‌ها حتّی سعی میکنند وانمود کنند که جوانها مشکل کشورند یا حتّی کاری بکنند که جوانها را تبدیل کنند به مشکل کشور؛ بنده بعکس معتقدم جوانها راه حلّ مشکلند، نه مشکل.

شرائط رفتن در مسیر پیش روی: حس حضور دشمن، اعتماد به نفس، شناخت عرصه تهاجم

ما باید در مقابله‌ی با موانع، این راه را طی کنیم؛ این [کار] شرایطی دارد. گام اوّل برای اینکه بتوانیم این راه را درست طی بکنیم، این است که وجود و حضور دشمن را حس کنیم. آن روشنفکرنمای راحت‌طلب و ریاکار و منافق که اساساً دشمنی آمریکا را انکار میکند و این دشمنی را نمیفهمد و نسخه‌ی تسلیم در مقابل آمریکا را برای ملّت و دولت مینویسد، مرد این میدان نیست؛ اگر عامل دشمن نباشد، حدّاقل مردِ میدانِ مهمّ پیشرفت کشور نیست. بنابراین گام اوّل، احساس حضور دشمن و وجود دشمن است. تا انسان نداند که دشمن در مقابل او است، برای خود حِرز و حفاظ و سنگر به وجود نمی‌آورد و سلاح لازم را در دست نمیگیرد.
گام دوّم، اعتماد‌ به نفْس و عزم بر ایستادگی است. آدمهای بی‌روحیه، مردّد، ترسو، فرصت‌طلب، خودکم‌بین، در این میدان هیچ هنری نمیتوانند نشان بدهند، اگر مانع برای دیگران درست نکنند. خودشان که هیچ‌ کاری نمیتوانند بکنند، گاهی مانع هم در مقابل دیگران به وجود می‌آورند؛ مأیوسند، دیگران را هم مأیوس میکنند؛ تنبلند، دیگران را هم وادار به تنبلی میکنند. قرآن کریم درباره‌ی گروهی از افرادی که در آن‌وقت بودند، این‌جور میفرماید: لَو خَرَجوا فیکـُم ما زادوکُم اِلّاخَبالًا وَ لَاَوضَعوا خِلالَکُم‌؛(توبه: 47) یعنی اینها اگر به میدان جهاد هم با شما بیایند، شما را به فساد میکشانند؛ حتّی اگر با شما به میدان جهاد هم بیایند، در میان شما اختلال ایجاد میکنند؛ کمک که نمیکنند، مانع راه هم میشوند. البتّه جوانهای ما در همه‌ی آن جهادهایی که قبلاً اسم آوردم و گفتم، به این بلیّه مبتلا نبودند؛ اعتماد ‌به نفْس داشتند، شجاعت داشتند، تردید نداشتند، بزدل و ترسو نبودند؛ که اگر بودند، کارها پیش نمیرفت.این هم گام دوّم.
گام سوّم، شناخت حوزه و عرصه‌ی تهاجم است. جنگ ما با دشمن و تهاجم دشمن به ما در کجا است؟ این را باید درست تشخیص بدهیم. باید تهدید دشمن را درست فهم کنیم، اندازه‌‌ی آن را بشناسیم و معلوم بشود عرصه‌ی تهاجم کجا است. اگر دشمن از مرز شرقی حمله میکند، شما نیروهایتان را به مرز غربی ببرید، کار به جایی نخواهید برد، سودی از وجود نیروها نخواهید برد. باید بدانید دشمن از کجا حمله میکند. همه‌‌ی نظام، همه‌ی کشور، همه‌ی مردم باید درک درستی از عرصه‌ی نبرد دشمنان داشته باشند.

ترس دشمن از عناصر قدرت: ثبات سیاسی، امنیت اجتماعی، وحدت ملی، پایبندی به اصول انقلاب، پیشرفت علمی، فرهنگ انقلابی و اسلامی، قدرت نظامی، حضور در منطقه

از قدرت اسلامی و قدرت انقلابی میترسند لذا سعی میکنند عناصر قدرت را مخدوش کنند و از بین ببرند. عناصر قدرت ما چیست؟ استقرار و ثبات سیاسی است، امنیّت اجتماعی است، وحدت ملّی است، پایبندی به اصول و مبانی انقلاب است، حرکت پیشرفتِ رو به‌ توسعه‌ی علمی است، توسعه و تعمیق فرهنگ انقلابی و اسلامی است؛ اینها عناصر قدرت ما است؛ با اینها مخالفند. البتّه با پیشرفت نظامی ما هم مخالفند، با موشک ما هم مخالفند، با حضور ما در منطقه هم مخالفند؛ چون اینها هم جزو عوامل قدرت و عناصر قدرت ما است؛ پس میدان جنگ اینجا است. میدان جنگ و میدان تقابل استکبار با ایران اسلامی عبارت است از هر آنچه موجب اقتدار ایران اسلامی است؛ بایستی این را یکی از مراکز درگیری با قدرت مستکبرین دانست. این یکی از مناطق درگیری است.

وعده های مکرر براندازی نظام در طول چهل سال و شتر در خواب بیند ...

اخیراً شنیدم که رئیس‌جمهور آمریکا به بعضی از سران اروپایی گفته که شما دو سه ماه صبر کنید، بعد از دو سه ماه کلکِ جمهوری اسلامی کنده خواهد شد. به اینها این‌جور گفته! به یاد حرفهایی افتادیم که چهل‌ سال قبل، چهار دهه‌ی قبل، همین کسانی که نوکران آمریکا بودند در داخل کشور و خود آنها به همدیگر مژده میدادند، دل‌‌خوشی میدادند که آقا شش ماه صبر کنید، کلکش کنده میشود؛ شش ماه میشد و کلک کنده نشده بود، میگفتند یک سال دیگر صبر کنید، قضیّه تمام میشود؛ چهل سال از آن زمان گذشته است و آن نهال باریک تبدیل شده به این درختِ تناور؛ حالا این بیچاره دل‌خوشی میدهد به خودش و به همکارانِ اروپایی‌اش که دو سه ماه صبر کنید؛ بنده به یاد این شعر عامیانه افتادم که:
شتر در خواب بیند پنبه‌دانه
گهی لف‌لف خورد گَه دانه‌دانه

مهمترین مشکل کشور القا بن بست و تسلیم شدن در مقابل آمریکا

ما البتّه مشکل داریم، بله، مشکل اقتصادی داریم. درست توجّه کنند جوانهای عزیز و مردم باانگیزه و مؤمن ما،‌ ما مشکل اقتصادی داریم، اقتصاد نفتی داریم که این خودش یک عیب بزرگ است، فرهنگ صرفه‌جویی نداریم، فرهنگ صرفه‌جویی در بین ما بسیار ضعیف است؛ این عیب است، اسراف عیب است؛ این عیوب را ما داریم، ولی عیب واقعی اینها نیست؛ عیب واقعی بن‌بست است که بحمدالله نداریم؛ ما بن‌بست نداریم. عیب واقعی این است که جوان کشور گمان کند که راه حلّی وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن؛ این عیب است. بعضی سعی میکنند این را القا کنند به جوانهای ما؛ دشمن این را میخواهد. دشمن میخواهد ملّت ایران را به این نتیجه برساند که بن‌بست است، راه‌حل وجود ندارد مگر پناه بردن به آمریکا و زانو زدن در مقابل آمریکا و تسلیم شدن در مقابل آمریکا. من صریحاً اعلام میکنم، من صریحاً اعلام میکنم: کسانی که در داخل کشور این فکر را که مطلوب و محبوب دشمنان است ترویج میکنند، اینها خیانت میکنند؛ این خیانت به کشور است. اینکه ما بر طبق میل دشمن ترویج کنیم که راهی جز پناه بردن به دشمن نداریم، بزرگ‌ترین خیانت در حقّ ملّت است. البتّه این اتّفاق نمی‌افتد، من به حول و قوّه‌ی الهی و با همراهی شما تا جان و توان دارم، نخواهم گذاشت این اتّفاق در کشور بیفتد.

تحریم نشانه مسدود بودن دیگر راه ها در مقابل دشمن و تحریم اقتصادی شکننده تر از اقتصاد ملی

دشمن برای مقابله با جمهوری اسلامی، بعد از کنکاش فراوان رسیده به تحریم؛ یعنی راه‌های دیگر در مقابل او بسته است. جز راه تحریم اقتصادی، راه‌های دیگری ندارد و بقیّه‌ی راه‌ها در مقابل او مسدود است. ولی من به شما عرض بکنم که تحریم اقتصادی شکننده‌تر از اقتصاد ملّی ما است. اقتصاد ملّی ما میتواند تحریم را شکست بدهد و به لطف ‌الهی، به حول و قوّه‌ی ‌الهی تحریم را شکست میدهیم و شکست تحریم، شکست آمریکا است و آمریکا از ملّت ایران با شکست تحریم، یک سیلی دیگر باید بخورد.

بسیج و زیاد شدن ایمان مقابل تهدیدها و مصداق آیه اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ ...  

از تصویر درست از وضع کشور، همین بسیج است بسیج مستضعفین؛ این تشکیلات عظیم، این تشکیلات سراسری در کشور، این مجموعه‌ی عظیم مردمی که سرمشقی شد برای بعضی از کشورهای دیگر که به سراغ جوانهایشان بروند برای حلّ مشکلات گوناگون، بسیج،‌ که بسیج مصداق این آیه‌ی شریفه است: اَلَّذینَ قالَ لَهُمُ النّاسُ اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم فَاخشَوهُم. بعد از جنگ اُحد شایعه انداختند که بنا است به مدینه حمله بشود، بترسید از دشمن؛ فَزادَهُم ایمانًا؛ امّا مؤمنین در مقابلِ این تهدیدها و عربده‌کشی‌ها ایمانشان بیشتر شد، وَ قالوا حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل؛(آل عمران: 173) این بسیج است. بسیج مصداق همین آیه‌ی شریفه است که در مقابلِ تهدید دشمن نه‌فقط عقب‌نشینی نمیکند بلکه «فَزادَهُم ایمانًا»، ایمانش افزایش پیدا میکند؛ این یک نقطه‌ی قوّت است. بسیج، یکی از نقطه‌های برجسته‌ی تصویر واقعی از کشور عزیز ما است، و دشمن با بسیج خیلی مخالف است و عوامل دشمن هم با بسیج خیلی مخالف هستند.

تشبیه سلاح رسانه به سلاح شیمایی در از بین بردن انسانها نه ادوات جنگی و لزوم مواظبت برآن

فعلاً دشمن از ابزار رسانه استفاده میکند برای اثرگذاری بر افکار عمومی. توجّه کنید! ابزار رسانه، ابزار مهم و اگر دستِ دشمن باشد، ابزار خطرناکی است. ابزار رسانه را تشبیه میکنند به سلاحهای شیمیایی در جنگ نظامی؛ سلاح شیمیایی را وقتی میزنند، سلاح شیمیایی تانک و تجهیزات را از بین نمیبرد؛ تجهیزات میماند و انسانها از بین میروند و از قدرتِ استفاده‌ی از ابزار می‌افتند؛ سلاح شیمیایی در جنگ نظامی این‌جوری است؛ ابزارِ رسانه هم این‌جور است. امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکه‌های اجتماعی، از انواع و اقسام وسایل فضای مجازی، علیه افکار عمومی ما استفاده میشود؛ این را کسانی که مسئولیّت این بخش از کشور را -بخش ارتباطات را- دارند، درست توجّه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها تذکّر داده‌ایم، تأکید کرده‌ایم، حالا هم میگوییم؛ توجّه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خودش را علیه این مردم به کار ببرد. وظیفه‌ی خودشان را بدانند و با جدّیّت عمل کنند.

نسل جدید، عازم بر تحقیر دشمن نشدن و جمعیت صدهزار نفری 97 از بسیجیان در ورزشگاه آزادی یادآور همین اجتماع در دهه 60

من به‌طور قاطع با اطّلاعی که از وضعیّت کشور دارم قاطعاً میگویم: این ملّت و این نسل جدید و جوان تصمیم گرفته است که دیگر تحقیر نشود، تصمیم گرفته است دنباله‌رو قدرتهای بیگانه و دشمن نشود، تصمیم گرفته است که ایران عزیز را به اوج افتخار و عزّت برساند و این توانایی را دارد؛ هم تصمیم دارد، هم عزم راسخ دارد، هم توانایی دارد و ان‌شاء‌الله به اینجا خواهد رسید.
این جمعیّت صدهزار نفریِ این ورزشگاه، یادآور جمعیّت صدهزار نفری در اواخر دهه‌ی ۶۰ در همین‌جا است که برایشان صحبت کردیم و حرکت کردند رفتند در جبهه‌ها حضور پیدا کردند و پیروزی‌های بزرگی را برای کشور به ارمغان آوردند و شما جوانهای عزیز هم ان‌شاءالله در میدان علم، در میدان فعّالیّت، در میدان تحرّک اقتصادی، در میدان کارآفرینی، در میدان کار و تلاش فردی و جمعی، در میدان شبکه‌سازی‌های اجتماعی و فرهنگی، در میدان حرکتهای لازمِ آتش به اختیار در هر جایی که احساس بشود، ان‌شاءالله پیروز و موفّق خواهید بود.