مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تحقیر گناه» ثبت شده است

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 17

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ إِلَیْکَ مِنْهُ وَ أَقْدَمْتُ عَلَى فِعْلِهِ فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْکَ وَ أَنَا عَلَیْهِ رَهَبْتُکَ وَ أَنَا فِیهِ ثُمَّ اسْتَقَلْتُکَ مِنْهُ وَ عُدْتُ إِلَیْهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که از آن توبه کردم و بر انجامش اقدام نمودم، پس از تو حیا میکردم در حالی که مرتکب آن بودم، و از تو میترسیدم در حالی که من در انجام آن گناه غوطه ور بودم؛ پس از تو خواستم که از من درگذری در حالی که باز به سوی آن برگشتم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

رهبة به معنای خوف مداوم هست!

استقلتک (قیل) به معنای رفع تنگایی و ابتلاء است!

شرح:

در بند فوق سخن از توبه هایی است که شکسته می شود! موضوعی که مورد ابتلاء غالب انسانهاست!

ترس از خدا سبب توبه و تصمیم بر ترک گناه می شود و در عین حال باز زور هوس موجب ارتکاب دوباره گناه می شود!

ترس و هوس کشاکشی مدام در ذهن و روح انسان دارند و هر کدام که در مقطی از زمان غالب شوند، انسان یا به سمت توبه و یا گناه گرایش پیدا می کند!

با غلبه ترس و انجام توبه، کارهای انسان سامان پیدا می کند و همه چیز بر وفق مراد می شود ولی این زمان زیادی طول نمی کشد که باز هوس غالب می شود همه راه های رفته باز گشت داده می شود و حتی وضعیت فرد بدتر از قبل می شود!

یعنی توبه دو قدم انسان را جلو می برد و بعد که هوس می آید سه قدم انسان عقب می رود!

در این بین گناهان جدیدی جزء تجربه انسان قرار می گیرد! گناهانی که قبلتر ها فکرش را هم نمی کرد که کارش به اینجاها بکشد!

وقتی گناه همه زندگی انسان را به نابسامانی کشانده است کم کم خشم انسان از خودش فزونی می یابد؛ این چنین می شود که ترس مداومی که از عقاب دارد با این خشم همراه می شود و توبه محقق می شود!

کمی که می گذرد و زندگی سامان می یابد، آن خشم از بین می رود و حتی جایش را عجب و خودپسندی می گیرد، آن وقت است که ترس بدون کمک می ماند و لذا هوس بر آن چیزه می گردد!

هوس با نیروی شیطان پشتیبانی می شود و شیطان برای انتقام از انسان او را وادار به گناهان تازه می کند! ارتکاب گناهان تازه، انتقام شیطان از انسان توبه کار است!

گناهان تازه زندگی را بیشتر نابسامان می سازد و نیز ترس از خداوند را تجدید می کند و لذا زمینه برای توبه بعدی آماده می شود.

و باز توبه و بعد عُجب و بعد باز گناه تازه و ....

حال این که عزرائیل کی جان این انسان را بگیرد؟ آیا در وقت توبه و یا غلبه هوس بسته به معدلی است که انسان در پیروزی و یا شکست در این کشاکش ترس و هوس، عقل و نفس، بدست آورده است!

اگر بیشتر تائب بوده است عاقبت به خیر می شود. در وقت توبه جانش ستانده می شود! و الا عاقبت به شر شده و بوقت غلبه هوس جان می کند!

نکته دیگر این که توبه لزوما منحصر در ترک فراگیر گناه نیست! بلکه در همان زمان که هوس غالب است هم ترس گاهی موقعیتی می یابد و انسان را از سطحی از گناه باز می دارد و یا لااقل با لذت زیاد گناه نمیکند! این هم سطحی از توبه است!

ولی همچنان که توبه فراگیر ممکن است مقدمه عُجب شود، این نوع از توبه نیز ممکن است وجدا انسان را تسکین دهد و کارش را زیاد زشت نداند و در نتیجه هوس زمان بیشتری را غالب باشد!

با این توضیح راه تداوم بر توبه مشخص می شود! به وقت توبه باید به شدت مراقب عجب و خود پسندی بود! باید مدام به درگاه خداوند تضرع نمود و از مقدمات گناه پرهیز نمود و بیشترین احتیاطها را مد نظر داشت!

و نیز لذت کمتر و پرداختن به لایه کم عمق تر گناه را مجوزی برای ادامه گناه نداست! گناه مثل ادرار می ماند و روح مثل ظرفی که آبی قلیل را در خود جای داده است! چه قطره ای ادرار و چه مقدار زیادی ادرار در این ظرف بریزد، همه ظرف را نجس می کند!

پس نه از توبه مغرور شویم و نه گناه را تحقیر کنیم!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 12

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ نَسِیتُهُ فَأَحْصَیْتَهُ وَ تَهَاوَنْتُ بِهِ فَأَثْبَتَّهُ وَ جَاهَرْتُکَ فِیهِ فَسَتَرْتَهُ عَلَیَّ وَ لَوْ تُبْتُ إِلَیْکَ مِنْهُ لَغَفَرْتَهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که آن را فراموش کرده ام ولی تو آنرا شمرده ای، و آن را سبک شمرده ام و تو آن را نوشته ای، و آشکارا آن را مرتکب شده ام و تو آنرا پوشانده ای و اگر از آن توبه میکردم حتماً می آمرزیدی؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

حصی، به معنای ضبط علمی و احاطه ای است! وقتی نسبت به چیزی آگاهی کامل وجود داشته باشد میگویند: احصاه که البته ترجمه فارسی «شمارش» خیلی نم تواند ترجمه دقیق باشد!

تهاون، یعنی حقارتی که در آن هیچ کرامت و عظمتی نیست!

شرح:

آنچه گناه را بزرگ می کند، نوع نگاه به گناه است! سه برخورد با گناه از خود گناه زشتیش بیشتر است:

1) فرمواشی گناه: وقتی گناهی براحتی فراموش می شود و جز با تمرکز زیاد بیاد انسان نمی آید یعنی انسان آن را آمرزیده شده تلقی می کند و دیگر خاطره آن گناه، آزارش نمی دهد!

2) سبک شمردن گناه: بعضی گناهانان بخاطر کوچکی ظاهری آن و یا تکرار زیاد آن و یا عام البلوی بودن آن (یعنی بسیاری از مردم آن را انجام می دهند)، حقیر و کوچک جلوه میکند و صاحبش آن را مهم تلقی نمیکند حتی ممکن است بگوید:

«اگر خداوند بخواهد ما را بخاطر این چنین گناهانیبه دوزخ ببرد بگذار ببرد!»

گفتن این جمله چنانچه در ورایت امده است موجب می شود تا خداوند قسم یاد کند که گوینده آن را هرگز نیامرزد!

3) آشکارا گناه نمودن: وقتی فردی گناه خود را می پوشاند یعنی معتقد است که عملش زشت است. و نیز هوس گناه آنقدر در او قوی نشده است که تحت هر شرائطی چه درخ لوت و چه در عیان گناه کند!

اعتقاد به زشتی گناه ودر نتیجه شرم، و نیز سبک بودن روحیه عصیان، دو عاملی است که زمینه کم شدن تکرار گناه را آماه می سازد!

ولی وقتی گناهان بارها و بارها تکرار شوند، کم کم هم زشتی گناه از بین می رود و هم هوس آنقدر قدرت می گیرد که دیگر تلاشی باری مخفی سازی آن صورت نمی گیرد و این چنین می شود که این برخورد با گناه از خود گناه زشت تر و مخرب تر می گردد!