مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حق امام زمان» ثبت شده است

هشت رذیله 181 / ستمگری 48 / حقوق 47 / خانواده 7 / فامیل 1

| دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۷ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


آنچه فامیل را در میان دیگر صاحبان حق ممتاز می کند این است که خداوند در قران حق او را در کنار حق خودش قرار داده است. در آیه نخست سوره نساء می فرماید: وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً و از خدایى که به نام او از یکدیگر درخواست مى‏کنید. پروا کنید و از [قطع رابطه با] خویشاوندان بپرهیزید. یقیناً خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.

بحث ما درباره رهایی از ستم بود و برای این منظور باید مصادیق ستم را شناحت و برای شناخت مصادیق ستم باید حقوق را شناحت.

به فامیل در زبان عربی «رَحِم» گفته می شود و خداوند در حدیثی قدسی فرموده است که من نام فامیل را از نام خودم، رحمن، منشق نمودم لذا هرکس با رحم وصل باشد و ارتباط داشته باشد با من مرتبط است و هر کس هم با آنها قطع ارتباط کرده باشد، با من قطع ارتباط نموده است.

بر این اساس کسی که با فامیل خود قطع ارتباط کند، هرچند هم اهل عبادت باشد، چون با خداوند ارتباطی ندارد، این عباداتش هباء منثورا، خاستری در معرض تندباد خواهد بود و اثری برایش نخواهد داشت. و البته شیطان چون ارزش هر کاری را بخوبی می داند، وقتی ببیند کسی با فامیلش ارتباط ندارد دیگر مانع عبادات او نمی شود و شاید او را تشویق هم بکند زیرا عبادتی که قبول نمی شود، موجب خودپسندی می شود لذا عبادات قبول نشده فرد را از خداوند دور می کند. هرچه که انسان را به خداوند نزدیک می کند اگر اهتمامی برای انجام درست آن نباشد، ابزاری برای دوری از خداوند می شود زیرا نبود این اهتمام دلیل بر استخفاف قرب است و این استخفاف عین بُعد از خداوند است.

اصولا افرادی که بصورت احساساتی و بدون معرفت لازم، سراغ آیین مدهبی و عبادی می آیند، اینها بزودی از این آیین دست بر می دارند و یا اگر هم عادت به این آیین کنند، قلبشان محل انواع رذائل اخلاقی می شود. نمی شود با آیین عبادی و مذهبی شوخی کرد.

از طرفی صله رحم موجب تزکیه عمل می شود یعنی اگر عمل نیکی دارای آلودگیهایی در نیت آن است و یا ایرادهایی در ظاهر آن هست، با صله رحم این آلودگیها برطرف می شود و پاک می گردد.

علاوه بر تزکیه عمل، رشد اقتصادی و نیز عمر طولانی نیز نصیب فرد خواهد شد و به همین خاطر کمتر دچار بلا و مصیبتی می شود که بر اثر آن مالش و یا جانش آسیب ببیند.

البته شاید این دو خاصیت اخیر بخاطر حمایتی باشد که خویشان او از او می کنند زیرا که او همیشه ارتباطش را با آنها داشته و در وقت نکبت و مصیبت یارشان بوده است و خداوند نیز وقتی این یاری خویشان را ببیند، به یاری آنها برکت می دهد و چند برابر سود یاری آنها، به او سود می بخشد. خداوند وقتی از کسی حرکتی ببیند به او برکت خواهد داد. که قرآن فرمود: من جاء بالحسنة فله عشر امثالها. هرکس کار خوبی بکند ده برابر سود طبیعی آن بهره می برد.

کسی که صله رحم می کند مراحل مرگ را به راحتی و به آسانی طی می کند زیرا دلبستگیش به دنیا کاهش می یابد. با بذل بخششی که به خویشان خود می کند هم دلش را از کینه و نفرت خالی می کند و هم کاری می کند مالش به او نچسبد و سختی مرگ بخاطر دل پر نفرت و مال چسبنده است.

و نیز فرموده اند صله رحم اخلاق را نیکو می کند. نیکو شدن اخلاق بخاطر از تنهایی بیرون آمدن است. بسیاری از بدخلقی ها معلول احساس تنهایی است.

از دیگر خواص صله رحم، دست گشادگی است. زیرا صله رحم، به معنای کمک به رحم و خویشاوندان است. این کمک می کند تا انسان کم کم دارای روحیه جود و بخشش شود.

طیب نفس و گوارا شدن آن خاصیت دیگر صله رحم است. دیده اید بعضی ها تلخ هستند. برای خودشان هم تلخند و برای دیگر نیز تلخند. روابط خویشاوندی کمک می کند تا انسان از انی تلخی رهایی یابد و برای خودش و دیگران دارای شخصیتی گوارا شود.

سلام علیکم - بسم الله


بحث در خصلت ستمگری به عنوان چهارمین رذیله از هشت رذیله ای است که همه انسان ها به زشت بودن آن معترفند. گفتیم که ستمگری نادیده گرفتن حق دیگری است. پس باید اول این حق را شناخت و بعد آن را پاس داشت و به آن تجاوز نکرد و از آن عبور ننمود.
تا اینجا از حق خداوند گفتیم و از حق نفس و از حق اعمال عبادی که مجموعا 27 حق را شامل می شد. و بحول و قوه الهی از این جلسه ببعد وارد حق کسانی می شویم که بر ما ولایت دارند.

آنها که بر ما ولایت دارند شش نفر هستند: مهمترینشان انبیاء و اوصیای آنها هستند و بعد ولی فقیه و بعد دیگر صاحب منصبان منصوب از طرف ولی فقیه و بعد والدین و بعد معلمین و در آخر مؤمنین.

حق امام در ادامه حق خداوند است زیرا امام خلیفه خداوند در زمین است. هر وظیفه ای که ما نسبت به خداوند داریم، این امام است که آن را ابلاغ می کند. هر حرفی که امام می زند حرف خداوند است. لذا اطاعت خداوند اطاعت امام است و اطاعت امام اطاعت خداوند می باشد.

منظور از امام همه پیامبران و اوصیاء آنها هستند. چون پیامبر هستند فرمان خداوند را ابلاغ می کنند و هشدار می دهند و بشارت می دهند و چون امام هستند، در پی اجرای احکام خداوند در میان انسانها می باشند. خداوند وظیفه انبیاء را اجرای عدالت در میان انسانها اعلام می کند. (حدید: 25)  پس هیچ پیام رسانی اینگونه نیست فقط حرفی بزند و پیامی برساند بلکه تلاش می کند تا آن را اجراء کند. هرچند زمینه اجراء فرامین خداوند برای بسیاری از انبیاء فراهم نشد ولی آنها تلاش خود را نمودند.

قرآن در باره انبیاء می فرماید:

وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ إِقامَ‏ الصَّلاةِ وَ إیتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدین‏ (انبیاء: 73)

و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏کردند، و انجام دادن کارهاى نیک و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنان وحى کردیم، و آنان فقط پرستش کنندگان ما بودند.

و انبیاء بعد از مرگ خود، همه وظائف اجرایی خود را به اوصیای خود واگذار نمودند لذا آنها نیز امام و پیشوای انسانها در مسیر رشد و کمال هستند.

همه آنچه انسانها در طول زمانها از حکمت و حق و رشد و کمال دانستند و داشتند به برکت ارشادها و مجاهدتهای انبیاء و جانشنینان آنها بوده است.

در این میان خصوصا امامان بزرگوار شیعه از امتیاز خاصی برخوردار هستند هم به جهت کانال فیض مادی و معنوی که هستند و هم بخاطر برتری مطلقی که در فضائل دارند. و نیز صد البته بخاطر این که همه معارفی که بدست ما رسیده است این حضرات معصومین علیهم صلوات الله به ما رسانده اند؛ زیرا حکمتهای دیگر انبیاء و اوصیاء را به صورت کامل و پیرایه شده اش را نیز اینان به ما منتقل نمودند.

همه تفسیر قرآن، همه فقه شیعه، همه دعاها، همه مواعظ، همه سیره عملی یک انسان کامل که در روایات انعکاس یافته است، همه معارف دیگر دین مبین اسلام، همه و همه از وجود ذی جود این ذوات مقدسه است! سلام و درود خداوند و فرشتگان و اولیاء خداوند و همه هستی بر اینان باد! الهی که در دنیا ما آنها را بشناسیم و در آخرت نیز آنها ما را بشناسند و کنار خود در بهشت جایمان دهند تا، تا ابدالدهر از فیوضاتشان فیض ببریم و در بحر معنویت و تجلی ربوبی غرق شویم! الهی آمین!

حق ولایت را باید با قبول ولایت اداء نمود. کسی که ولایت این بزرگان را می پذیرد:

اولا در قلبش سرسپرده غیر اینان نمی شود.

ثانیا تلاش میکند تا همه برنامه های زندگیش را از اینان دستور بگیرد و با اینان هماهنگ شود.

ثالثا آنهای دیگری که ولایتشان بر ما ثابت شده است بدرستی جقشان اداء شود زیرا ولایت آنها در طول ولایت اینان است و هرچند ولایت اینان نیز در راستای ولایت خداوند است.

هِرَم ولایی که در جهان هستی خداوند پایه ریزی نموده است تنها عروه وثقی (بقره: 256؛ لقمان: 22) و حبل الله (آل عمران: 103) و وسیله ای (مائده: 35؛ اسراء: 57) است که می توان حلقه های کمالی را طی نمود و به مرکز قرب الهی نزدیک شد.

ان شاء در جلسات آینده در این باره بیشتر خواهیم گفت!

  • ۰ نظر
  • ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۵

هشت رذیله 155 / ستمگری 22 / حقوق 21 / اعمال عبادی 4 / خمس

| پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۳۴ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


سخن ما مدتی درباره موضوع ستمگری به عنوان چهارمین رذیله انسانی است! اگر خدا بخواهد حالاها میهمان این بحث هستیم زیرا دامنه اش وسیع است! تجاوز به هر حقی ستم است و حقوق هم بسیار است. حتی باید از حق یک مورچه هم سخن گفت چرا که به ما درس استقامت می دهد و به همین خاطر برگردن ما حق دارد و ما اگر از کنار تلاش بی وقفه یک مورچه براحتی عبور کنیم و بدتر آن که او را لِه کنیم به او به عنوان یک معلم بزرگ ستم کردیم و به خودمان. به خداوند هم ستم کردیم که مخلوق پیام آورش را این چنین به هیچ انگاشتیم!

دائره ستم خیلی وسیع است خدا به همه ما رحم کند!

خمس یکی دیگر از اعمال عبادی است که در قرآن از آن سخن به میان آمده است! خمس تنها عمل عبادی است که نشان شیعه بودن فرد دارد! زیرا با دادن خمس، سهم سادات را - که همه از فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها هستند - و سهم امام زمان علیه السلام را پرداخت می کند و پرداخت این دو سهم، ابراز مودت عملی به خاندان اهل بیت علیهم السلام است!

در قرآن در آیه 41 سوره انفال می فرماید:

وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ‏ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ

بدانید هر گونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذى القربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى حق از باطل، روز درگیرى دو گروه (باایمان و بى‏ایمان) [روز جنگ بدر] نازل کردیم، ایمان آورده‏اید؛ و خداوند بر هر چیزى تواناست!

بعضی به دلالت این آیه بر قانون خمس آنگونه که در فقه شیعی آمده است ایراد گرفته اند که این آیه اختصاص به خمس غنائم جنگی دارد نه مطلق کسب! زیرا هم آیات قبلش و هم ذیل خود همین آیه مربوط به جنگ بدر است.

اولا چه اشکال دارد قرآن یکی از موارد خمس را مطرح کرده باشد و روایات معتبر قسمتهای دیگر خمس را مطرح کنند؟! آیا سندی عقلی و یا نقلی وجود دارد که باید قرآن به همه مسائل فقهی بپردازد؟ چه شیعیان و چه اهل سنت متفق القول هستند که مسؤولیت تبیین قسمت عمده ای از احکام شرعی بر عهده روایات گذاشته شده است!

آیا در قرآن از نماز آیات سخنی رفته است؟ و یا از وجوب حجاب برای زن در نماز؟ و یا از احکام نماز چماعت؟ و ...

ثانیا صرف این که آیه ای در بین آیاتی با موضوعی خاص بود چرا نتوان حکم آن آیه را تعمیم داد؟ و از آن حکم کلی استفاده نمود؟ مثلا آیه اکمال دین بین آیه سوم سوره مائده است و موضوع جملات قبل و بعد این آیه، مربوط به حکم مردار می باشد. آیا کسی تردید دارد در این که آیه اکمال اصلا ناظر به حکم فقهی مردار نیست؟ آیه اکمال اصلا نمی خواهد بگوید روزی که حکم مردار بیان شده است، دین کامل شده و نعمت تمام گشته و دیگر خداوند راضی که این چنین دینی را داشته باشید!!

شیعیان بالاتفاق و بسیاری از اهل سنت معتقد هستند که آیه اکمال ناظر به مسئله غدیر و نصب امیر المؤمنین علی علیه السلام به خلافت پیامبر اسلام است!

در کتب معتبر لغوی مثل لسان العرب و تاج العروس غنیمت، دستیابی به هر آنچه بدون مشقت بدست می آید معنی شده است پس غنیمت مختص به آنچه از دشمن شکست خورده در جنگ بدست می آید معنی نشده است!

بعضی از شیعیان شبهه دیگری را مطرح می کنند و بدون این که منتظر پاسخ بمانند، شبهه را وارد دانسته و می گویند خمس را خودشان در جایی که صلاح بدانند هزینه میکنند! و حال آن که در فقه جعفری ثابت شده است که حاکم شرع است که به نیابت از امام زمان علیه السلام در باره نوع مصرف خمس اعم از سهم امام و سهم سادات تصمیم می گیرد.

یا مطرح می کنند سهم امام را به روحانیون نمی دهند چون آنها بدرستی به وظائف خود عمل نمی کنند!! این هم حرف باطلی است زیرا تشخیص این که فلان روحانی به وظیفه اش عمل می کند یا نه و در نتیجه آیا باید به او خمس داد یا نه بر عهده همان حاکم شرع است.

حاکم شرع در نظام ولایت فقیه، ولی فقیه است ولی ایشان اجازه داده اند که مراجع تقلید در خمس تصرف کنند و هر جا که صلاح می داند آن را هزینه نمایند!

خلاصه این که یکی از حقوق امام زمان علیه السلام و همچنین فرزندان پیامبر اسلام ادای خمس به آنها است. سهم امام برای حوزه های علمیه هزینه می شود و سهم سادات نیز به فقرای سید داده می شود زیرا نمی شود از زکات به آنها داد.