مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حق تلاوت» ثبت شده است

سلام علیکم - بسم الله


تلاوت قرآن یکی دیگر از اعمال عبادی است که باید حقش شناخته شود و بعد رعایت شود تا ستمی نسبت به آن صورت نگیرد که ستم به تلاوت قرآن، ستم به قرآن است و ستم به قرآن ستم به خداوند است و ستم بخداوند بدترین ستم بخود است. زیرا کسی به خداوند ستم نمی کند بلکه انسان بخودش ستم می کند: 

ما ظَلَمُونا وَ لکِنْ کانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (بقره: 57؛ اعراف: 160)  آنها به ما ستم نکردند؛ بلکه به خود ستم مى‏ نمودند.

تلاوت قرآن یعنی آیه ای را تلو و در ادامه آیه ای دیگر خواندن. آیات قرآن را باید پشت سر هم خواند. زیرا در تلاوت باید تدبر نمود و تدبر در آیات امکان ندارد مگر این که آیات یک موضوع پشت سر خوانده  شود تا قاری بتواند به برداشت درستی از آنها برسد.

پس در خود مفهوم تلاوت، تدبر نهفته است. بر این اساس باید گفت که مهمترین حق تلاوت، تدبر است. قرآن آنهایی را که در تلاوت تدبر نمی کنند دارای قلبهایی می داند که قفل هستند. به روی انوار وحی بسته اند. هرچند زبان باز است ولی وقتی قلب بسته است، این زبانِ باز چقدر می تواند خاصیت داشته باشد؟!

جق دیگر تلاوت استمرار تلاوت به اندازه میسور است. آنها که لااقل مقداری از قرآن را حفظ کرده اند بخوبی می توانند از پس این حق برآیند زیرا می توانند در هر فرصتی حتی فرصتی چند دقیقه ای مقداری از قرآن را تلاوت کنند. تلاوت 100 و یا 50 آیه در آغاز صبح و یا تقسیم آن بین وعده های نماز حداقل تلاوتی است که انتظار می رود یک مسلمان در روز داشته باشد.

حق دیگر، حزین خواندن قرآن است. در روایت است که قرآن با حزن نازل شده است پس آن را حزین بخوانید. قرآن مجموعه ای از دردل های خداوند از انسانی است که به شدت بخود ستم می کند و از فرصتهایی که برای اوج در اختیار او قرار گرفته است برای سقوط ابدی خود استفاده می کند. انسان زندگی ابدی دارد. چرا برایش مهم نیست که در این زندگی ابدی چگونه می خواهد باشد؟! آیا در بهشت و یا در دوزخ؟! مرگ بر انسان باد که چقدر ناسپاس است. (عبس: 17)

حق دیگر قرآن استفاده از قرآن در تمامی نوشته ها و سخنرانیها و تحقیقات و موضوعات فکری است. آن هم نه به عنوان تبرک بلکه به عنوان پایه بحث. بارها دیده ایم که مقاله ای آیه و یا آیاتی از قرآن می آورد ولی عمده آن مقاله حرفهای دیگران است و کمتر بحث فنی در باره آیات و مرتبط با موضوع مقاله می شود. در سخنرانیها نیز همین ستم در حق قرآن می شود.

حق دیگر قرآن تفسیر به رای نکردن آن است. قرآن را باید بر اساس دیگر آیات و نیز بر اساس روایات تفسیر نمود. برداشتهای از قرآن نمی تواند بدون مراجعه به تمامی آیات و نیز روایات صحیح باشد. صرف جالب بودن یک برداشت دلیل بر درستی آن نیست. همین اخیرا از یکی از آقایان که زیاد هم در تلوزیون صحبت می کند شیدم که در باره این موضوع سخن می گفت که اگر پاسخ سؤالی را نمی دانید بگویید نمی دانم. و بعد ادامه داد پیامبر هم پاسخ سؤالی را نمی دانست می گفت نمی دانم و بعد استدلال کرد به این آیه شریفه که قل رب زدنی علما. که خداوند به پیامبر می گوید که بگو: پروردکارا بر علمم بیافزا.

خب این چه برداشت غلطی از آیه فوق است؟! اگر پیامبر هم پاسخ بعضی از سؤالات را نداند پس مردم به چه کسی مراجعه کنند؟ علمی که پیامبر از خداوند میخواهد که بر آن بیافزاید مگر از قبیل علمهایی است که دیگران از آن سؤال می کنند؟!

حق دیگر قرآن تکریم نمودن قاریان و حافظان و مفسران قرآن است. و نیز احترام ویژه نمودن به همه کسانی است که به نوعی در خدمت قرآن هستند. خداوند بخاطر این که کودکی بتازگی آموخته است بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم عذاب را از پدر مرده او برداشته است. این یعنی تکریم قاری قرآن.

حق دیگر قرآن تکریم ظاهری قرآن است. به این معنا که قرآن را جای پستی نگذارد و یا آن را پایین پای خود نگذارد. آن را روز زمین برای تلاوت نگذارد بلکه بر دست بگیرد و یا روی لوحی بگذارد و نیز کتابهای دیگری را روی آن نگذارد و بدون وضو دست به جلد آن نزند و اگر جنب هست قرآنی را جابجا نکند و یا بر گردن نیاویزد.

الهی که قرآن از ما شکایت نکند که مهجورم گذاشتند و انسشان با غیر من بود!