گزیده بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان 97
| يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۵۷ ب.ظ
97/08/12 گزیده بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
بی نظیر بودن پدیده راهپیمایی اربعین و توطنه سکوت دستگاه های تبلیغاتی غرب و بعد اتهام به دولتی بودن این حرکت
پدیدهی
اربعین یک پدیدهی غیر قابل توصیفی است، اصلاً بینظیر است؛ یک رزمایش
عظیم و شگفتیساز است این حرکت فوقالعاده، و همینطور که مکرّر در این
روزها گفته شد، در دنیا دیگر نظیری ندارد. غربیها هم نمیتوانند درک کنند
این حرکت را که یعنی چه، چطور میشود؟ لذا شما میبینید دستگاههای
تبلیغاتیشان اوّلاً چند سال که سکوت میکنند، «توطئهی سکوت»؛ [در حالی که]
کمترین حرکتی را در هر جای دنیا اینها منعکس میکنند، چند سال اینها اصلاً
اسم این حرکت عظیم مردمی را نیاوردند، اشارهای به آن نکردند، تصویری از آن
منتشر نکردند، و امسال هم که یک مقداری [به آن] پرداختند، تحلیلهای
خصمانه، تحلیلهای غلط کردند که از نظر مؤمنان به این راه، تحلیلهای
بلاهتآمیزی است. امثال این رادیوی انگلیس و امثال اینها تحلیل خصمانه
کردند. این نشاندهندهی این است که فورانِ این سرچشمهی فیّاض، بشدّت آنها
را دستپاچه کرده، نمیتوانند تحلیلش کنند. گاهی گفتند این را دستهای دولتی
به راه انداختند! کدام دولتی میتواند ده میلیون، پانزده میلیون انسان را
-مرد، زن، پیر، جوان، قشرهای مختلف- راه بیندازد، حدّاقل هشتاد کیلومتر
پیاده اینها را از یک شهر به یک شهر دیگر بکِشاند؟ کدام دولتی میتواند این
کار را بکند؟ حالا اگر فرض کنیم به فرض محال، دولت جمهوری اسلامی و دولت
عراق هم توانستهاند این کار را بکنند، خودش یک معجزهی دولتی است؛ خب شما
هم بکنید اگر میتوانید! اگر بلدید، شما هم این کار را راه بیندازید؛ نه، جز
عشق، جز ایمان، جز جوشندگیِ خونِ شهیدانِ والامقام، هیچ عاملی قادر نیست
این حرکت را انجام بدهد. کار بزرگی انجام گرفته است؛ روزبهروز هم بهتر،
قویتر، پختهتر و جاافتادهتر میشود، هر سالی از سال قبل بهتر میشود؛
انشاءالله بعد از این هم ادامه خواهد داشت. و غربیها هم مجبورند تماشا
کنند و نتوانند تحلیل کنند، نتوانند بفهمند و ضربهی این حرکت را هم خواهند
خورد.ادعای تحریم جدید، فریب آمریکا
جنگ
اقتصادی هم در این چالش چهلساله (بین ایران و آمریکا) وجود داشته که
مخصوص امروز نیست. حالا آمریکاییها در واقع سر خودشان را یا سر ملّتشان را
کلاه میگذارند که میخواهند بگویند یک کار جدید داریم میکنیم؛ نه، کار
جدیدی نیست، چهل سال است که به شکلهای مختلف تحریم اقتصادی علیه ما دارند؛
حالا یک روز نفت است، یک روز معامله است، یک روز تجارت است، یک روز
سرمایهگذاری است؛ انواع و اقسامش را داشتهاند. مغلوب بودن آمریکا در چالش چهل ساله با ایران و ایران تنها کشور تأثیر نگرفتن از آمریکا در تصمیماتش
یک
حقیقت مهمّی در اینجا وجود دارد که گاهی از چشم بعضیها پنهان میماند، از
کثرت وضوح مخفی میشود. آن حقیقت یک حقیقت درخشانی است و آن، این است که در
این چالشِ چهلساله، طرفی که مغلوب شده آمریکا است، طرفی که پیروز شده
جمهوری اسلامی است؛ این حقیقتِ بسیار مهمّی است. دلیل بر اینکه آمریکا
مغلوب شده چیست؟ دلیلش این است که حمله را او شروع کرده، کارهای فسادانگیز
را او انجام داده، تحریم را او کرده، حملهی نظامی را در واقع او کرده،
امّا به مقاصد خودش نرسیده؛ این دلیل شکست آمریکا است. در تمام این کارها
هدف آمریکا این است که سیطرهای را که در دوران طاغوت بر این کشور داشت،
دوباره آن سیطره را به دست بیاورد. این سیطره و سلطه با انقلاب از بین رفته
بود، دستش کوتاه شده بود؛ هدف این تحمیلِ جنگ و تحمیلِ تحریم و فشارهای
سیاسی و اقتصادی و امثال اینها این بود که این سیطره را برگرداند، خب
نتوانسته؛ چهل سال است دارد زور میزند و نتوانسته به جایی برسد. امروز شما
نگاه کنید کشوری که آمریکا بهقدرِ یک ارزن در تصمیماتش و در اقداماتش نقش
ندارد، جمهوری اسلامی ایران است؛ خب این شکست آمریکا است؛ دیگر شکست از این
واضحتر نمیشود. رو به افول بودن قدرت نرم و تأثیر گذاری آمریکا
بسیاری
از سیاسیّون معتبر دنیا و جامعهشناسهای معتبر دنیا معتقدند که «قدرت
نرم» آمریکا فرسودهشده است، در حال از بین رفتن است. قدرت نرم چیست؟ قدرت
نرم این است که یک دولتی بتواند خواستهی خود و نظر خود و عقیدهی خود را
به اطراف بقبولاند و آنها را اقناع کند به نظر خود؛ این قدرت در آمریکا
امروز رو به ضعف کامل و رو به فرسودگی کامل است؛ در زمینههای مختلف. حالا
زمان دولت اوباما هم همینجور بود امّا زمان این آقا که دیگر به طور واضح
با او مخالفت میشود؛ در غالب زمینههایی که او تصمیم میگیرد، در دنیا با او
مخالفت میشود. نهفقط مخالفت مردمی -که اگر قرار باشد رأیگیری کنند و از
مردم هر کشوری سؤال کنند، نظرات منفی خواهند داد- حتّی دولتها هم که
رودربایستی دارند با آمریکا، با او مخالفت میکنند؛ چین مخالفت میکند، اروپا
مخالفت میکند، روسیه مخالفت میکند، هند مخالفت میکند، آفریقا مخالفت
میکند، آمریکای لاتین مخالفت میکند. قدرت نرم آمریکا رو به افول است، رو به
سقوط است. این را من نمیگویم؛ این جزو حرفهایی است که جامعهشناسهای مطرح
دنیا امروز دارند این حرف را میزنند. نهفقط اقتدار معنوی و قدرت نرم خود
آمریکا رو به افول است بلکه حتّی لیبرالدموکراسی را هم که پایهی اساسی
تمدّن غرب است، اینها بیآبرو کردند، دارند بیآبرو میکنند. بی آبرو شدن لیبرالدموکراسی و ایجاد شکافهای طبقاتی در غرب
چندین
سال قبل از این یک جامعهشناس مطرح دنیا گفت وضعیّت کنونی آمریکا
منتهاالیه تکامل تاریخی بشر است و بشر دیگر از این بالاتر نمیتواند برود.
همان آدم امروز حرفش را پس گرفته، میگوید «نه» و آرزو میکند چیزهای دیگری
را. حالا صریحاً ممکن است نگوید من اشتباه کردم امّا حرفهای دیگری را دارد
میزند، درست نقطهی مقابل آن حرفی که آن روز زده بود. خب این وضع آمریکا
است.البتّه لیبرالدموکراسی -بنده قبلها هم مکرّر این را گفتهام- خود ملّتهای غربی را که پایه و اساس حکومتشان و نظام اجتماعیشان بر لیبرالدموکراسی است، بدبخت کرده. لیبرالدموکراسیای که امروز در غرب رایج است، خود آنها را بیچاره کرده؛ شکافهای اجتماعی، نبود عدالت اجتماعی، نابود شدن خانواده، فساد اخلاقیِ فراگیر و همهگیر، فردگراییهای افراطی و شدید؛ خود آنها بیچاره شدهاند. حالا این آقا هم که آمده -این رئیسجمهورِ فعلیِ عجیبوغریبِ آمریکا- که دیگر به همهی اینها چوب حراج زده و درواقع تتمّهی آبروی هم آمریکا و هم لیبرالدموکراسی را برده. خب حالا این در مورد قدرت نرم آمریکا است.
ضربه خوردن نیروی سخت نظامی و اقتصادی آمریکا بخاطر افسرده بودن نیروی انسانی نظامی و بدهکاری زیاد
قدرت
سخت آمریکا هم بشدّت ضربه دیده. قدرت سخت، یعنی قدرت نظامیگری، قدرت
اقتصاد؛ اینها قدرت سخت است. بله، ابزار نظامی دارند، امّا نیروی انسانیِ
نظامیِ آمریکا بشدّت افسرده، سردرگم، سرگشته، مردّد [است]. برای همین است
که در بسیاری از کشورهایی که آنها حضور دارند، برای اینکه بتوانند مقاصد
خودشان را پیش ببرند، از سازمانهای جنایتکاری مثل بلکواتر و از این قبیل
استفاده میکنند؛ یعنی سرباز آمریکایی قادر به اجرای آن نقشهی آمریکایی
نیست؛ نیروی انسانیشان این است.اقتصادشان هم همینجور. آمریکا امروز پانزده تریلیون دلار بدهکار است؛ رقم، رقمی افسانهای است؛ پانزده تریلیون دلار بدهکاری آمریکا است! قریب به هشتصد میلیارد دلار کسر بودجهی آمریکا است در همین سال جاری؛ یعنی اینها درواقع عقبماندگیهای اقتصادی است. حالا با زرقوبرق، با شعار، با حرفهای گوناگون، با ظاهرسازیها روی اینها را میپوشانند امّا واقعیّتهای آمریکا این است؛ این قدرت سخت آمریکا است.
عدم موفقیت آمریکا در از بین بردن روحیه استقلال طلبی ملت ایران و دیگر ملل و تنفر جهانی از آمریکا بخاطر خوی سیطره جویی
یکی
از مظاهر شکست آمریکا این است که نتوانسته بر روحیهی استقلالطلبی در
ملّت ما و بر روی جوانان ما اثر بگذارد. شما ببینید، امروز احساسات جوانان و
نوجوانان عزیز ما در سرتاسر کشور احساسات استقلالطلبانه است. بعضیها
حتّی به مبانی دینی هم خیلی پابند نیستند امّا نسبت به تسلّط بیگانه احساس
مقاومت میکنند؛ این نشاندهندهی این است که آمریکا با این همه تبلیغات، با
این همه تلاشی که انجام داده است، با این امپراتوری خبری و رسانهای که در
دنیا راه انداخته، نتوانسته روی نسل جوان کشور ما اثر بگذارد؛ روحیهی
مقاومت آنها را و استقلالطلبی آنها را نتوانسته ضعیف کند و از بین ببرد.
بِجد این را من عرض میکنم -چون مشاهده میکنم- که امروز جوانهای ما از لحاظ
انگیزهی ایستادگی و مقاومت از جوان نسل اوّل انقلاب اگر جلوتر نباشند،
عقبتر نیستند؛ امروز این را انسان دارد بدرستی مشاهده میکند. مخصوص
جوانهای ما هم نیست، این بتدریج در بین جوانهای کشورهای دیگر هم تا آنجایی
که ما اطّلاع داریم، رسوخ پیدا کرده؛ بخصوص کشورهای همسایهی ما. جوانهای
عزیز مؤمن در کشورهای نزدیک به ما و همسایهی ما که انسان حرفهای آنها را،
اقدامهای آنها را، پیامهای آنها را میبیند، رفتارهای آنها را، احساس میکند
که روحیهی استقلال در آنها زیاد است. البتّه دشمن -آمریکاییها- بعضی از
این چیزها را از چشم ما میدانند؛ میگویند این بهخاطر حرکت جوانان ایرانی
است. تهدید هم میکنند ما را، تهدید میکنند که چرا جوانهای فلان کشور به
نیروهای ما حمله کردند؟ یعنی این واقعاً از آن حرفهای عجیب و غریب [است]!
پیغام میدهند که جوانهای فلان کشور همسایهی شما اگر چنانچه به نیروهای ما
حمله بکنند یا به افراد طرفدار ما حمله کنند، ما شما را مقصّر میدانیم! خب
شما غلط میکنید ما را مقصّر میدانید. مردم عراق از شما متنفّرند، جوانهای
عراق از شما متنفّرند، جوانهای سوریه از شما متنفّرند، جوانهای لبنان از
شما متنفّرند، این طرف در شرق، جوانهای افغانستان از شما آمریکاییها
متنفّرند، جوانهای پاکستان از شما آمریکاییها متنفّرند، این به ما چه ربطی
دارد! از شما متنفّرند، ممکن است یک اقدامی هم علیه شما بکنند. بله، این
یک واقعیّتی است، آمریکاییها چرا درک نمیکنند؟ نفرت ملّتها از خودشان را
چرا نمیفهمند، چرا درک نمیکنند؟ بد کردید، عمل زشت انجام دادید، سیطرهجویی
کردید به این کشورها، به این مردم اهانت کردید، [لذا] از شما متنفّرند.
مردم عراق حق دارند از شما متنفّر باشند، مردم سوریه حق دارند از شما
متنفّر باشند، کشورهای دیگر هم همینجور. آمریکا رو به افول است؛ همه این
را بدانند. آن کسانی که گرایش به این دارند که برویم با آمریکاییها سازش
کنیم، بیخودی نقشهی بیاساس و بیپایه میکشند؛ آمریکا رو به افول است.
عوامل افول آمریکا هم مربوط به امروز و دیروز نیست که حالا یکی بخواهد
بیاید علاجش کند؛ مربوط به طول تاریخ [است]. عامل این وضعیّتی که
آمریکاییها دچارش شدند، عامل بلندمدّت است؛ اینها در طول تاریخ وضعیّتی را
به وجود آوردند که نتیجهاش همین است و به این آسانیها علاجشدنی نیست.
این سنّت الهی است، اینها محکومند به اینکه ساقط بشوند، محکومند به اینکه
افول کنند، زایل بشوند از صحنهی قدرت جهانی.رو به پیشرفت بودن ایران بخاطر وجود جوانان فعال با همت و خالص
خب،
نقطهی مقابل، جمهوری اسلامی است. من البتّه نمیخواهم بزرگنمایی کنم،
نمیخواهم مبالغه کنم؛ ما از صفر شروع کردیم، راهی را که دیگران در طول ۱۰۰
سال، ۱۵۰ سال یا بیشتر رفتند، بنده مدّعی نیستم که ما در طول ۴۰ سال
توانستیم برویم امّا مدّعیام که در طول این چهل سال مرتّباً جلو رفتیم،
مرتّباً پیشرفت کردیم، مرتّباً قوی شدیم؛ حرکت چهلسالهی جمهوری اسلامی،
این را بروشنی اثبات میکند. ما یک حرکت جدّیِ استقلالِ صنعتی و استقلال
سیاسی را در کشورمان شاهدیم. اینکه عرض کردم «صدها گروه جوان»، این یک
واقعیّتی است. بنده بعضی را از نزدیک میشناسم، بعضی را از دور میشناسم؛
جوانهای جدّی، فعّال، خوشاستعداد، مبتکر، با همّتهای بلند مشغول کارند،
مشغول تلاشند در زمینههای گوناگون؛ زمینههای فکری، زمینههای عملی،
زمینههای علمی، زمینههای فنّاوری؛ نه به فکر رئیس شدنند، نه به فکر مدیر
شدنند، نه به فکر وزیر و وکیل شدنند؛ دارند کار میکنند؛ امروز اینجوری
است. این یک پدیدهی مبارکی است که امروز در کشور ما وجود دارد؛ و این
ادامه پیدا خواهد کرد.دشمنی آمریکا با ملت ایران قبل از انقلاب
آمریکا
قبل از انقلاب هم با ملّت ایران دشمنی میکرد، منتها آنوقت عوامل خودش سر
کار بودند؛ هر کار میخواست، انجام میداد؛ هرجور دلش میخواست، عمل میکرد، و
رژیم منحوس وابستهی پهلوی و طاغوت از آنها تبعیّت میکرد. جمهوری اسلامی
محکم در مقابل آنها ایستاده است، لذا دشمنیشان واضح و آشکار است؛ از ابعاد
مختلف هم دشمنی میکنند؛ این [حرفهای دروغشان] را توجّه نکنید.دشمنی با آمریکا تا وجود خوی سیطره جویی در او
خب،
این دشمنی تا کِی [است]؟ یک سؤالی است: تا کِی دشمنیِ با آمریکا؟ جوابش
این است که تا وقتیکه آمریکا سیطرهجوییِ خودش را کنار بگذارد؛ اگر
سیطرهجویی خودش را کنار گذاشت، مثل دیگر کشورها با او میشود تعامل کرد، با
او میشود ارتباط پیدا کرد؛ که البتّه چنین چیزی هم بعید است؛ ذات استکبار
-یکی از برادرهای عزیز، اینجا گفتند- ذات سیطرهجو و سلطهجو است؛ بله،
مادامی که اینجوری است، دشمنی هست. اگر چنانچه این را کنار گذاشت، دشمنی و
قطع و قهر و مانند اینها بکلّی از بین خواهد رفت؛ امّا این چیزی نیست که
[بشود].لزوم تبلیغ نظریه مقاومت از نظر علمی و عملی
نظریّهی
مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه را تبلیغ کنید، ترویج کنید. بعضی تصوّر
نکنند که چون دشمن بمب دارد، موشک دارد، دستگاههای تبلیغاتی دارد و از این
قبیل، ما عقبنشینی [کنیم]؛ نخیر، نظریّهی مقاومت، یک نظریّهی اصیل و
درست است؛ هم در مقام نظر، هم در مقام عمل؛ از لحاظ نظری و از لحاظ عملی
-از هر دو جهت- باید [ترویج شود]. معنای نظری این است که تبیین کنید. شما
جوانها خیلی خوب میتوانید این نظریّهی مقاومت را تبیین کنید؛ هم در بین
خودتان و هم محیطی که در آنجا قرار دارید و هم حتّی در ارتباط با کشورهای
دیگر و جوانهای دیگر. نظریّهی مقاومت را، این را که هدفِ استکبار سیطره
است، هدفِ استکبار سلطه است، سلطهی بر ملّتها است، برای همه تبیین کنید،
بدانند که هدف استکبار این است.از لحاظ عملی، جریان مقاومت را ما حقّ جوانها میدانیم؛ جوانهای عراق، جوانهای سوریه، جوانهای لبنان، جوانهایی در شمال آفریقا، جوانهایی در مناطق شبهقارّه و اطراف آنها، یک مشت جوانهایی هستند که در مقابل آمریکا مقاومت میکنند، ایستادهاند؛ حقّ اینها است، ما حقّ اینها میدانیم؛ تقویت این جریانها بهمعنای تقویت نظریّهی مقاومت است.
لزوم
ایفای نقش در الگوی پیشرفت ایرانی – اسلامی طبق اقتضائات زندگی: با تحصیل،
تحقیق، سازندگی، ابتکار، اتخاذ موضع صحیح سیاسی و ورود به میدان سیاست
شما
جوانها خودتان را در قبال مسئلهی پیشرفت کشور مسئول بدانید. برنامهی
پیشرفت، برنامهی مشخّصی است، برنامهی فکرشده و سنجیدهای است. ملاحظه
کردید، الگوی پیشرفت ایرانی ـ اسلامی که تا پنجاه سال میتواند قالب حرکت
این کشور در جهات مختلف باشد، تبیینشده و تعیینشده و آمادهشده است، در
اختیار صاحبنظران است که آن را ورز بدهند و تکمیل کنند و کامل کنند. شما
خودتان را جزئی از فعّالان این نقشهی وسیع و همهجانبه بدانید و برای آن
خودتان را آماده کنید. این آمادگی، یک روز با درس خواندن است، یک روز با
تحقیق کردن است، یک روز با ساختن است، یک روز با کار و ابتکار است، یک روز
با اتّخاذ مواضع درست سیاسی است، یک روز با حضور در میدان سیاست است؛ هر
روزی، هر دورهای از زندگی شما یکی از این اقتضائات را دارد. خودتان را در
همهی احوال موظّف بدانید که در قبال پیشرفت کشور، خودتان را سهیم و مسئول
بدانید.عدم اخذ مدل توسعه از غرب و لزوم نامگذاری «پیشرفت» بجای «رشد و توسعه»
مدل
توسعه را ما از غرب نمیگیریم؛ اوّلاً ما اسم این حرکت را پیشرفت
میگذاریم، نه آنچنان که آنها اسمگذاری میکنند «رشد و توسعه». مدل پیشرفت
کشور را ما از غرب نمیگیریم. غربیها خودشان بهخاطر این روش و این مدل،
خودشان را بدبخت کردهاند، مشکلات فراوانی برای خودشان درست کردهاند؛
زرقوبرق هست امّا باطن و درون، پوسیده و رو به فساد است؛ از آنها ما
نمیگیریم. البتّه از دانش روز و از فنّاوری روز حدّاکثر استفاده را میکنیم و
پیشرفت را، هم مایهی سعادت ملّت، هم مایهی افتخار ملّت، هم مایهی
امنیّت کشور میدانیم و برای پیشرفت کشور تلاش میکنیم، و جوانهای ما و
عزیزان ما بایستی در این زمینهها خودشان را مسئول بدانند و احساس تکلیف
بکنند و احساس وظیفه بکنند.- ۰ نظر
- ۲۰ آبان ۹۷ ، ۱۶:۵۷