مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رابطه غفلت و نسیان» ثبت شده است

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 22

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ وَاجَهْتُکَ بِهِ وَ قَدْ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ تَرَانِی عَلَیْهِ وَ أَغْفَلْتُ أَنْ أَتُوبَ إَلَیْکَ مِنْهُ وَ أُنْسِیتُ أَنْ أَسْتَغْفِرَکَ لَهُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا! از تو آمرزش می طلبم برای هر گناهی که با آن با تو رو به رو شدم و یقین داشتم که تو مرادر آن حال می بینی و غافل شدم که از آن توبه کنم ،و فراموش کردم که از آن استغفار نمایم پس بر محمد و آل محمد درود فرست و اینگونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

ایقنت (یقن) یقین به معنای علم ثابتی است که در نفس است طوری که هیچ شکی را قبول نمی کند و موجب سکون و اطمینان نفس است!

شرح:

غفلت با اختیار صورت می گیرد ولی نسیان بدون اختیار است! انسان بخاطر نسیانش مذمت می شود زیرا علت نسیان، غفلت است و غفلت چنانکه گفتیم امری است اختیاری!

غفلت توجه نشان ندادن به هر امری است که از اهمیت برخوردار است! غفلت در آغاز راه خود از برخوردهای رفتاری آغاز می شود! برخوردهای رفتاری سرد و بی تفاوتانه ای که اصلا با موضوع مورد برخورد سنخیتی ندارد!

این نوع برخورد آرام آرام به تأثیر خود را به درون فرد نیز می گذارد! به مرور از دورن نیز فرد دیگر اهمیتی برای امور مهم قائل نیست! و این آغاز نسیان است!

انسان در درونش از قلب و مغز برخور داراست! قلب انسان به آنچه در مغز است حس و حال می بخشد! انسان می داند اموری زیبا و اموری زشت است! اموری باید و اموری نباید است! امور مهم و اموری غیر مهم است!

قلب به آنچه اناسن نی داند و در مغز خود گزاره های آن را ثبت نموده است، حس می بخشد، به آنها رنگ می دهد. آنها را از صرف چند جمله خشک بیرون می آورد و این چنین آنها را آماده تأثیر گذاری بر رفتار انسانی می کند!

قلب واسطه بین مغز و جوارح است! مغز مخزن دانش است! و جوارح ابزاری برای بروز دانش است! و قلب به دانش کمک می کند تا بتواند خواد را بر جوارح تحمیل کند!

وقتی غفلت آغاز می شود انسان تحت تأثیر هوس از بروز دانش بر اعضاء جلوگیری می کند هر چند هنوز قلبش نسبت به این دانش تمایل دارد. غفلت وقتی ادامه می یابد آرام آرام قلب دست از حس بخشی به دانش برمیدارد!

در مرحله بعد نوبت مغز است که کم کم از دانش تهی شود و علمی که آنجا ذخیره شده است تبدیل به جهل گردد! آنچه تا بحال باید بود تبیاد شود و آنچه زشت بود زیبا شود و ...

پس غفلت تحت اختیار انسان از  بی تفاوتی نشان دادن مقابل دانش آغاز می شود و بعد قلب نیز دیگر به دانش حس نمی بخشد و آنگاه نبوت نسیان می رسد که مغز را تهی کند و جای هر گزاره علمی، یک گزاره ضد آن جای دهد!

در متن فوق غفلت از توبه مقدمه نسیان طلب مغفرت شمرده شده است!

غفلت از توبه به معنای نگفتن «استغفر الله» نیست! زیر این جمله غالبا گفته می شود بلکه غفلت به معنای بااهمیت برخورد نکردن با توبه است! توبه به معنای برگشت از هر کار و نوع زندگی که سبب گناه شده است و این فراتر از اکتفاء نمودن به استغفار زبانی است!

این غفلت موجب می شود تا همین استغفار زبانی هم بفراموشی رود و اصلا فرد گناهش را دیگر گناه نداند.

پس توبه نکردن از گناه سبب گناه ندانستن گناه می شود! و این آغاز سقوط ابدی انسان و فرو رفتن در باتلاق انواع گناهان بدون این که ندای وجدانی شنیده شود می گردد!