مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ستم به دیگری ستم بخود است!» ثبت شده است

هشت رذیله 134 / ستمگری 1

| سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۵۶ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


شکر خدا شرح دعای استغفار به پایان رسید و در آخرین جلسه جمع بندی موضوعی این دعای شریف نیز در اختیار عزیزان قرار گرفت!
شرح این دعا را به این بهانه در دستور کار قرار دادیم که این مطلب را بخوبی بیان کرده و توضیح داده باشیم که یکی از مصادیق لجاجت اعتراف نکردن به گناه است!
اعتراف نکردن به گناه وقتی می تواند دلیل بر لجاجت باشد که فرد علم به گناه داشته باشد ولی به آن اعتراف نکند.
دعای استغفار ما را با لایه های مختلف گناه آشنا می کرد و آثار مخرب آن را توضیح می داد لذا لازم شد تا این دعا معرفی و شرح داده شود تا هنگام اعتراف بگناه بهانه ای برای عدم اعتراف نباشد!
لجات سومین رذیله از مجموعه هشت رزدیله ای بود که انسانها آنها را زشت می شمارند بی آن که در این زشت شماری تحت تأثیر دین و یا فرهنگی خاصی باشند!
هشت رزیله عبارت بودند از: ناسپاسی، شتابزدگی، لجاجت، ستمگری، ولنگاری، حرص، بخل، نادانی!
از این جلسه ببعد به خواست خداوند می پردازیم به رذیله ستمگری!
ستم، انحراف در فطرت آزادیخواهی
ستمگری و تجاوز به حقوق دیگران از طبع آزادیخواهی انسان و حد ناپذیری او نشأت می گیرد! آزادیخواهی مثل دیگر فطرایات انسانها همانطور که می تواند موجب تعالی و رشد او شود موجب پستی او نیز بشود! همه فطریات می تواند راه نفوذ شیطان باشد که برای استفاده صحیح از این فطریات باید ابتداء راه نفوذ شیطان را بر اینان بست آنگاه از آنها برای رشد و تعالی بهره برد!
این که گفته می شود شیطان تلبیس می کند، لباس حق بر قامت باطل می نماید یعنی همین! یعنی از مطلب حقی استفاده باطل می کند، یعنی از راه انس خواهی انسان او را به انس با شیاطین جن و انس می کشاند و از راه ستایش خواهی او را عبادت غیر خداوند وادار می کند و از راه آزادیخواهی او را از قید عقل و شرع خارج می سازد!
ستم به دیگری، ستم بخود
ستم به دیگری با دو تحلیل ستم به خود است:
اول این که با رواج ستم در جامعه، خود ستمکار نیز مورد ستم دیگران قرار می گیرد!
دوم این که با ستم به دیگری روح ستمکار بیشتر در اسارت هوس و نفس او قرار می گیرد و این امارت هوس سرانجامی جز تباهی سلامت جسم و روح نخواهد داشت!
انسان باید بیاموزد که با تجاوز به حقوق دیگران، حقوق خودش نیز مورد تجازو قرار می گیرد لذا بایسته است که به حقوق خود راضی باشد و از آزادی خودش را محدود در قوانین طبیعی و دینی و مدنی کند تا بتواند از مقدار باقیمانده آزادی، به نحو احسن سود بجوید!
قوانینی طبیعی همه حدودی است که طبیعت برای انسان گذاشته است تا انسان بتوان در سلامتی و امنیت زندگی کند!
قوانی دینی همه حدودی است که دین برای انسان گذاشته است تا او بتواند از آسیبهایی که علم او کشش درک آن را ندارد محفوظ و مصو بمناند و به منافعی نسبت به آنها غفلت دارد برسد!
قوانین مدنی مجموعه تجارب بشر است که توسط نمایندگان مردم مورد تصویب قرار می گیرد تا با تشریک تجربه انسان بتواند از تجراب تخلخی که بوجود آمده است بدرستی بهره بگیرد و بعضی کارهای را برای خود لازم و بعضی دیگر را مخرب بشمارد!
ستمگر همه این قوانین را نادیده می گیرد و تنها به لذت آنی خود می اندیشد و حتی حقوق خود را نیز پای همین لذات زودگذر قربانی می کند و در نتیجه به خودش بزرگترین ستم را روا می دارد!
اصلا ستمگر مگر جز بخودش ستم می کند! ستمگر با ستمش تنها می تواند از دنیای انسانها بکاهد ولی از ایمانشان و آخرتشان نمی تواند بکاهد زیرا ایمان هر کس چیزی است که در قلب انسانها است و قلب هیچ کس بدون اجازه خودش قابل تصرف نیست!
پس دو نکته در این جلسه روی آن تأکید نمودیم اول این که ستم گر بیش از این مه به دیگران ستم کند به خود ستم نموده است و نکته دوم این که اصلا ستمگر جز بخود ستم نمی کند!
توضیح بیتشر این دو نکته ان شاء الله در جلسه بعد!