هشت رذیله 68 / لجاجت 20 / توبه از لجاجت 15 / شرح دعای استغفار 14 (بند 8)
سلام علیکم - بسم الله
دعای استغفار بند 8:
فراز دوم: فَلَمَّا قَصَدَنِی بِکَیْدِهِ الشَّیْطَانُ وَ مَالَ بِی إِلَیْهِ الْخِذْلَانُ وَ دَعَتْنِی نَفْسِی إِلَى الْعِصْیَانِ
لغت:
قصد، به معنای توجه به عمل و آماده اقدام است، قصد آخرین مرحله انجام عمل قبل از اراده است.
خذلان، مفهومی مقابل نصرت و کمک است. مخذول در مقابل منصور است! مخذول کسی است که بدون کمک رها شده است!
شرح:
حضرت در این فراز از دعا به سه عامل روانی گناه می پردازد: شیطان، خذلان و نفس!
عوامل تحقق گناه:
عامل نخست: شیطان (فَلَمَّا قَصَدَنِی بِکَیْدِهِ الشَّیْطَانُ)
شیطان با نقشه سوی انسان می آید و او را به انجام گناه ترغیب و تشویق می کند. نقشه شیطان همیشه یه نقشه فکری است! یعنی از طریق دست آزی به اصول فکری انسان، او را به گناه ترغیب می کند.
انسان طبق فطرت خویش که توسط وحی تقویت شده است، از زشیتها اکراه دارد و بر این اساس خوب می داند که چه اموری او را ورطه گناه می اندازد.
شیطان با توجه به این آگاهی انسان، نظر او را درباره مقدمات گناه عوض می کند!
سخنانی که شیطان در گوش انسان زمزمه می کند:
زندگی را آسان بگیر! خدا که نمی خواسته اینقدر زندگی سخت باشد!
کمی هم به خواسته های نفست پاسخ بده و الا نفست طغیان خواهد کرد!
ترس از عقاب نداشته باشد بالاخره خداوند وضعیت تو را درک میکند!
تو قوی تر از آنی که این کارها بتواند تو را به گناه بکشاند!
تو که بتازگی گناه کردی خب این هم روش همه اش را با هم توبه می کنی!
این آخرین گناه را هم انجام بده تا شعله نفست بخوابد بعدا مواظب مقدمات آن هم باش که گناه را تکرار نکنی!
اینقدر گناه نکردی که حالا گناه نزدت اینقدر جلوه پیدا کرده، چند بار پشت سر هم گناه کن تا نفست لااقل برای مدتی هم که شده دست از سرت بردارد!
تو الان نیازمند تمرکز برای کارت هستی لذا چاره ای جز گناه نداری تا بتوانی نفست را آرام کنی!
تو با این کارت که به کسی آسیبی وارد نمی کنی پس چرا نباید این کار را بکنی؟!
هر چند وقت یکبار که این کار را بکنی هیچ آسیبی به تو نمی رسد!
تو که بالاخره به بالای بهشت نمی برندت با این گذشته ای که داری حالا این همه تقوا برای چیست؟!
....
در کنار این وسوسه های فکری که در باره همه گناهان صدق می کند، بعضی از وسوسه ها نیز مخصوص گناهان خاص است! که همه ما تجربه تجربه این وسوسه ها را داریم!
آگاهی از اصول فکری شیطان و تسلط و ایمان به اصول فکری الهی سبب می شود تا انسان به مقدار زیادی در مقابل وسوسه ها فکری شیطان مقاوم و مصون باشد!
عامل دوم: خذلان الهی (مَالَ بِی إِلَیْهِ الْخِذْلَانُ)
خداوند متعال همیشه به بندگانش کمک می کند تا بتوانند بر علیه فریب شیطان مقاوم و مصون باشند! خداوند این کار را هم با فطرت حق جویی که در انسانها قرار داده است انجام می دهد و هم با فرستادن انبیاء و اوصیاء ایشان و علمایی که مکتب انبیاء را در سخنان و نوشته های خود نشر می دهند و نیز خیرخواهان که انسانها را امر معروف و نهی از منکر می کنند.
ولی با این وجود خداوند انسان را مجبور به طی مسیر در راه رشد نمی کند. لا اکراه فی الدین به این معناست. بلکه فقط راه رشد از سقوط را به انسانها می نمایاند (قد تبین الرشد من الغی).
در متن فوق از این که خداوند انسان را در انتخاب مسیر گناه و اقدام بر گناه آزاد گذاشته است تعبیر به خذلان الهی شده است! خداوند جلوی انسان را در مسیر سقوط نمی گیرد یعنی او را در این گونه یاری نمی دهد!
حال انسان اگر از خداوند بخواهد که بین او گناه حائل ایجاد کند نگذارد که او بتواند نیست سوء خود را برای انجام گناه محقق سازد و در این دعا مصرّ باشد خداوند هم برای او این کار را انجام می دهد!
عامل سوم: خواهش های نفسانی (دَعَتْنِی نَفْسِی إِلَى الْعِصْیَانِ)
نفس مجموعه همه تفکرات، عواطف و رفتارهایی است که در گذشته از بدو حلول روح در جنین، تا زمان اکنون در انسان بوجود آمده و از او سر زده است.
این مجموعه یکی از مهترین عواملی که انسان را به زشتیها فرا می خواند و این گونه نفس، آینده را نیز بلعیده و خود را فربه تر می سازد!
این مجموعه چون بسیار تحت تأثیر دنیای مادی شکل گرفته است همه اش پر از جهل و هوس و وهم است لذا تمایل دارد تا با حدود الهی مخالفت کند! حدود الهی مصالح حقیقی انسان را در نظر دارد و نفس از این مصالح غافل است و خو کرده به لذاتها و منافع آنی دینوی لذا است که این حدود را بر نمی تابد!
- ۰ نظر
- ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۰