مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معنای ایمان به غیب» ثبت شده است

هشت رذیله 173 / ستمگری 40 / حقوق 39 / رعایا 5 / کارگران

| يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۰۹ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


کارگران گروهی از رعایا هستند که حق رعیاتشان بر کارفرمایان واجب است. باید رعایت حال آنها را بکنند. آنها را کمک کنند تا آنها نیز بتوانند حق کارفرمایان خود را اداء کنند. در روابط اجتماعی که مشکلات دو سو دارد باید کسی که قدرت بیشتری دارد شروع به حل مشکل کند. فرض کنید به والدین گفته می شود چرا حقوق فرزندت را اداء نمی کنی پاسخ می دهد چون او حق من را اداء نمی کند. به فرزند گفته می شود چرا حق والدینت را اداء نمی کنی پاسخ می دهد چون او حق من را اداء نمی کند. این گفتگو در رابطه با استاد و شاگرد نیز هست. بین همه رعایا و والیان وجود دارد. خب باید چکار کرد؟ باید برداشتن گام نخست را بر کدام یک واجب دانست؟ بر والیان.
گام نخست را باید والیان بردارند. بالاخره توقع است که والیان از عقل و سجایای اخلاقی بیشتری و فزونتری نسبت به رعایا برخوردارتر باشند!
رعایت حق دیگران، کمکی است برای این که آنها نیز در اداء حق تلاش کنند. کوتاهی در ادای حق، بار گناه عدم ادای حق فرد مقابل را نیز بر دوش انسان می اندازد.
کارگران اگر بدرستی از سوی کافرمایان تکریم شوند آنها کاری را که بر عهده گرفته اند کار خود می دانند. و مثل کار خود برای انجامش دل می سوزانند.
اگر کارگری بداند کار بهتر و بیشتر، از چشم کارفرما مخفی نمی ماند، قطعا او تشویق می شود تا کار را بهتر و بیشتر انجام دهد.
وقتی خطای کارگر در انجام آنچه بر عهده گرفته است از چشم کافرما مخفی نماند و کارفرما تنبیه مناسبی را برای او در نظر بگیرد، دیگر کارگران خواهند دانست که تنبلی و یا خیانت در کار برایشان هزینه سختی دارد.
پس تکریم در کنار تشویق و تنبیه، هم جزء حقوق کارگران است و هم باعث رونق کار کارفرما. البته همه اداء حقوقها اینطوری است. ادای حق، جریان پر برکتی را در جامعه ایجاد می کند. یکی از این جریانها، اقتصادی است. مسیر اصلی جریان اقتصادی، تولید است و کلید تولید در اختیار کارفرما و کارگر است و ریش کارفرما نیز در قبضه کارگر است و کارگر وقتی کارش را درست انجام می دهد که مورد رعایت درست توسط کارفرما قرار بگیرد. رعایت درست کارگر نیز رعایت همان سه اصل تکریم و تشویق و تنبیه است!
رعایت حق کارگر وقتی سخت می شود که کارفرما، شخصیت حقوقی باشد. مثل رؤوسای ادارات. این رؤسا که خود کارمند رؤسای بالاتر هستند تا وقتی به وزیر برسند و وزراء نیز به رییس دولت هرچند وطیفه دارند که به حقوق کارمندان تحت امر خود برسند ولی چون منافع مادی قبابل لمسی - آنطور که کارفرمایان حقیقی آن منافع را لمس می کنند - مشاهده نمی کنند انگیزه برای ادای حقوق بسختی برایشان فراهم می شود.
ایمان اینجاست که نقش خود را ایفاء می کند. ایمان به غیب. ایمان به این که خدایی هست که می بیند و ذره ذره اعمال خوب را درنظر می گیرد و در وقت خودش بخوبی آنها را پاداش می دهد.
و نیز ایمان به غیب ایمان به آینده در همین دنیا است! آینده ای که فعلا مشاهده نمی شود و غیب و نهان است! کسی که با کارمندان تحت امرش بدرستی برخورد کند آینده کاری خودش نیز ارتقاء پیدا می کند. منتها انسان به آینده واقعی به کندی می رسد و باید صبوری کند و در مقابل وسوسه شیطان برای رسیدن به آینده مجازی و کاذب و سریع مقاوت کند!