هشت رذیله 132 / لجاجت 84 / توبه از لجاجت 79 / شرح دعای استغفار 78 (بند 70)
سلام علیکم – بسم الله
دعای استغفار بند 70
اللَّهُمَّ
وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ جَرَى بِهِ عِلْمُکَ فِیَّ وَ عَلَیَّ إِلَى آخِرِ
عُمُرِی بِجَمِیعِ ذُنُوبِی لِأَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا وَ عَمْدِهَا وَ خَطَائِهَا وَ
قَلِیلِهَا وَ کَثِیرِهَا وَ دَقِیقِهَا وَ جَلِیلِهَا وَ قَدِیمِهَا وَ حَدِیثِهَا
وَ سِرِّهَا وَ عَلَانِیَتِهَا وَ جَمِیعِ مَا أَنَا مُذْنِبُهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْکَ
وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِی
جَمِیعَ مَا أَحْصَیْتَ مِنْ مَظَالِمِ الْعِبَادِ قَبْلِی فَإِنَّ لِعِبَادِکَ عَلَیَّ
حُقُوقاً أَنَا مُرْتَهَنٌ بِهَا تَغْفِرُهَا لِی کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّى شِئْتَ یَا
أَرْحَمَ الرَّاحِمِین.
بار خدایا ! از تو آمرزش
میطلبم برای هر گناهی که در علم تو درباره ی من و علیه من تا آخر عمرم ثبت گردیده،
همه گناهانم از اول و آخرش، و عمدی و سهوی، و کم و زیاد، ظریف و باریک و یا جلیل و
بزرگش، قدیم و جدیدش، پنهان و آشکارش، و همه ی آن گناهانی که من مرتکب آن می شوم و
به سوی تو توبه میکنم. و میخواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و همه ی مظالم بندگان
را که بر ذمه ی من آمده و تو آن ها را به شماره آورده ای ببخشی؛ زیرا بندگانت برگردنم
حقوقی دارند که من در گرو آنها هستم، پس هرگونه و هر زمان که خواستی آن ها را بیامرز
ای مهربانترین مهربانان!
لغت:
دقیقها (دقق) به معنای مفهوم مقابل غلیظ و جلیل است یعنی باریک و نازک و کم مقدار!
حدیثها (حدث) به معنای بوجود آمدن چیزی در زمان اخیر است!
شرح:
بند فوق که آخرین بند از دعای استغفار امیر المؤمنین علیه السلام است جمع بندی است از همه آنچه در 69 بند قبلی از آن سخن بمیان آورده شده است!
اولین گناهانی که در دوران نوجوانی از فرد صادر شده است و آخرین گناهان که شاید در زمان پیری اتفاق افتاده باشد تفاتی بین اصل گناه بینشان نیست. (لِأَوَّلِهَا وَ آخِرِهَا)
به همان مقدار که گناهان عمدی گناه است گناهانی هم که بصورت خطایی صورت می پذیرد گناه است زیرا هرچند ممکن است بعضی از آنها از نظر فقه اسلامی گناه نباشد ولی هیچ وقت خطا بصورت اتفاقی رخ نمی دهد بلکه گناهانی قبلا صورت گرفته است که ثمره اش قدرت یافتن نفس و در نتیجه قدرت گرفتن توهم و بعد وقوع اشتباه بوده است! (عَمْدِهَا وَ خَطَائِهَا)
کم و زیاد بودن گناه در اصل زشتی گناه تفاوت ایجاد نمی کند بلکه هر کدام به سهم خود روح را آلوده می سازد! این مکر شیطان است که تلاش دارد با تلقین تفاوت بین کمی و زیادی گناه – و همچنین گناهان عمدی و خطایی و گناهان دوران نوجوانی و میانسالی – اهمیت گناه را کاهش دهد و آن را کوچک بشمارد! (قَلِیلِهَا وَ کَثِیرِهَا)
از نظر کیفی نیز نباید در اهتمام به طلب مغفرت تفاوتی بین گناهان گذاشت! گهنکار تصور نکند جایی از دوزخ تحملش آسان تر از جای دیگر آن است! یک قطره از مواد مذابّ دوزخ اگر در شرق عالَم بچکد غرب عالَم را آتش فرا می گیرد! (دَقِیقِهَا وَ جَلِیلِهَا)
وقتی خاکستر زمان بر گناه می نشیند دیگر کمتر با جزئیاتش در یاد می ماند و انگاری وجدان نسبت به آن حساسیتش کاهش می یابد ولی کسی که بدنبال آمرزش گناهان خود است باید فرقی بین گناهان جدید و کهنه نگذارد! (قَدِیمِهَا وَ حَدِیثِهَا)
گناهانی که علنی صورت پذیرفته است از تبعات بیشتری برخوردار است و در نظر گناهکار زشتی زیادتری دارد ولی گناه گناه است! مهم آن است که فرد، خداوند را نادیده انگاشته است و مرتکب گناه شده است! حال چه فرقی می کند این گناه را دیگران هم دیده اند و یا فقط خداوند آن را دیده است! اهمیت دیدن خداوند آنقدر هست که دیدن دیگران نتواند به اهمیت آن چیزی بیافزاید! (سِرِّهَا وَ عَلَانِیَتِهَا)
در میان گناهان اگر بتوان فرقی بین آنها قائل شد تقسیم آنها به گناهان فردی و اجتماعی است! گناهی که سبب ستم به دیگری شده است و حقی از دیگری را تباه نموده است عمل خلافی است که مقدمه توبه آن حلالیت طلبی از همان دیگری است! و به همین خاطر است که این نوع از گناهان از اهمیت مضاعفی برخوردار هستند. آنها برای مغفور و بخشیده شدن راه طولانی تری را پیش روی دارند! (أَنْ تَغْفِرَ لِی جَمِیعَ مَا أَحْصَیْتَ مِنْ مَظَالِمِ الْعِبَادِ قَبْلِی فَإِنَّ لِعِبَادِکَ عَلَیَّ حُقُوقاً أَنَا مُرْتَهَنٌ بِهَا)
- ۰ نظر
- ۱۰ آبان ۹۴ ، ۰۶:۱۳