مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موسی و خضر» ثبت شده است

هشت رذیله 10 / ناسپاسی 7 / معلم 2

| چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۰۳ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


شب بخیر دوستان! روزتان هم بخیر! الهی که همه عمرتان بخیر و بی هیچ شری سپری شود. امام سجاد در دعای ششم صحیفه سجادیه می فرماید:
خدایا امشبم را، امروزم را و همه روزها و شبهایم را توفیقم بده که (همه گونه) خیر را بکار گیرم و از (همه گونه) شر هجرت کنم!
این یعنی شکر نعمت روهای و شبهای عمر!
گفتیم گام دوم در تقویت روحیه سپاسگزاری تکریم معلم است.
قرار شد فکر کنید ببینید آیه 66 سوره کهف چه نکاتی را در رابطه با ادب دربرخودر با معلم یادمان می دهد. این کار را کردید؟ نه؟ چرا؟ هنوز یاد نگرفتید در حین کارهایتان در قرآن تدبر کنید؟ ان شاء یاد خواهید گرفت . من هم توفیق داشته باشم در این کار کمکتان خواهم نمود.
شهید ثانی در کتاب منیة المرید دوازده ادب را از این آیه استخراج نموده است.
متن ترجمه فرمایش ایشان:

هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً

این آیه دلالت بر دوازده فائده از فوائد ادب می کند:


اول: حضرت موسی خودش را تابه حضرت خضر قرار داد بخاطر این که جایگاهش را پایین قرار دهد نسبت به جایگاه متبوع که حضرت خضر باشد.

دوم: با «هل» اجازه گرفت در تبعیت و همراهی و این مبالغه ای بزرگ در تواضع و فروتنی است.

سوم: به خود نسبت جهل داد و برای معلمش اعتراف به علم نمود طبق این فرموده خداوند: عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ.

چهارم: اعتراف به عظمت نعمت تعلیم نمود. زیرا از او خواست تا معامله ای با او بکند مثل معامله ای که خداوند با او نموده است. یعنی نعمت دادنت به من مثل نعمت دادن خداوند بر توست. و بخاطر همین معنی گفته شده است که: من عبد کسی هستم که از او می آموزم. و هر کس انسانی را مسئله ای بیاموزاند، او را مالک شده است.

پنجم: متابعت عبارت است از انجام دادن مثل کار دیگری بخاطر این که کار دیگری است نه برای علت دیگری و این دلالت می کند بر این که بر دانش آموز واجب است که از ابتداء تسلیم باشد و نزاع (با معلم) را ترک کند.

ششم: متباعت را بدون قید آوردن و تبیعت را مطلق بدون این که به قیدی آن را مقید کند ذکر نمودن نهایت تواضع است.

هفتم: ابتداءً تبعیت و بعد تعلیم و سپس خدمت و آنگاه بدنبال علم بودن.

هشتم: حضرت موسی فرمود: «هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ» یعنی من از این متابعت هدفی جز یادگیری ندارم! انگار گفته است: من از این تبعیت بدنبال مال و مقام نیستم.

نهم: «مِمَّا عُلِّمْتَ» اشاره است به قسمتی از آنچه (حضرت خضر) آموخته است. یعنی من از تو برابر شدن (در علم) را نمی خواهم بلکه قسمتی از آنچه را تعلیم داده شده ای (طلب می کنم) لذا تو همیشه برتریت بر من بخاطر قسمتهای زیادتری که می دانی محفوظ است.

دهم: «مِمَّا عُلِّمْتَ» اعتراف به این است که خداوند به تو آموخته است. و در این تعظیم معلم و علم و تعظیم مقام این دو می باشد.

یازدهم: فرموده اش «رُشْداً» طلب ارشاد است و این چیزی است که اگر حاصل نشود، سقوط خواهد نمود و گمراه خواهد شد. در این اعتراف (حضرت موسی) به شدت نیازش به یادگیری و شکسته نفسی بزرگی از ناحبه ایشان و (ابراز) روشن برای احتیاجش به علم است.

دوازدهم: نقل شده است که حضرت خضر ابتداء آگاهش کرد که او پیامبر بنی اسرائیل، موسی، صاحب توراتی است که خداوند متعال بدون واسطه با او سخن گفته است و او را با معجزات، خاص نموده است و حال حضرت موسی با این منصب خدمت او آمده است و این نشان تواضع بزرگی است.

منیة المرید، ص: 235

همچنین می شود نکات دیگری نیز برداشت نمود:

سیزدهم: تعلیم، به آموختنهای مرسوم نیست! باید همراه استاد بود و زندگی او را از نزدیک دید و درسهای زندگی را اینگونه از او آموخت. چنانچه در قصه حضرت موسی و خضرت، هیچ سخنی از این که حضرت خضر چه مطلبی را یاد حضرت موسی داده است نیامده است بلکه مدتی حضرت موسی با ایشان زندگی کرد و مطالبی مهمی را آموخت.

چهاردهم: «عُلِّمْتَ رُشْداً» یعنی آنچه انبیاء آموخته اند همه در مسیر رشد بوده است. علم «لاینفع» نداشتند.

پانزدهم: «عُلِّمْتَ» حضرت موسی طلب آموخته های حضرت خضر را نمود. این که این آموخته ها را کی به حضرت خضر  یاد داده است برای حضرت موسی مهم نبود. زیرا دانش آموز نباید منابع اطلاعاتی معلم را مورد بررسی و تردید قرار دهد.

شانزدهم: استاد باید از آنچه به علم در باره آنها رسیده است سخن بگوید، نه آن که وهمیاتش را مطرح کند. به عبارت دیگر معلم نباید نزد دانش آموزش، بلند بلند فکر کند! و حضرت موسی با کمال ادب به معلمش فهماند به من از آنچه علم به آن پیدا کرده ای بگو!

هفدهم: ممکن است معلمی دانش های مختلفی داشته باشد ولی دانش آموز باید اولویت نخست را به یادگیری درسهای معرفتی و مؤثر در زندگی از معلمش بدهد.