گزیده بیانات در دیدار بسیجیان
96/09/01 گزیده بیانات در دیدار بسیجیان
لنگ بودن انقلاب بدون بسیح و بسیح یعنی هدایت امکانات
بسیج
یعنی گِرد آوردن امکانات و به خط کردنِ ظرفیّتها برای رسیدن به مقصود در
یک امری که مورد توجّه است؛ این معنای بسیج است. انقلاب اسلامی اگر همهی
آنچه را ما امروز داریم داشت، ولی بسیج عمومی و مردمی را نداشت، قطعاً
لَنگی مهمّی در کارهایش به وجود میآمد.
نیروی انسانی مهمترین عنصر در جوامع و نیل به اهداف مادی و یا معنوی با تلاش نیروی انسانی
در
هر نظامی، در هر کشوری، آن عنصری که حرف نهایی را میزند نیروی انسانی است.
کشورهای پیشرفتهی مادّی عالم با نیروی انسانی زحمتکش و فعّال خودشان که
تنبلی را کنار گذاشتند و دنبال کار را گرفتند -ولو در طلب دنیا، ولو در راه
دنیا و برای پول- بهخاطر پیگیری نیروی انسانی و تواناییهای نیروی انسانی
به یک نقطهی اوجی رسیدند در همان مسئلهی مادّی؛ این همان وعدهی الهی
است. وعدهی الهی میگوید که اگر مجموعهای، جامعهای، دنبال دنیاطلبی باشند
و تلاش کنند، به آن میرسند؛ اگر دنبال ارزشهای معنوی و تعالی حقیقی باشند و
تلاش کنند، به آن میرسند: کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ
رَبِّکَ؛(اسراء: 20) هم دنیاطلبان را خدای متعال کمک میکند، هم ارزشطلبان
و تعالیطلبان را خدای متعال کمک میکند؛ منتها آن کسانی که همّتشان فقط
بهقدر فراوردههای زندگی مادّی است، به همین میرسند؛ معنای زندگی حقیقی را
نمیفهمند، طعم معنویّت را نمیچشند؛ البتّه این[طور] است.
امکان
جمع بین پیشرفتهای مادی و ارزشهای انسانی به شرط نبودن ستم و فساد و بودن
احساس وظیفه و جهاد حرف نوی انقلاب اسلامی و مجموعه این بایدها و نبایدها
در کلمه جمهوری اسلامی
انقلاب اسلامی یک پیشنهاد جدید، یک حرف نو
برای زندگی انسانها بود. دنیای اسیر قدرتمندی و بازی قدرت قدرتمندان که
بهخاطر حفظ قدرت خودشان مردم را سوق میدادند بهسمت مهالک اخلاقی و مهالک
گوناگون فکری، احتیاج به یک سخن نو داشت؛ این سخن نو را انقلاب اسلامی
تولید کرد، ایجاد کرد و آن را عرضه کرد. این سخن نو عبارت از این است که
بشریّت میتواند به پیشرفتهای مادّی، پیشرفتهای علمی، پیشرفتهای باب و
مناسبِ ارزش انسانی دست بیابد، همراه با کسب رضایت پروردگار و همراه با حفظ
ارزشهای الهی، و دنیا را از جهنّمی که قدرتطلبان عالم و سیاستمداران دور
از معنویّت به وجود آوردهاند نجات بدهد و در همین نشئه یک بهشت برای
بشریّت به وجود بیاورد؛ بهشت اطمینان، بهشت آرامش، بهشت احساس وظیفه، بهشت
ارتباط با خدای متعال. این پیام انقلاب اسلامی بود.
در مقام تحقّق این
پیام البتّه یک بایدها و نبایدهایی وجود داشت. اگر چنین دنیایی بخواهد به
وجود بیاید، باید بی عدالتی نباشد، باید استبداد نباشد، باید تفاوت طبقاتی و
شکافهای طبقاتی نباشد، باید غرق شدن در شهوات نباشد، باید فساد عملی و
فساد فکری نباشد؛ اینها نبایدهایی است که لازمهی تشکیل یک چنین اجتماعی
است. بایدهایی هم وجود دارد: باید اخلاص باشد، باید احساس وظیفه باشد، باید
تلاش باشد، باید مجاهدت باشد، باید کار باشد، باید جلب رضای خدای متعال
هدف باشد؛ اینها هم بایدها است.
قالبی که توانست این مجموعهی بایدها و
نبایدها و ارزشها و آرزوها و هدفها را در خود جمع کند کلمهی «جمهوری
اسلامی» بود؛ لذا امام فرمودند «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه
زیاد». «جمهوری» یعنی تکیهی به قوّت مردم، قدرت مردم، ارادهی مردم، ایمان
مردم، ابتکارات مردم؛ یعنی نیروی انسانی، همان چیزی که مهمترین عامل
پیشرفت است؛ و «اسلامی» یعنی برای خدا، در راه خدا، متوجّه به رضای الهی،
در چهارچوب ارزشهای الهی و اسلامی.
جمهوری اسلامی و تفاوت اسلام در حرف و اسلام در چارچوب نظام سیاسی و بسیج تحقق بخش اهداف عالیه اسلام
کسانی
که دم از اسلام میزدند، در دنیا بودند و هستند؛ زیاد هم بودند، به شکلهای
گوناگونی هم بودند؛ امّا فرق است بین آن اسلامی که در چهارچوب یک نظام
سیاسی در یک کشور تحقّق پیدا میکند، با آن اسلامی که در مقاله و نوشته و
سخنرانی و گفتگوهای گوناگون در داخل نظام جاهلی و نظام طاغوتی پخش میشود و
گفته میشود و تکرار میشود امّا زندگی واقعی زندگی طاغوتی است؛ اینها با هم
خیلی تفاوت دارد. جمهوری اسلامی اسلام را، اسلام مورد آرزوی مسلمین را، در
داخل یک مجموعهی جغرافیایی و یک محدودهی جغرافیایی -یعنی کشور ایران- در
قالب یک نظام سیاسی تحقّق بخشید. این به کمک و هدایت پروردگار و بیداری و
هُشیاری امام بزرگوار و مجاهدت و فداکاری ملّت تحقّق پیدا کرد، پایه گذاشته
شد، طرح اوّلیّه ریخته شد.
البتّه تا رسیدن به آن مقصود اساسی و اصلی
فرسنگها فاصله بود و هست؛ اشکالی ندارد؛ این فرسنگها فاصله را بایستی ما طی
کنیم. در اصلِ پیدایش اسلام هم همینجور بود؛ روزی که نبیّ مکرّم اسلام در
مدینه حکومت اسلامی را تشکیل دادند، آنوقت همهی اهداف اسلامی در آن زمان
و در آن اَوان محقّق نبود، تا آخر عمر مبارک پیغمبر هم همینجور بود؛
اینها بتدریج بایستی تحقّق پیدا کند و تحقّق پیدا میکرد؛ بستگی دارد که آن
نیروی انسانی لازم و بااراده و باعزم حضور داشته باشد یا نداشته باشد.
بسیج یعنی آن چیزی که این نقیصه را تأمین میکند؛ بسیج یعنی اینکه آحاد نیروی انسانی، خود را موظّف بدانند برای تحقّق اهداف عالیه.
نقس بسیج در هم افزایی نیروها در شبکه های فعال تحرّک
امّا
سازمان مقاومت بسیج که یکی از ارکان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ یک
مجموعهی بسیار مهم و اثرگذار و لازمی است. هرکدام از شما که در اینجا حضور
دارید، مجموعهای از یک فکر، یک اراده، یک خواست، یک ایمان، یک روح ابتکار
هستید. صدها برابر یا شاید هزار برابرِ این جمعیّتی که اینجا تشریف دارید،
آحاد مردم هستند، غالباً [هم] جوان؛ آنها هم همین خصوصیّات را دارند؛ یعنی
هرکدام یک فکرند، یک عزمند، یک ایمانند، یک ارادهاند، یک قدرت تولیدند،
یک قدرت حرکتند. آنچه مهم است، این است که همهی این نیروها، همهی این
عزمها و ارادهها به کمک یکدیگر بیایند و همافزایی کنند. سازمان مقاومت
بسیج در سپاه، این وظیفه را به عهده دارد؛ وظیفهی هماهنگسازی و قرار
دادنِ این توانها و نیروها و عزمها در شبکههای فعّالِ تحرّک؛ این وظیفهای
است که بر عهدهی اینها است.
میزان اعمال دشمنی بسته به میزان توان اعمال دشمنی
عزیزان
من! دشمنی دشمنانِ حق و دشمنان خدا تمامشدنی نیست؛ دشمنیها وجود دارد.
اِعمال دشمنی از سوی دشمنان خدا بستگی به این دارد که ملاحظه کنند که چقدر
توانایی اِعمال دشمنی و خصومت را دارند؛ اگر در طرف مقابل ضعف مشاهده کنند،
ببینند میتوانند این دشمنی را اِعمال کنند، این دشمنی را اعمال میکنند
بدون هیچگونه ملاحظهای. آن کسانی که از ذکر عنوان دشمن ناراحت میشوند که
«چرا اینقدر میگویید دشمن دشمن»! آنها غافلِ از این مسئله هستند؛ غافلند
از اینکه اگر چنانچه دشمن مجال پیدا بکند، در وارد آوردن ضربه هیچ تأمّلی
نخواهد کرد. نباید این مجال را به دشمن داد؛ نباید در مقابل دشمن عملی،
سخنی، حالتی در ما مشاهده بشود که او را تشویق کند به ضربه زدن و دشمنی
کردن و اِعمال خصومت. این یک اصل است؛ یک اصل همیشگی است؛ این یک اصل
عُقلایی است.
ایستادگی موجب ثواب در دنیا یعنی عزت و اقتدار و پیشرفت
این
آیاتِ کریمهای که در اوّلِ این جلسه خواندند [میفرماید]: رَبَّنَا اغفِر
لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا
عَلَی القَومِ الکافرین،(آل عمران: 147) آنکسانی که ایستادند، رزمندگان،
سلحشوران، قهرمانانِ میدان مقاومت که در کنار پیامبران ایستادند و از خدای
متعال کمک خواستند و حرکت کردند، خدای متعال ایستادگی اینها را پاداش داد؛
فَئاتهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَ حُسنَ ثَوابِ الأخِرَة.(آل عمران: 148)
اینجور نیست که اگر در راه خدا مجاهدت کنید، فقط خدای متعال بهشت به شما
بدهد! نه، فقط ثواب آخرت نیست، ثواب دنیا هم هست. ثواب دنیا چیست؟ ثواب
دنیا عزّت است، اقتدار است، پیشرفت است، سربلندی یک ملّت است، سربلندی یک
کشور است؛ ثواب دنیا این است که جمهوری اسلامی در طول این ۳۸ سال هر روز با
توطئهی دشمن مواجه بوده -ما از اوّلی که انقلاب پیروز شد تا امروز همیشه
بهطور دائم با دشمنیهای گوناگونِ دشمنانمان، یعنی استکبار جهانی و
صهیونیسم و ارتجاع و [مانند اینها] مواجه بودهایم- درعینحال امروز صدها
برابر، شاید بشود گفت هزارها برابر در ابعاد مختلف، از اوّل انقلاب جلوتر
رفتهایم، پیشرفت پیدا کردیم، توانایی پیدا کردیم، اقتدار پیدا کردیم.
لزوم تحلیل درست مسائل کشور و رو به پیشرفت بودن انقلاب خصوصا در عرصه تأثیر گذاری در منطقه
درست
تحلیل بشود مسائل کشور! بعضیها کجومعوج تحلیل میکنند. فرض بفرمایید نگاه
میکنند، در یک بخشی، بیاعتقادی و بیایمانی و بیاعتنائی را در بعضی
مشاهده میکنند، این را دلیل میگیرند بر اینکه انقلاب در کشور و نظام جمهوری
اسلامی در کشور ضعیف شده؛ اینجور نیست؛ از اوّل انقلاب هم دشمنانی بودند،
مخالفینی بودند. امروز از همهطرف دشمن، تهاجم خودش را تقویت کرده و تشدید
کرده؛ درعینحال شما ملاحظه کنید، حرکت جوانان مؤمن ما در کشور، چه حرکت
مبارک و شیوا و زیبایی است. اینکه بعد از ۳۸ سال، جوانانی که نه امام را
زیارت کردند، نه دوران دفاع مقدّس را دیدند، نه انقلاب را درک کردند،
اینجور در صحنه حاضر باشند، در میدان حاضر باشند و بتوانند در منطقه
اثرگذاری کنند؛ این واقعاً یکی از معجزات انقلاب است. در منطقه، جمهوری
اسلامی -یعنی همین شما جوانها- توانستید آمریکای مستکبر را به زانو
دربیاورید و شکست بدهید. تمام تلاشهایی که میکردند و نقشههایی که کشیده
بودند برای این [بود] که این منطقه را از تفکّر انقلابی و اسلامی دور کنند؛
هدف همهی اینها در واقع همین بود که این تفکّر انقلابی را، تفکّر مقاومت
را که گسترش پیدا کرده در منطقه، این تفکّر را از بین ببرند و دفن کنند،
[ولی] بعکس شد!
لزوم بصیرت بسیجی نسبت به ترفنهای دشمن مثل بی تفاوت نمودن نسبت به ارزشهای عملی اسلام و ناامید نمودن جوانان
بسیج
را حفظ کنید. خصوصیّاتی که در بسیج لازم است و معتبر است و وجود داشته است
بحمدالله، این خصوصیّات را نگه دارید. یکی از این خصوصیّات بصیرت است؛
دشمنشناسی است؛ راههای مقابلهی با دشمن است؛ فهم ترفندهای دشمن است.
جوان مؤمن ما باید بداند که یکی از شیوههای دشمن این است که او را نسبت به
ارزشهای عملی اسلامی بیتفاوت کند؛ در زمینهی مسائل شخصی زندگی، مسائل
خانوادگی، مسائل گوناگون.
یکی از شیوههای دشمن ناامید کردن جوانهای ما
است؛ اینکه ما نمیتوانیم، نمیشود در مقابل اینها ایستاد؛ که همینطور
میبینید متأسّفانه عدّهای بلندگوی دشمن شدهاند که همین چیزها را در
فضای جامعه بپراکنند که نمیشود در مقابل اینها ایستاد؛ چرا نمیشود؟ جمهوری
اسلامی در مقابل زیادهخواهی دشمنان ایستاده است و در همهی موارد بر دشمن
پیروز شده! چطور شما میگویید نمیشود؟ ...
شما ملاحظه کردید این چند
توطئهی پیدرپی که در این منطقه، آمریکا و صهیونیسم و ارتجاع عرب و
دیگران به وجود آورده بودند، همه با اقتدار جمهوری اسلامی نابود شد، از
بین رفت؛ یکی از آنها همین مسئلهی گروه تکفیری غیر انسانی داعش بود که خب
بحمدالله با همّت جوانان، با همّت مردان مؤمن، با همّت کسانی که نیروی
مقاومت را قبول داشتند، نابود شد، از بین رفت؛ خب این کار کوچکی نیست، کار
خیلی بزرگی است! در خود بعضی از این کشورهای مجاور ما هم گاهی باور نمیشد
که میتوان اینچنین عملی را، اینچنین حرکتی را انجام داد، امّا خب وادار
شدند، وارد میدان شدند، موفّق شدند، باور کردند. پیام جمهوری اسلامی، پیام
انقلاب، اینجور به سطح ملّتها و به گوش ملّتها میرسد؛ عملاً!
- ۰ نظر
- ۰۲ آذر ۹۶ ، ۲۱:۴۳