هشت رذیله 54 / لجاجت 6 / توبه از لجاجت 1
| پنجشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ب.ظ
سلام علیکم - بسم الله
توبه از لجاجت به معنای رو نمودن به حق است! به حقی که تکذیب شده است!
توبه هر گناهی متناسب با آن گناه است! توبه یعنی برگشت! برگشت از مسیری که می رفته است! توبه یعنی عوض نمودن مسیر زندگی که به انجام گناه منجر شده است!
لجاجت غیر از گناه رفتاری است هر چند غالبا گناهان رفتاری معلول لجاجت است! لجاجت گناهی است که در ذهن و قلب فرد صورت می گیرد! آدم لجوج در ذهنش حقیقت را تکذیب می کند و در قلبش آن را سبک می شمارد.
ممکن است کسی گناهی انجام دهد و خودش، خودش را محکوم کند و سرزنش نماید! از کارش اصلا راضی نباشد! خودش را اسیر نفس بوالهوسش بداند. از خدا بخواهد که او را از این اسارت نجات دهد. بگوید: نفسی غالب و عقلی مغلوب.
اما آدم لجوج برای آرام نمودن نفس لوامه اش مدام با قطار نمودن گزاره هایی سعی در محکوم نمودن خودش را دارد.
گزاره های حقی که در فطرت و ذهن لجوج وجود دارد، مورد سوء استفاده قرار می گیرد و ترکیبی نادرست پیدا می کند و بعد با آن به قلبی که هشدار می دهد و نفس لوامه ای که سرزنش می کند، شلیک می شود.
توبه لجوح به این است که دست از این خوددرگیری بردارد.
البته این کار به آسانی صورت نمی گیرد زیرا لجاجت سبب شده است تا میزان زیادی از شفاف بودن ذهن و زلال بودن قلب از بین برود.
لجوج به مرور دارای شبهاتی درباره بسیاری از حق ها می شود و در ادامه نسبت به بسیاری از آنها غافل می گردد.
برای رهایی از این غفلت باید چه کرد؟
باید یک دور گناهان را آموزش دید! هرچند انسان از طرف خداوند این آموزش را دیده است. (و نفس و ما سوّیها فالهمها فجورها و تقویها) ولی با این مشکلی که برای لجوج پیش آمده است، فطرت او آسیب دیده است! علم باید به کمک آسیب فطرت بیاید! علمی که دین در اختیار انسان گذاشته است!
یکی از وظائف عمده دین تلاش برای آماده نمودن زمینه قبولی توبه است! انسانها وقتی می خواهند از مسیر غلطی که رفته اند برگردند نیازمند به بازسازی فطرت دارند. در مسیر گناه بسیاری از حق ها و باطل جایشان با هم عوض می شود.
وقتی کسی تصمیم می گیرد بعد از مدتها خود را و لباسش را و محیط زندگی اش را نظافت کند اول باید مطمئن شود آیا مفهوم کثیفی را بخوبی می داند؟
بعد از مدتی کثیف بودن کم کم مصادیق کثیفی تقلیل پیدا می کند. پس باید ابتداء این مصادیق روشن شود.
اصلا علت این که ایمان و ولایت شرط قبولی توبه است برای این است که بدون استفاده از دین ناب نمی توان از مصادیق درست گناه باخبر شد در نتیجه طلب آمرزش مصداق درستی نخواهد داشت.
کسی خدمت امام علی علیه السلام از مشکلات زندگی اش گفت. و حضرت به او توصیه کرد که استغفار کند. آنچه گفت که زیاد استغفار نموده است و نتیجه نگرفته است! حضرت به او فرمود که چون گناهان را نمی شناخته است، طلب بخشش از گناهان بی معنی خواهد شد.
وقتی کسی نمی داند مصادیق گناهان چه اموری است چگونه می تواند برای آنها طلب آمرزش کند؟! چگونه می تواند توبه کند؟!
تکرار زیاد گناه سبب می شود انسان به مرور در همه مفاهیمی که مربوط به موضوع گناه است تجدید نظر کند. اعم از مفاهیم اعتقادی و فقهی.
فعلا قصد بسط این موضوع را ندارم! شاید در مباحث قبلی در توضیح جمله قبل مطالبی گفته باشم! اگر کسی خواست برایش بیشتر ان شاء الله توضیح می دهم. فعلا قصد ما طرح مباحثی در موضوع شناسایی گناه است!
در ادامه حدیث فوق امام علی علیه السلام دعایی را یاد آن بنده خدا دادند که در آن به انواع گناهان اشاره شده بود و از آنها طلب مغفرت می شد.
حضرت آن دعا را البته به صورت مفصلترش - با بیش از سه برابر حجمش - بعد از نماز صبح می خواندند که از آن به دعای استغفار یاد می شود.
ان شاء الله قصد داریم متن این دعا را بررسی کنید. جلسات زیادی برای این کار طول خواهد کشید. چون این دعا دارای 70 بند است. حداقل هر بندی نیازمند یک جلسه است! پس حداقل هفتاد جلسه را باید به آن اختصاص دهیم!
امیدوارم، هم توفیق اتمام این جلسات را پیدا کنیم و هم با اتمام جلسات نگاه نویی به گناه داشته باشیم و فطرتمان نو شده و بازسازی شده باشد!
فعلا متن دعا را از اینجا داتلود کنید و یک دور آن را با ترجمه اش مرور کنید تا با آمادگی به استقبال اولین جلسه بیایید.
توبه هر گناهی متناسب با آن گناه است! توبه یعنی برگشت! برگشت از مسیری که می رفته است! توبه یعنی عوض نمودن مسیر زندگی که به انجام گناه منجر شده است!
لجاجت غیر از گناه رفتاری است هر چند غالبا گناهان رفتاری معلول لجاجت است! لجاجت گناهی است که در ذهن و قلب فرد صورت می گیرد! آدم لجوج در ذهنش حقیقت را تکذیب می کند و در قلبش آن را سبک می شمارد.
ممکن است کسی گناهی انجام دهد و خودش، خودش را محکوم کند و سرزنش نماید! از کارش اصلا راضی نباشد! خودش را اسیر نفس بوالهوسش بداند. از خدا بخواهد که او را از این اسارت نجات دهد. بگوید: نفسی غالب و عقلی مغلوب.
اما آدم لجوج برای آرام نمودن نفس لوامه اش مدام با قطار نمودن گزاره هایی سعی در محکوم نمودن خودش را دارد.
گزاره های حقی که در فطرت و ذهن لجوج وجود دارد، مورد سوء استفاده قرار می گیرد و ترکیبی نادرست پیدا می کند و بعد با آن به قلبی که هشدار می دهد و نفس لوامه ای که سرزنش می کند، شلیک می شود.
توبه لجوح به این است که دست از این خوددرگیری بردارد.
البته این کار به آسانی صورت نمی گیرد زیرا لجاجت سبب شده است تا میزان زیادی از شفاف بودن ذهن و زلال بودن قلب از بین برود.
لجوج به مرور دارای شبهاتی درباره بسیاری از حق ها می شود و در ادامه نسبت به بسیاری از آنها غافل می گردد.
برای رهایی از این غفلت باید چه کرد؟
باید یک دور گناهان را آموزش دید! هرچند انسان از طرف خداوند این آموزش را دیده است. (و نفس و ما سوّیها فالهمها فجورها و تقویها) ولی با این مشکلی که برای لجوج پیش آمده است، فطرت او آسیب دیده است! علم باید به کمک آسیب فطرت بیاید! علمی که دین در اختیار انسان گذاشته است!
یکی از وظائف عمده دین تلاش برای آماده نمودن زمینه قبولی توبه است! انسانها وقتی می خواهند از مسیر غلطی که رفته اند برگردند نیازمند به بازسازی فطرت دارند. در مسیر گناه بسیاری از حق ها و باطل جایشان با هم عوض می شود.
وقتی کسی تصمیم می گیرد بعد از مدتها خود را و لباسش را و محیط زندگی اش را نظافت کند اول باید مطمئن شود آیا مفهوم کثیفی را بخوبی می داند؟
بعد از مدتی کثیف بودن کم کم مصادیق کثیفی تقلیل پیدا می کند. پس باید ابتداء این مصادیق روشن شود.
اصلا علت این که ایمان و ولایت شرط قبولی توبه است برای این است که بدون استفاده از دین ناب نمی توان از مصادیق درست گناه باخبر شد در نتیجه طلب آمرزش مصداق درستی نخواهد داشت.
کسی خدمت امام علی علیه السلام از مشکلات زندگی اش گفت. و حضرت به او توصیه کرد که استغفار کند. آنچه گفت که زیاد استغفار نموده است و نتیجه نگرفته است! حضرت به او فرمود که چون گناهان را نمی شناخته است، طلب بخشش از گناهان بی معنی خواهد شد.
وقتی کسی نمی داند مصادیق گناهان چه اموری است چگونه می تواند برای آنها طلب آمرزش کند؟! چگونه می تواند توبه کند؟!
تکرار زیاد گناه سبب می شود انسان به مرور در همه مفاهیمی که مربوط به موضوع گناه است تجدید نظر کند. اعم از مفاهیم اعتقادی و فقهی.
فعلا قصد بسط این موضوع را ندارم! شاید در مباحث قبلی در توضیح جمله قبل مطالبی گفته باشم! اگر کسی خواست برایش بیشتر ان شاء الله توضیح می دهم. فعلا قصد ما طرح مباحثی در موضوع شناسایی گناه است!
در ادامه حدیث فوق امام علی علیه السلام دعایی را یاد آن بنده خدا دادند که در آن به انواع گناهان اشاره شده بود و از آنها طلب مغفرت می شد.
حضرت آن دعا را البته به صورت مفصلترش - با بیش از سه برابر حجمش - بعد از نماز صبح می خواندند که از آن به دعای استغفار یاد می شود.
ان شاء الله قصد داریم متن این دعا را بررسی کنید. جلسات زیادی برای این کار طول خواهد کشید. چون این دعا دارای 70 بند است. حداقل هر بندی نیازمند یک جلسه است! پس حداقل هفتاد جلسه را باید به آن اختصاص دهیم!
امیدوارم، هم توفیق اتمام این جلسات را پیدا کنیم و هم با اتمام جلسات نگاه نویی به گناه داشته باشیم و فطرتمان نو شده و بازسازی شده باشد!
فعلا متن دعا را از اینجا داتلود کنید و یک دور آن را با ترجمه اش مرور کنید تا با آمادگی به استقبال اولین جلسه بیایید.
- ۳ نظر
- ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۳