مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۵۴ مطلب با موضوع «پاورقی» ثبت شده است

پاورقی / سازش با توهین کنندگان

| دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۱ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


عشاق محمد


انسان جائز الخطا است! این قبول ولی نوع خطاها حکایت از نوع اندیشه هر انسانی دارد.

اصولگرایان و اصلاح طلبان هر دو خطاهای زیادی برایشان ثبت شده است. منتها خطاهای ایندو از یک نوع نیست در نتیجه میزان سرزنش آنها نیز در یک سطح نیست.

خطاهای اصول گرایان در سیاست خارجی، افراط در دشمنی با کفار و در نظر نگرفتن مصلحت در بعضی برخوردهاست و خطاهای اصلاح طلبان در سیاست خارجی زیاده روی در سازش و در نظر نگرفتن حقیقت در قسمتی از برخوردهاست.

لغزش در مصلحت غیر از لغزش در حقیقت است. مثلا کسی خطایش این است که در یک جایی باید دروغ می گفته است ولی راستش را گفته است و دیگری خطایش در این است که باید راستش را می گفته است و کارش را توجیه کرده و دروغ گفته است. حقیقت با راستگویی است هرچند در بعضی موارد دروغ تجویز و حتی واجب می شود. هر مفهومی در حقیقت خود متصف به حُسن و یا قبح می شود.

مفهوم ارتباط با کفار، دارای حقیقتی است و آن استیلای مسلمان بر کافر است. این استیلا بدون در نظر گرفتن امری دیگر دارای حُسن است. اصلاح طلبان درک درستی از این حقیقت ندارند لذا آن را در عمل قبول نمی کنند به همین خاطر بیشتر دچار اشتباه محاسباتی می شوند و تن به سازشهای بی مورد می دهند.

و چون هر حقیقتی می تواند در تقابل با مصلحت قرار بگیرد پس لازم است که عقب بنشیند، اما اصول گرایان گاهی خطا می کنند و عقب نمی نشینند.

دولت آقای روحانی یکی از ایراداتش به دولت آقای احمدی نژاد این بوده است که او در برخورد با کشورهادافعه داشته است. برفرض که این ایراد را بپذیریم اشتباه در میزان دافعه آیا بزرگتر است یا اشتباه در میزان جاذبه؟

گفتم که باید دید کدام یک از دافعه و یا جاذبه حقیقت است و یا مصلحت؟ دفع کفار حقیت است و جذب آنها مصلحت. خطای در حقیقت بسیار بزرگتر از خطای در مصلحت است.

در خبرها شنیدیم که همانروزی که مجله هفتگی شارلی ابدو اقدام به چاپ کاریکاتور موهن نسبت به ساحت پیامبر خوبیها در شمارگان میلیونی کرد، آقای وزیر خارجه دولت تدبیر و امید به فرانسه رفته و قسمتی از مذاکرات هسته ای را آنجا برگذار نموده است. این خطای در میزان سازش است. حاکی از تمایل این دولت به کفار است. و عاقبتِ این تمایل سرافکندگی نظام مقدس جمهوری اسلامی نزد کفار است.

این سرافکندگی دنبالش ناکامتر شدن دولت است در رسیدن به اهدافش چون توکل به غیر خداوند است. و این نه تدبیر است و نه موجب امید. همیشه این خبط ها تنگاهای اقتصادی را بریا مردم ایران بیشتر نموده است.

دولت تدبیر و امید عاری از تدبیر و امید است. سابقه پیشکسوتان جریان اصلاح طلبان و یا آنها که از اصول گرایان به سمت اصلاح طلبان تمایل پیدا کرده اند همه حکایت از زاویه آنها با خط ولایت فقیه از قبل از انقلاب دارد.

مجالی برای آوردن مستندات را ندارم و به همین اندازه اکتفاء می کنم. خداوند عاقبت ما را ختم بخیر کند و ما را از شر هر آنچه خلق نموده است حفظ نماید!

اشداء بینهم


رحماء علی الکفار




پاورقی / وحدت شیعه و سنی

| يكشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ب.ظ

سلام علیکم

ذیلا به چهار سؤال عمده در موضوع وحدت شیعه و سنی مختصرا پاسخ گفته ام! عزیران این پاسخها را در فضای مجازی نشر دهند تا در راستای هدف بسیار مهم وحدت شیعه و نسی که مورد آماج دشمنان اسلام است گامی برداشته باشیم!

1) هدف و ضرورت وحدت مسلمین چیست؟

وحدت شیعه و سنی به معنای تشکیل جبهه واحد برای تقویت بنیانهای اعتقادی و دینی مسلمانان است.

مسلمانان معتقد به یگانگی خداوند و نبوت حضرت محمد بن عبد الله و روز قیامت هستند.

و نیز ملتزم به نماز و روزه و حج و زکات و امر به معروف و نهی از منکر می باشند.

رسوخ اعتقادات دینی در همه زوایای فکر و اندیشه و قلب و عاطفه و نیز ایجاد زمینه های لازم برای پایبندی هرچه بیشتر مسلمین به اعمال عبادی و سلوک اخلاقی هدف عمده وحدت مسلمین است.

پرداختن به اختلافات مذهبی موجب تزلزل جوامع اسلامی خصوصا جوانان در امور اعتقادی شده و در نتیجه آنها را نسبت به رفتارهای دینی غیر پایبند می سازد.

2) برخورد با شخصیتهای محبوب و منفور میان شیعیان و اهل سنت باید چگونه باشد؟

در میان اهل سنت و شیعیان شخصیتهایی وجود دارند که عده ای آنها را تمجید و عده ای آن را لعن می کنند. و یا عده ای آنها را تکریم و عده ای این میزان تکریم را غلو می دانند.

وحدت در این حوزه می تواند اینگونه نقش ایفاء کند که روی ملاکهای محبوبیت و منفوریت شخصیتها تمرکز شود. و از تطبیقات تاریخی این ملاکها خودداری گردد.

مثلا ظلم بد است و باید با آن ستیز نمود و همه قدرت مسلمین در مسیر ظلم ستیزی فعال شود و اما این که در تاریخ صدر اسلام چه کسی ظالم بود نباید مورد مناقشه قرار بگیرد.

3) تولی و تبری با طرح وحدت چگونه قابل جمع است؟

این مسلم است که هر انسانی ملاکهای ارزشی و ضد ارزشی خود را با افراد پیرامون خود و یا افراد تاریخی تطبیق داده و به آنها محبت ورزیده و یا از آنها متنفر می شود. از خداوند برای افرادی طلب رحمت میکند و برای افرادی نیز طلب لعنت می کند.

تولی و تبری در میان همه انسانها وجود دارد.

ولی آیا ضرورت دارد که این قضاوتها به فردی که طوری دیگری درباره مصداقهای ارزشی و ضد ارزشی می اندیشد ابلاغ گردد؟

اگر هدف هدایت مخالف است نباید با لعن نمودن مصادیق ارزشی او، به قضاوتش توهین نمود. او اینگونه قضاوتش را تصحیح نخواهد کرد بلکه بیشتر برآن پای می کوبد.

هریک از اهل سنت و شیعیان باید با پایبندی بیشتر اعتقادی و دینی و اخلاقی رقیب خود را به تواضع وادارد و به او این گونه بفهماند که رهبران او بهتر توانسته اند راه کمال را نشان دهند و لذا بایسته است که از این رهبران تبعیت شوند.

4) آیا تقیه که میان شیعیان رائج است با شعار وحدت هماهنگی دارد؟

تقیه میان همه انسانها رواج دارد. تقیه به معنای مدارا نمودن و کتمان نمودن قسمتی از اعتقادات در مقابل دیگری است. تقیه می تواند هم بخاطر حفظ جان و مال و آبرو صورت پذیرد و هم برای نفوذ بهتر در دیگری بکار آید.

اصلا می توان انسانی را یافت که اعتقاد به تقیه نداشته باشد؟ آیا کسی هست که فکر کند انسان باید هرآنچه را که می اندیشد اظهار کند؟! هر اظهار عقیده ای باید با عقل بررسی شود و تبعات آن مورد ارزیابی قرار گیرد و پس از سبک و سنگین نمودن نفع و ضرر آن درموردش تصمیم گیری شود.

انسانها بخاطر منافعی که وحدت با دیگران برایشان دارد از اظهار بسیاری از اعتقادات خود نزد مخالفینشان امتناع می کنند و کار درستی هم انجام می دهند.

کسی که اهل تقیه است دروغ نمی گوید. شیعیان نمی گویند ما به همه شخصیتهای مورد احترام اهل سنت علاقه داریم و یا آنها را نکوهش نمی کنیم. اهل سنت هم همین را به شیعیان می گویند. چیزی که آنها به یکدیگر می گویند این است که آنچه اکنون مهم است پیدا نمودن راه هایی و پیمودن این راه ها برای ارزشی شدن جوامع اسلامی در عصر حاضر است.

ادامه بحث را در اسک دین می توانید پی بگیرید.

پاورقی / اربعین حسینی

| دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۴۷ ق.ظ

گزارش روزنامه هافینگتون پست از مراسم اربعین

روزنامه هافینگتون پست در مقاله ای تحت عنوان : " بزرگترین حرکت زائرانه‌ی جهان در جریان است اما شما هرگز چیزی از آن نشنیده‌اید!" به زیارت اربعین حسینی و پیاده روی ملیونها زائر به سوی کربلای معلی پرداخته است.

در این مقاله  که به قلم سید مهدی المدرسی نوشته شده امام حسین ‌علیه السلام را نماد فراگیر، بی‌حد‌و‌مرز و فرامذهبی از آزادی و مهربانی معرفی  کرده وبه تشریح این پیاده روی عظیم پرداخته شده است . این مقاله جمعیت زائران را پنج برابر زائران حج می خواند. و آن را بسیار برجسته تر از آیین پر جمعییت هندوها، کومبه ملا، می داند. در ادامه این مقاله به ویژگی های خاص زیارت اربعین حسینی از جمله برگزاری آن در موقعیت های خطرناک و تهدیدات مختلف، شرکت کردن پیروان سایر ادیان و مذاهب در آن و همچنین نحوه میزبانی بی مانند از شرکت کننده گان در این مراسم پرداخته شده است.

در این مقاله آمده است:

این حرکت حج یا کومبه‌میلای (kumbh mela) هندو‌ها نیست. این حرکت با عنوان «اربعین» مشهور بوده و پرجمعیت‌ترین اجتماع جهان است و احتمالا شما هرگز چیزی درباره‌ آن  نشنیده‌اید. نه ‌تنها تعداد این افراد از زائران مکه بیشتر است (درواقع ۵ برابر آن است)، بلکه از کومبه ‌ملا نیز برجسته تر است؛ زیرا کومبه‌ میلا تنها هر سه سال یک‌بار برگزار می‌شود. خلاصه،  اربعین هر اجتماع بشری دیگری  بر روی کره زمین را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. جمعیت مراسم اربعین سال گذشته به ۲۰ میلیون نفر رسید یعنی 60 درصد کل جمعیت عراق، و هر سال هم بیشتر می شود.

از همه مهم‌تر، مراسم اربعین یک مراسم منحصربه‌فرد است؛ زیرا در موقعیتی برگزار می‌شود که به لحاظ ژئوپلتیکی متشنج و خطرناک است. داعش، شیعه را دشمن خونی خود می‌پندارد. از این رو، هیچ چیز بیشتر از این گروه‌های ترور را به خشم نمی‌آورد که ببینند زائران شیعه به خاطر بزرگ‌ترین نمایش اعتقادشان گرد هم می‌آیند.

مراسم اربعین یک ویژگی خاص دیگر هم دارد. هرچند اربعین مشخصاً یک مراسم شیعی است، سنی‌ها و حتی مسیحیان، ایزدی‌ها، زرتشتی‌ها و... نیز هم برای زیارت و هم به‌عنوان خادم زائران در این مراسم شرکت می‌کنند. با توجه به ماهیت انحصاری آیین‌های دینی ، این اتفاق بسیار مهم است و این تنها می تواند یک معنا داشته باشد: مردم ـ فارغ از هر رنگ و‌نژادی ـ حسین‌بن‌علی را نماد فراگیر، بی‌حد‌و‌مرز و فرامذهبی  آزادی و ایثار می‌دانند.

در ادامه مقاله به دلایل ناآگاهی مردم جهان از این مراسم اشاره شده و آمده است:

اما چرا شما هیچ‌گاه درباره‌ این مراسم چیزی نشنیده‌اید؟ احتمالاً به این قضیه مربوط است که رسانه‌ها عموماً ، بیشتر با تصویری منفی، سیاه و افراطی سرو کار دارند تا روایتی مثبت و امیدبخش ، بخصوص وقتی با اسلام مواجه می‌شوند. اگر چندهزار معترض ضدمهاجرت در خیابان‌های لندن جمع شوند، در سرخط‌های خبری جای خواهند داشت. به راهپیمایی دموکراسی‌خواهانه در هنگ ‌کنگ یا تجمع ضد پوتین در روسیه نیز به همین میزان توجه خواهد شد. اما   تجمعی بیست میلیونی در محیطی متشنج سرشار از ترور و ناعدالتی حتی در بخش‌های خبری تلویزیونی جایی ندارد. اما تحریمی نانوشته بر این حرکت باشکوه تحمیل می‌شود؛ حتی اگر تمام مؤلفه‌های یک پدیده چشم‌گیر را داشته باشد؛ مؤلفه‌هایی مانند جمعیت چشم‌گیر، اهمیت سیاسی، پیام انقلابی، محیط متشنج و اصالت. اما اگر این داستان از زیر دست سردبیران بخش‌های خبری شبکه های خبری مهم درز کند، موج می‌آفریند و افرادی زیادی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

در ادامه این مقاله به شرح حال جوانی استرالیایی پرداخته شده که با تماشای اتفاقی چند ثانیه از راهپیمایی عظیم اربعین در سال 2003 اسلام آورده است.

در میان افراد بی‌شماری که تحت تاثیر این مراسم خاص بودند، جوانی استرالیایی بود که چندین سال پیش با او ملاقات داشتم و به‌تازگی اسلام آورده بود. واضح است که کسی به‌راحتی دین‌ش را تغییر نمی‌دهد. بنابراین، وقتی از او جویا شدم، گفت که همه چیز از سال ۲۰۰۳ شروع شد. یک شب، همان‌طور که صحنه‌ای از حرکت میلیون‌ها نفر به سمت شهر کربلا را در خبر‌ها مشاهده می‌کرد، با اسم فردی مواجه شد که هیچ‌گاه آن را نشنیده بود: «حسین». برای اولین بار در دهه‌های گذشته و در یک رخدادی که در سرتاسر جهان به تصویر کشیده می‌شد، جهان توانسته بود شمه‌ای از حرکتی را ببیند که پیش‌تر در عراق ممنوع شده بود.

وقتی که رژیم بعثی عراق سقوط کرد، بینندگان غربی مشتاق بودند که ببینند عراقی‌هایی که هم‌اکنون از دست کنترل دیکتاتور خلاص شده‌اند، چه‌ عکس‌العملی خواهند داشت. «جمهوری وحشت» سقوط کرده بود. آن جوان استرالیایی می‌گفت که دائم از خودش می‌پرسید که کربلا کجاست و چرا همه رو به سوی آن دارند؟ حسین(ع) کیست که چنین شوری به پا کرده که مردمان بعد از چهارده قرن برای عزای او می‌آیند؟

آن‌چه او در یک گزارش شصت‌ثانیه‌ای دیده بود تکان‌دهنده بود؛ زیرا این تصویر بر خلاف آن چیزی بود که قبلا دیده بود. پیوند قوی‌ای باعث شده بود که مردمان مانند براده‌هایی باشند که هرچه به مغناطیس لامَفَرّ حسینی نزدیک می‌شوند تجمعشان بیشتر شود. آن جوان استرالیایی گفت: اگر می‌خواهید یک دین حی و حیات‌بخش را ببینید، به کربلا بیایید.

چه‌طور مردی که ۱۳۹۶ سال پیش کشته شده است این‌چنین حی و حاضر است که میلیون‌ها نفر مصیبت او را مصیبت خود می‌دانند؟ بعید است که آدم‌ها وارد نزاعی شوند که دغدغه شخصی‌ای نسبت به آن نداشته باشند. از سوی دیگر، اگر احساس کنید که کسی به خاطر آزادی شما، حق برخورد عادلانه با شما و حق زندگی باشرافت  برای شما جنگیده است، احساس می‌کنید که علاقه زیادی به او دارید و دل‌بسته او هستید تا آنجا که بعید نیست که به باور‌ها و عقاید او روی بیاورید و تغییر دین یا مذهب بدهید.

مقاله نویس هافینگتون پست سپس به واقعه عاشورا و نحوه شهادت امام حسین (ع) و عزاداری مردم در دهه اول محرم و سپس اربعین  پرداخته و در ادامه تجربه خود از حضور در مراسم اربعین را تشریح کرده است:

من به کربلا، شهر اجدادیم، سفر کردم تا بفهمم که چرا این شهر این‌قدر همگان را از خود بی‌خود می‌کند. مشاهده کردم که حتی بزرگ‌ترین لنزهای دوربین‌ها هم برای به تصویر کشیدن روح این اجتماع پرجوش و خروش اما آرام و ایمن کوچک‌اند.

 بهمنی از مردان، زنان و کودکان  اما غالبا سیاهپوش از این کران تا آن کران را پر کرده‌اند. جمعیت آن‌قدر زیاد است که صد‌ها مایل را بند آورده‌ بودند.

فاصله ۴۲۵مایلی میان شهر بندری بصره تا کربلا مسیری طولانی است که معمولاً با ماشین طی می‌شود اما به‌طور خارق‌العاده‌ای در این مراسم، افراد با پای پیاده آن را می‌گذرانند. دو هفته کامل طول می‌کشد تا زائران این مسیر را طی کنند. آدم‌ها با سن‌های مختلف زیر آفتاب سوزان روز و سرمای‌ استخوان‌سوز شب این مسیر را پیاده می‌روند. آن‌ها از میان مسیرهای ناهموار و از دل نقاط تمرکز تروریست‌ها و از نقاط خطرناک عبور می‌کنند. زائران حتی سازوبرگ‌های اولیه را با خود ندارند و تنها وسایل کمی هم‌راه با عشق آتشینشان به «مولا» حسین را با خود می‌آورند. پرچم‌ها و بنر‌ها مقصود این سفرشان را به آن‌ها یادآوری می‌کند:

جان بعد از حسین بی‌ارزش است

مرگ و زندگی‌م یک‌سان است

رواست که مرا مجنون بخوانند

در ادامه این مقاله به پذیرایی رایگان عراقی ها از زائران اشاره شده و آمده است:

یکی از بخش‌های این حرکت زائرانه که هر بیینده‌ای را به شگفتی وامی‌دارد مشاهده هزاران موکبی است که همراه با آشپزخانه سیار هستند و توسط روستاییانی ساخته شده است که در محدوده مسیر پیاده‌روی زائران زندگی می‌کنند. موکب‌ها جاهایی هستند که تمام مایحتاج زائران در آن‌جا تأمین می‌شود. از غذای تازه گرفته تا جای استراحت؛ از تلفن رایگان بین‌المللی گرفته تا گهواره‌های کودکان؛ همه چیز رایگان است. درواقع، لازم نیست در این مسیر ۴۰۰مایلی، زائران چیزی غیر از لباس‌هایشان را به همراه داشته باشند.

شگفت‌تر از آن نحوه دعوت از زائران برای خوردن و نوشیدن است. فعالان موکب‌ها به میان راه آمده و به زائران التماس می‌کنند تا پیشنهاد آن‌ها را قبول کنند. غالبا این پیشنهاد شامل سرویس کاملی است که در شأن پادشاهان است. ابتدا پا‌هایتان را ماساژ می‌دهند؛ سپس یک وعده غذای لذیذ به شما می‌دهند؛ سپس از شما دعوت می‌کنند تا در فاصله‌ای که لباس‌هایتان را می‌شویند و اتو می‌کنند، استراحت کنید. البته همه این‌ها را با افتخار انجام می‌دهند.

برای آن‌که شمه‌ای از ماجرا را درک کنید، به این نکته توجه کنید. پس از زلزله هائیتی و با حمایت و هم‌دلی جهانی، برنامه غذای جهانی سازمان ملل اعلام کرد که با تلاش‌های زیادش، نیم‌میلیون وعده غذایی تحویل داده است. ارتش ایالات متحده منابع عظیمی از آژانس‌های فدرال را فراهم کرد و اعلام کرد که در مدت پنج‌ماه بعد از این فاجعه انسانی، ۴. ۹ میلیون وعده غذایی به اهالی هائیتی تحویل داده شده است. حالا این را مقایسه کنید با تعداد بیش از ۵۰ میلیون وعده غذایی در روز در طول مراسم اربعین که برابر است با حدود ۷۰۰ میلیون وعده غذایی برای تمام مدت این مراسم. تمام این غذا‌ها نه با سازمان ملل متحد یا هر خیریه بین‌المللی دیگری بلکه توسط کارگران و کشاورزان فقیری تأمین شده است که عاشق این‌اند که به زائران خدمت کنند و تمام سال پس‌انداز می‌کنند. همه چیز، مانند امنیت این مراسم، غالباً بر عهده رزمندگان داوطلبی است که یک چشم بر داعش دارند و یک چشم بر محافظت از مسیر پیاده‌روی زائران. یکی از افراد فعال در موکب‌ها می‌گوید: «برای آن‌که ببینید اسلام چه آموزه‌هایی دارد، به رفتار چندصد تروریست وحشی نگاه نکنید. بلکه به از جان گذشتگی بی‌چشم‌داشتی نگاه کنید که میلیون‌ها زائر اربعین از خود نشان می‌دهند.»

لزوم ثبت در گینس

درواقع، از چند لحاظ باید مراسم اربعین در کتاب‌ گینس ثبت شود: بزرگ‌ترین گردهم‌آیی سالانه، طولانی‌ترین سفره پیوسته غذا ، بیشترین افرادی که به‌رایگان غذا می‌خورند، بزرگ‌ترین گروه داوطلبانه‌ای که به یک واقعه خاص خدمت می‌کنند و همه این‌ها در جایی است که تهدید حملات انتحاری وجود دارد.

از خودگذشتگی بی‌همتا

فقط به این جمعیت انبوه نفس‌گیر نگاه کنید. چیزی که باید به این منظره اضافه کنید این است که هرچه شرایط امنیتی بد‌تر می‌شود، حتی افراد بیشتری انگیزه پیدا می‌کنند که تهدیدهای تروریست‌ها را به چالش بکشند و در این موقعیت خطرناک به پیاده‌روی می‌پردازند. بنابراین، این حرکت زائرانه صرفاً یک فعالیت مذهبی نیست بلکه مظهری از مقاومت است. ویدئوهایی در فضای آنلاین منتشر شده است که نشان می‌دهند چه‌طور مهاجمان انتحاری خود را به میان زائران می‌اندازند و صرفاً باعث افزایش جمعیت زائران می‌شوند؛ زائرانی که هم‌صدا می‌خوانند:

اگر دست و پایمان را قطع کنند، به سرزمین‌های مقدس می‌خزیم.

انفجارهای وحشتناکی که در طول سال اتفاق می‌افتند غالباً علیه شیعیان بوده و جان افراد بی‌شماری را می‌گیرد. این انفجار‌ها خطرات و ناامنی‌هایی که متوجه شیعیان عراق است را نشان می‌دهد. اما به نظر می‌رسد که این تهدیدهای مرگ‌آور نمی‌توانند مردم ـ پیر و جوان، عراقی و خارجی ـ را از این سفر خطرناک به سوی شهر مقدس کربلا بازدارند.

برای فردی که بیرون از این ماجراست راحت نیست که بفهمد چه چیزی به این زائران امید و نیرو می‌بخشد. شما زنان بچه ‌به‌ بغل، مردان ویلچر ‌نشین، مردمان عصا‌ به ‌دست و نابینایان زیادی را در این مسیر می‌بینید. من پدری را دیدم که تمام مسیر بصره تا کربلا را با پسر معلولش سفر کرده بود. پسر دوازده ساله معلولیت ذهنی داشت و نمی‌توانست بدون یاری دیگران راه برود. بخشی‌هایی از مسیر، پدر پسر را روی شانه‌های خود نشانده بود و راه می‌رفت. این داستانی است که می‌توان از روی آن فیلم‌هایی ساخت که قابلیت دریافت اسکار دارند اما به نظر می‌رسد که هالیوود بیشتر با قهرمانان کمیک سروکار دارد.

در  ادامه هافینگتون پست به اعمال زائران به هنگام تشرف به حرم امام حسین و حضرت ابوالفضل پرداخته است.

انگار همگان پیوندی شخصی با مردی دارند که هیچ‌گاه او را ندیده‌اند. با او سخن می‌گویند و نامش را می‌خوانند. به ضریحش چنگ می‌زنند و زمین حرم را بوسه می‌زنند. در و دیوار آن‌جا را آن‌گونه لمس می‌کنند که انگار صورت یک دوست صمیمی و قدیمی را لمس می‌کنند. این تصویری حماسی است. انگیزه‌شان چیست؟ باید شخصیت و شأن امام حسین را فهمید و درک کرد که اینان چه ارتباط روحانی ‌ای با سرگذشت جاوید او برقرار می‌کنند.

اگر جهان حسین را، پیا‌مش را و ایثارش را درک می‌کرد، ریشه‌های تاریخی داعش و تمایل آن‌ها به خون‌ریزی را می‌فهمیدند. قرن‌ها پیش در کربلا بود که انسانیت خباثتی را دید که در قتل حسین موج می‌زد. نور در مقابل تاریکی بود. فضیلت در مقابل رذالت بود. حضور حسین در همه جنبه‌های زندگی دوستدارانش موج می‌زند. سرگذشت حسین رشد و تغییر برای بهترشدن را تشویق کرده و هیچ نوعی از بایکوت رسانه‌ای نمی‌تواند نور آن را خاموش کند.

 

پاورقی (یاد شهیدان) اشعار سپهر

| جمعه, ۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۰۹ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


در این بهار سال 1437 که آلاله ها دارند سر بر میارن، ببین عجب درونشان ماتم گرفته، سیاه پوشیده اند!!

 

و چقدر بی ریاییند این لاله های وحشی، همه جا می رویند! کسی تخمشان را نکاشته و کسی آبشان نداده و کسی برایشان پول نمی دهد! آنها کاشته های خدا برای بندگان خدایند!

با هر بادی که با هر نسیمی و کمتر از نسیم، بهانه رقص می یابند. هوهویشان آنها را به این سو و آن سو و هر سو می لرزاند.

هر لاله با چهار تا گلبرگ و یه ساقه، نازک و کوتاه ساده ترین گل دنیا یه نشانه است برای آنها که خونشان سرختر از همه خونها بود ولی بسادگی ریختن آب از کف یک کودک، آن را تقدیم آقای سلیمان کردند.

چند فایل صوتی از اشعار بسیجی مخلص ابوالفضل سپهر (با صدای وحید جلیلوند) که معجزه وار در قطعه شهدای گمنام دفن شد (؟!) تقدیمتان می کنم و حلول ماه محرم الحرام را تسلیتتان می گویم!

اتل متل یه بابا

 


اتل متل یه مادر

 


اتل متل یه جعبه

 

 

آی قصه قصه قصه نون و پنیر و پسته

 


آی دونه دونه دونه نون و پنیر و پونه

 


چشم چشم دو تا چشم خمار و نافذ و مست

 


یه روزی روزگاری دو تا بچه بسیجی

 

 

قصه ازدواج