هشت رذیله 131 / لجاجت 83 / توبه از لجاجت 78 / شرح دعای استغفار 77 (بند 69)
سلام علیکم – بسم الله
دعای استغفار بند 69
اللَّهُمَّ
وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ مَثَّلَتْهُ فِیَّ نَفْسِی اسْتِقْلَالًا لَهُ وَ
صَوَّرَتْ لِی اسْتِصْغَارَهُ وَ هَوَّنَتْ عَلَیَّ الِاسْتِخْفَافَ بِهِ حَتَّى أَوْرَطَتْنِی
فِیهِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش
میطلبم برای هر گناهی که با کوچک شمردن آن در نفسم آن را تصوّر کردم، پس حقیر شمردن
آن را برایم مجسّم نمود، و خفیف شمردن را بر من آسان کرد تا آن که مرا در ورطه ی آن
فرو برد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
لغت:
مثَّلته (مثل) به معنای اعلان مساوات بین تو شیء در صفات شاخص و بارز!
استقلال (قلل) به معنی کم انگاشتن!
شرح:
انسان برای راضی کردن خود به انجام کناه و یا دلداری خود بعد از گناه سخنان باطلی را مدام بخود تلقین می کند. مثلا بخود می گوید:
اصلا چرا باید خداوند مهربان بخاطر اینچنین گناهی بنده اش را عذابی سخت کند؟!
مگر برای رفع نیاز طبیعی راهی جز ارتکاب این گناه هست؟!
این که خداوند توبه را قبول می کند مال همین وقتهاست دیگر!
اگر قرار باشد هر کس را بخاطر گناهانی اینچنین به دوزخ ببرند پس علی می ماند و حوضش!
من شیعه ام و شیعیان به دوزخ نمی روند و بلکه مورد شفاعت قرار می گیرند!
گناهانی هست که اصلا قابل مقایسه با این گناه نیست از نظر بزرگی!
من کارم رو توجیه نمی کنم لذا خدا منو می بخشه! اون گناهی بزرگه که آدم اونو توجیه کنه!
بالاخره گناهان به بزرگ و کوچک تقسیم می شوند دیگر. یقین دارم این از نوع بزرگش نیست!
برای من این گناه عادت شده است و ترک عادت سخت است البته سعی می کنم آرام آرام ترکش کنم لذا چون تو ترکم دیگه این گناه نیست!
من جنبه این گناه را دارم و نمی گذارم این برای من عادت بشود!
و ...
همه این حرفها می تواند درست باشد ولی نتیجه غلط از آن گرفته می شود!
اگر انسان مجاز بود گناهی انجام دهد خب اصلا چرا آن کار گناه باشد! و خداوند طبق آگاهی که از توان بندگانش و نیز مصلحت آنها دارد آنها را ممنوع از انجام گناه نموده است و وعده بخشش هم برای کسانی است که لغزش داشته اند یعنی با وجودی که تصمیم بر ترک گناه داشتند منتها فریبی خوردند و بعد هم بسختی پشیمان شدند!
نداشتن برنامه برای گناه و بعد پشیمان شدن و توجیه نکردن گناه راه آمرزش را هموار می سازد و از کوچک شدن گناه جلوگیری می نماید!
در آخر باید به این نکته اشاره کرد چنانچه در فراز نخست بند فوق آمده است تخیل گناه یکی از راه های کوچک شمردن گناه است! وقتی کاری در ذهن بارها تخیل می شود و به آن از راه های مختلف پرداخته می شود دیگر آن کار زشتی اش را از دست می دهد و روزی موقعیت انجامش فراهم می شود!