هشت رذیله 180 / ستمگری 47 / حقوق 46 / خانواده 6 / پدربزرگ مادربزرگ 2
سلام علیکم - بسم الله
پدربزرگ و مادربزرگ اگر بزرگ داشته شوند، آنها می توانند بزرگ فامیل باشند و با نقش بزرگی که دارند نگذارند فامیل از یکدیگر متلاشی شود. آنها حکم شیرازه ای را دارند که برگهایی که از یک خانواده انشعاب پیدا کرده است در کنار هم نگه داشته شود
آن اهمیتی که رحم و خویشاوند از نظر اسلام دارد با وجود پدربزرگ و مادربزرگ بدرستی پاس داشته می شود.
اهمیت هر کسی بسته به میزان مسؤولیتی است که بر عهده دارد. و مسؤولیت نیز بر اساس میزان نقشی است که برای او وجود دارد. انسانها با ازدواج خانواده مستقل تشکیل می دهند. چه رشته ای آنها را همچنان بیکدیگر متصل نگه می دارد؟ آن رشته نقطه مشترک بین چند خانواده است. ممکن است برادر یا خواهر چون در یک سطح هستند از یکدیگر حساب نبرند و احترامی برای یکدیگر قائل نباشند. خاله ها و دائی ها هم همینطور. عموها و عمه ها نیز همینطور. فرزندان آنها نیز به تبع والدینشان همین وضعیت را دارند. در این میان پدربزرگ و مادربزرگ تنها نقطه اتکاء هستند که نزد دیگران بالطبع از احترام خاصی برخوردار هستند.
بر این اساس، هم نصیحتهای آنها و هم داروری های آنها می تواند بسیاری از مشکلات درون فامیل را حل کند. و از گسستگی آنها جلوگیری نماید. فامیل وقتی از هم گسسته نشود یک جامعه دچار گسستگی نخواهد شد و در یک نگاه کلی دشمن نیز نمی تواند بین آنها نفوذ کند و فرهنگ خود را بر آنها غالب سازد.
بیگانه برای این که فرهنگش را غالب سازد و در نتیجه جوامع انسانی را تسلیم خود کند تا از آنها منافع خودش را داشته باشد سراغ گسستن آنها می رود و برای این کار پدربزرگ و مادبزرگ را تبدیل می کند به دو پیر و سالمندی که باید به آسایشگاه سالمندان سپرده شوند تا بقیه عمر خود را بیهوده بگذرانند.
ممکن هم هست که فرزندان، آنها را در کنار خود بپذیرند ولی فقط به عنوان کسانی که انسانیت حکم می کند و یا خداوند حکم می کند که مورد احترام باشند نه این که آنها واقعا بزرگ فامیل و رییس فامیل باشند.
صله رحم و ارتباط خویشاوندی ممکن نیست تحقق یابند جز با اداء حق پدربزرگ و مادربزرگ. و ادای حق آنها هم به این است که به آنها جایگاه اصلیشان داده شود. و جایگاه اصلی آنها جایگاهی تشریفاتی نیست.
البته تلاش خود پدربزرگ و مادربزرگ هم بسیار مؤثر است. اگر آنها حکیمانه سخن نگویند و حکیمانه رفتار نکنند بلکه هرچه بر سن آنها افزوده می شود سخنان و رفتارهای کودکانه تری از آنها سر بزند آن وقت دیگر کاری از دست فرزندان ساخته نیست و آنها جایگاهشان تشریفاتی و بعضا آزاردهنده خواهد شد. و مرگشان همه را خوشحال خواهد کرد و یک فَرَج محسوب می شود.
بر اساس آنچه گفته شد چند توصیه می شود:
1) اگر مشکلی درون یک خانواده حل نشد قبل از اطلاع هر کس دیگری به پدربزرگ و مادربزرگ مراجعه شود و حکم آنها پذیرفته شود. (نساء: 35)
2) برنامه ای ترتیب داده شود تا زمانی را فرزندان و بخصوص نوه ها
اختصاص دهند به این که سخنان پدربزرگها و مادربزرگها را بشنوند. حتما در
میهمانیها وقتی را برای این کار اختصاص دهند.
4) آنها را در جریان مسائلشان قرار دهند. چه به عنوان مشورت چه به عنوان قضاوت و چه به عنوان یک گزارش ساده.
5) آداب برخوزد با آنها را رعایت کنند مثل:
الف) قبل از حضور آنها غذا صرف نشود.
ب) در سفر حتی الامکان آنها را با خود ببرند.
ح) در بالای محلس جایگاهی برای آنها آماده کنند.
د) وقتی وارد می شوند از جای خود به احترامشان بر خیزند.
ه) در حضور آنها صدایشان را بلند نکنند. با هم مشاجره نکنند.
و) آنها را با ضمیر اول شخص مورد خطاب قرار ندهند.
ز) اگر گوششان سنگین است بجای این که صدایشان را بلند کنند دهان خود را به گوش آنها نزدیک کنند.
ح) رعایت خستگی مفرط آنها را بکنند.
ط) با رعایت ظرافت، آنها را نسبت به پرهیزهایی که باید داشته باشند و یا داروهایی که باید استفاده کنند یاری کنند.
ی) فرزندان، نوه ها، عروسها و دامادها دست آنها را ببوسند.
ک) فرزندان با آنها بخصوص جلوی نوه های محالفت نکنند.
ل) ...