گزیده بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
96/08/11 گزیده بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
پایین بودن سن شورجوانی در کشور
در
کشور ما سنین تحرّک و شور جوانی پایین آمده است؛ یعنی نوجوان سیزدهساله،
چهاردهساله، پانزدهساله، همان کاری را میکند، همان چیزی را میبیند، همان
هدفی را دنبال میکند، همان روحیه و نیرویی را خرج میکند که در جاهای دیگر
از یک جوان ۲۰ساله، ۲۲ساله، ۲۵ساله توقّع میرفت. در کشور ما سطح حرکت،
سطح شورآفرینی، سطح پیشرانی به نوجوانان رسیده است. این خصوصیّت کشور ما
است. ...
من به شما عرض میکنم اطّلاعات بنده از مسائل گوناگون کشور،
اطّلاعات وسیعی است و از خیلیجاها خبر دارم؛ میدانم که جوانهای دانشآموز،
نوجوانهای ما در بخشهای مختلف، هم خوب عمل میکنند، هم خوب میفهمند؛ مسائل
ریز و دقیق را میفهمند. نوجوان امروزی که در سنّ شانزده هفدهسالگی است و
دبیرستان میرود، در موارد بسیاری، از آن زمانِ دوران جوانیِ امثال این
حقیر تا ۲۵ سالگی و ۲۶ سالگی و شاید بعد از آن، امروز مسائل را بهتر
میفهمد، بهتر تحلیل میکند؛ این خصوصیّت کشور ما است.
عدم توفیق دشمن در انحراف نسل جوان و نوجوان
عزیزان
من، جوانهای عزیز، نوجوانهای عزیز، بچّههای عزیز من! قدر این موقعیّت و
این امکان را بدانید. شماها و نسل شما همان نسلی هستید که این کشور را
انشاءالله به اوج خواهید رساند. آرزوهای زیادی داریم، آرمانهای بزرگی
داریم. دشمنیهای دشمنان هم تا الان هیچ تأثیری نگذاشته، هیچ غلطی
نتوانستهاند بکنند. نهاینکه دشمنی نکردند، نهاینکه فعّالیّت نکردند؛
چرا، هرچه دلت بخواهد دشمنی کردند، فعّالیّت کردند. همان کارهایی که برای
انحراف نسلهای جوان در کشورهای مختلف کردهاند، در کشور ما هم کردهاند؛ از
ترویج مواد مخدّر بگیر تا ترویج فحشا، تا بازیهای گمراهکنندهی
رایانهای و امثال اینها؛ همهی کارها را کردهاند. در یک بخشهایی هم موفّق
شدند، در یک جاهایی هم یک عدّهای را ممکن است توانسته باشند از راه منحرف
کنند، امّا نسل جوان، نسل نوجوان با همان روشنبینی که در اوّل انقلاب
وجود داشت و از او توقّع میرود، امروز هم وجود دارد. دلیلش هم همین است که
شما مشاهده میکنید؛ جوان دههی هشتادی که نه جنگ را، نه امام را، نه انقلاب
را دیده امّا همان مفاهیم را با همان روشنبینی، با همان اقتدار که آن روز
یک جوان فهمیدهای دنبال میکرد، امروز این نوجوان ما دارد دنبال میکند.
شما میتوانید؛ شماها میتوانید بر ترفند دشمن فائق بیایید؛ میتوانید از
سختیها و موانع عبور کنید و این کشور را برسانید به آن نقطهای که مطلوبِ
آرمانهای اسلامی و انقلابِ اسلامی است؛ میتوانید. و این انشاءالله اتّفاق
خواهد افتاد، این خواهد شد، به کوری چشم دشمن.
دشمنی آمریکا با ملت ایران نه رهبری و دولت
ملّت
ما دشمنانی دارد، کوچک و بزرگ، [امّا] آن که من رویش تکیه میکنم که
بهمعنای واقعی کلمه دشمن است و دشمنی میکند و خباثت میکند، آمریکا است.
این از روی تعصّب نیست، این از روی یک نگاهِ بدبینانه نیست؛ این ناشی از یک
تجربه است، یک فهم درست واقعی است، دیدن میدان است؛ داریم میبینیم میدان
را. اینجور نیست که فقط با این حقیر دشمن باشند یا با دولت جمهوری اسلامی؛
نه، با اصل این ملّتی که ایستاده است، این ملّتی که از مواجههی با دشمن
خسته نمیشود مخالفند، با این بدند، با این دشمنند. دیدید؛ همین اواخر رئیس
دولت آمریکا (ترامپ) گفت، ملّت ایران، ملّت تروریست است. شما ببینید چقدر
این نگاه، نگاه ابلهانهای است! یک ملّت را میگویند تروریست؟ نمیگوید رهبر
تروریست است، نمیگوید دولت تروریست است؛ میگوید ملّتِ ایران تروریستند! این
دشمنی نیست؟ چند سال قبل از این هم یک دولتمردِ دیگر آمریکایی گفت ما باید
ریشهی ملّت ایران را از بین ببریم و بکَنیم. احمق! ریشهی یک ملّتی را،
آنهم یک چنین ملّتی با این سابقهی تاریخی، با این درخت تناورِ فرهنگی،
میشود کَند؟ ببینید! [این] دشمنی است؛ وقتی دشمن است، چشمش بسته است؛ مثل
آدمی که نمیبیند، نمیتواند درست محاسبه کند، نمیتواند درست ارزیابی کند؛ که
همین عدم تواناییِ محاسبهی او موجب میشود که شکست بخورد.
آمریکا نیازمند نوکری در ایران مثل محمد رضا پهلوی نه حتی مثل مصدق
ببینید؛
بعضیها هستند که میگویند حالا یکجوری، مثلاً یکذرّه، با آمریکا کنار
بیاییم، شاید دشمنیشان کم بشود؛ نه، حتّی به آنهایی هم که به آمریکا
اعتماد کردند، به آمریکا امید بستند، به سراغ آمریکا رفتند برای کمک گرفتن،
رحم نکردند؛ [مثل] چهکسی؟ دکتر مصدّق. دکتر مصدّق برای اینکه بتواند با
انگلیسیها مبارزه کند و در مقابل انگلیسها بایستد به خیال خودش، رفت سراغ
آمریکاییها؛ با آنها ملاقات کرد، مذاکره کرد و درخواست کرد؛ [به آنها]
اعتماد کرد. کودتای بیستوهشتم مرداد نه بهوسیلهی انگلیس [بلکه]
بهوسیلهی آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق. یعنی حتّی به امثال
مصدّق هم اینها راضی نیستند؛ اینها نوکر میخواهند، سرسپرده میخواهند،
توسریخور میخواهند؛ مثل چهکسی؟ مثل محمّدرضای پهلوی؛ اینجور آدمی
میخواهند؛ که بر این کشورِ پُرنعمتِ پُربرکتِ ثروتمندِ حسّاسی که ازلحاظ
موقعیّت جغرافیایی حسّاس است، ازلحاظ تواناییهای گوناگون حسّاس است، حکومت
کند
جوانان و لزوم کسب علم و قرار نگرفتن در خدمت دشمن
جوانهای
خوبِ ما درس بخوانند، علمآموزی کنند. آنهایی که نخبه هستند، برای کشورشان
کار کنند، در خدمت دشمن قرار نگیرند؛ درس خواندن بشود یک ارزش والا.