گزیده بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام
96/12/17 گزیده بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام
زن در منطق اسلام، مؤمن، عفیف، مربی، لطیف و اثر گذار در جامعه
زن در منطق
اسلام و معرفت اسلامی یک الگویی دارد، یک چهارچوبی برای زن معیّن شده است؛
این چهارچوب، یک چهارچوب کامل است. یعنی زنِ اسلامی عبارت است از آن موجودی
که دارای ایمان است، دارای عفاف است، متصدّی مهمترین بخشِ تربیتِ انسان
است، اثرگذارِ در اجتماع است، دارای رشد علمی و معنوی است، مدیر کانون
بسیار مهمّ خانواده است، مایهی آرامش جنس مرد است؛ همهی اینها در کنار
خصوصیّات زنانگی [است]، مثل لطافت، مثل رقّت قلب، مثل آمادگیِ دریافتِ
انوارِ الهی؛ این الگوی زن مسلمان است؛ همین خصوصیّاتی که پیغمبر اکرم در
بیانات متعدّد بهمناسبت تمجید از فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) یا
خدیجهی کبرا یا به نحو کلّی دربارهی زن بیان کرده؛ این الگوی اسلامی است.
زن غربی مظهر مصرف، آرایش، جلوهگری در مقابل مردان
امروز آن الگوی
انحرافی، الگوی زن غربی است. در این دورهای که ما زندگی میکنیم، بهجای
همهی خصوصیّات برجسته و ممتازی که در زن اسلامی مشاهده کردیم، خصوصیّت و
امتیاز عمدهی زن غربی امروز این است که بتواند نظر مردان را جلب کند و در
معرض التذاذ مردان قرار بگیرد. لذا شما میبینید شاخصهی زن غربی، امروز
عبارت است از برهنگی. در مجلس رسمی که مرد و زن شرکت میکنند، مرد باید
کاملاً پوشیده باشد، زن بایستی هرچه ممکن است، به سمت عریانی پیش رفته
باشد؛ [آنهم] در مجالس رسمی! حالا در محیط اجتماع که روشن است. این وضعیّت
مربوط به این دورههای اخیر غرب -اروپا و آمریکا- است؛ در گذشته اینجور
نبوده. تا آنجایی که ما خبر داریم، و اطّلاع داریم، تا ۱۵۰ سال قبل یا ۱۲۰
سال قبل، البتّه حجاب به معنای اسلامی در آنجا نبود، امّا ولنگاری، برهنگی و
بیبندوباری، مثل امروز در زن غربی وجود نداشت. اینکه این چه سیاستی است
که جامعهی غربی را به این سمت کشانده و هدفش چیست، جای بحثهای طولانی و
مفصّل دارد؛ امّا الان واقعیّت این است: زن غربی مظهر مصرف، آرایش،
جلوهگری در مقابل مردان و وسیلهی هیجان جنسیِ نوع مرد و جنس مرد است.
بقیّهی حرفهایی که میزنند، مثل قضیّهی عدالت جنسیّتی و این حرفها، همه
حرف است و ظاهر قضیّه است، باطن قضیّه آن است. شنیدید که تعداد قابل توجّهی
از بانوان صاحبمقام غربی، در همین چند ماه قبل از این، یکی پس از دیگری
اعلان کردند که در دوران جوانی، در جریان مسائل اداریای که در آنجاها عضو
بودهاند، با زور و با خشونت مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند؛ این را به
زبان آوردند، گفتند. اینها زنهای معمولی نیستند؛ زنهای برجستهی غربیاند.
اسلام بهوسیلهی حجاب در را بر روی آن مسیری که جنس زن را به این نقطهی
انحراف برساند بسته؛ اجازه نداده. حجاب اسلامی وسیلهی مصونیّت زن است؛
حجاب وسیلهی محدودیّت زن نیست.
زنان ایرانی عفیف و اثر گذار در اجتماع
امروز پرچمِ استقلالِ
هویّتی و فرهنگیِ زنان در دست زنان ایرانی است؛ امروز بانوان ایرانی با
حفظ حجاب، استقلال هویّتی خودشان و استقلال فرهنگی خودشان را دارند اعلام
میکنند و به دنیا صادر میکنند؛ یعنی دنیا سخن جدیدی دارد میشنود. زن
میتواند در میدانهای اجتماعی حضور فعّال داشته باشد، تأثیرگذاری اجتماعی
عمیق داشته باشد. امروز زنان کشور ما در بخشهای مختلف چنین تأثیرگذاریای
دارند؛ درعینحال حجاب و عفاف و وجه تمایز میان زن و مرد، فاصلهی میان زن
و مرد، در معرض سوءاستفادهی مردان قرار نگرفتن، خود را در حدّ وسیلهی
التذاذ مردان بیگانه و زیادهطلب پایین نیاوردن و تحقیر نکردن، جزو
خصوصیّات زن ایرانی و زن مسلمانِ امروز است. ما البتّه این الگو را داریم،
این چهارچوب را داریم، در میان بانوان ما کسانی هستند در حدّ بسیار خوب،
بعضی در حدّ اعلای این الگو دارند زندگی میکنند، بعضی هم در حدود متوسّطند؛
بههرحال، این الگو وجود دارد و مبنای کار زن ایرانی این است.
هنر انقلاب تربیت زنانی عفیف، کانون خانواده و اثرگذار
امروز جزو بهترین
دانشمندان ما، جزو بهترین نویسندگان ما، جزو بهترین شخصیّتهای فرهنگی ما،
زنان بیشماری هستند که امروز در جامعهی ما حضور دارند؛ این هم هنر انقلاب
است؛ این را بدانید، قبل از انقلاب چنین چیزی وجود نداشت! بسیار بسیار
معدود بودند کسانی از زنان که توانسته باشند به رتبههای عالی علمی و
فرهنگی و ادبی و مانند اینها برسند؛ امروز بسیار زیادند؛ این هنر انقلاب
بود که این کار را کرد؛ این بهخاطر همین است که الگوی زن مسلمان اصلاً این
است؛ امّا درعینحال مدیر خانواده زن است، محورِ کانونِ خانواده زن است،
مهمتر از همهی مشاغل زن، مادری، همسری و ایجاد آرامش و سکینه است. وَ
جَعَلَ مِنها زَوجَها لِیَسکُـنَ اِلَیها؛(اعراف: 189) مایهی سکونت و
آرامش است؛ این خصوصیّت زن در اسلام است.
کار حجیم دشمن روی حجاب و وظیفه حکومت اسلامی جلوگیری از کار خلاف شرع
پولهای زیادی خرج
میکنند، فعّالیّت زیادی میکنند، صدها رسانه را -از انواع و اقسام رسانهها-
به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطهی حسّاس، [یعنی] نقطهی
هویّت مستقلّ فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان
را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول
خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای
مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند -مدام تبلیغ بکن، بگو،
بگو، صد بار- که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید
چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند. اینهمه خرج،
اینهمه زحمت، اینهمه فکر، پشت سر این کار است، دارند تلاش میکنند، [امّا]
تلاششان عقیم است؛ نتیجهاش این است که چهار نفر -حالا چهار دختر در گوشه
کناری- فریب بخورند یا انگیزههای گوناگونی پیدا کنند؛ بعضیشان هم ممکن
است پول بگیرند -حالا من نمیدانم، نمیتوانم قطعاً بگویم- و این روسری را از
سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم! نتیجهی همهی آن تلاش، خلاصه میشود
در این نتیجهی کوچکِ حقیر.
خب، تا اینجا
مسئلهای نیست؛ [امّا] آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما
میبینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئلهی
«حجاب اجباری» مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّهای نادانسته -حالا من
میگویم نادانسته؛ انشاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که
دشمن با آنهمه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان
خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامهنگار هست، در بین اینها
روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [میگویند] «امام که
فرمودند باید زنها باحجاب باشند، همهی زنها را نگفتند»! حرف بیخود! ما
بودیم آنوقت، ما خبر داریم؛ چطور اینجور است؟ امام در مقابل یک منکر
واضحی که بهوسیلهی پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود،
مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همهی منکرات،
امام همینجور محکم ایستاد. همان وقت بحث تجارت مشروبات الکلی بود؛ ما در
شورای انقلاب بودیم، جلسات مشترکی با دولت داشتیم، همان وقت کسانی بودند که
معتقد بودند تجارت مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد، ما از این فایده
چطور صرفنظر کنیم؛ مایل بودند این تجارت ادامه پیدا بکند، از بیرون شراب
بیاورند. امام قرصومحکم ایستاد؛ در مقابل حرام الهی، امام بزرگوار
میایستاد و ایستاد؛ این حرام الهی بود. حالا آقا از آن طرف درآمده
[میگوید] که «آقا! این گناه که مثلاً از غیبت بزرگتر نیست؛ چرا شما در
مقابل غیبت کسی را تعقیب نمیکنید، در مقابل این [کار] که مثلاً روسری را
بردارد یا بیحجاب باشد، تعقیب میکنید». ببینید چه [خطایی]؟ عدم تشخیص؛
آنچه انسان [از آن] رنج میبرد، این است که تشخیص نیست. ما که نگفتیم اگر
کسی در خانهی خودش در مقابل نامحرم روسریاش را برداشت، ما او را تعقیب
میکنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمیکنیم، در خانهی خودش است، کار شخصی
میکند.
آن کاری که در ملأ
انجام میگیرد، در خیابان انجام میگیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی
است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ
کار آمده است تکلیف ایجاد میکند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی
است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای
خودش میکند، [به] کنار، آن بین خودش و خدا است؛ امّا آنچه در مقابل چشم
مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی -مثل حکومت امیرالمؤمنین، مثل
حکومت پیغمبر- وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که میگوید «آقا
شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»، خب در مورد شرابفروشی هم هست؛
شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هر کسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس
نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همهی گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف
وجود دارد؛ این حرف شد؟ شارع مقدّس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع
از رواج حرام الهی در جامعه بشود؛ حکومت اسلامی موظّف است در مقابل حرام
بایستد، در مقابل گناه بایستد. امروز ما در داخل کشور، مفتخریم به حجاب
زنانمان؛ زنان ما با چادر -که یک حجاب ایرانی است؛ چادر، حجاب ایرانی است- و
با حجاب اسلامی، به بالاترین رتبههای علمی رسیدهاند، به بالاترین
رتبههای هنری و فرهنگی رسیدهاند، جزو برجستهترینها شدند، در مسائل
اجتماعی اثرگذاری کردند؛ درعینحال خانهداریشان را هم کردند، بچّهشان
را هم تربیت کردند، شوهرداری هم کردند. اینکه ما بیاییم قوانین را
همینطور دائم دُور بزنیم برای اینکه یک جوری میل غلط انحرافی فرهنگ غربی
را در کشورمان ایجاد کنیم، خطای بزرگی است؛ یک عدّهای این خطا را میکنند.
تکثیر نسل . خواست دشمن در کاهش تعداد مسلمانان
مسئلهی تکثیر نسل،
تکثیر اولاد در جامعه مطرح شد، خب مسئولین هم همراهی کردند، موافقت کردند؛
من میشنوم در گوشه و کنار، بر خلاف آن عمل میکنند. این چیزی است که
غربیها میخواهند؛ غربیها با افزایش عدد مسلمانها مخالفند، با افزایش عدد
ملّتی که جوانهایش میتوانند در عرصه ظاهر بشوند و کشور را به اوج برسانند،
معلوم است که مخالفند. ما نباید کار را جوری پیش ببریم که مقصود آنها عملی
بشود؛ باید جوری حرکت بکنید که مقاصد اسلامی تأمین بشود، این وظیفهی ما
است، وظیفهی مسئولین ما این است.
آزادی در حفظ فرهنگ قرآنی نه اسارت فرهنگ غربی
فرهنگ ما، فرهنگ الهی
است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین
میکند. آن کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد
نیستند، اینها اسیر دستبستهی فرهنگ غربیاند؛ فرهنگ غربی است که دارد
اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادیای است؟ آزادی این است که شما نیّت
خودتان، ایمان خودتان، فکر خودتان، قرآن خودتان، الگوی اسلامی خودتان را
داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، آزادی است، این، عظمت است، این،
حریّت است؛ این باید تأمین بشود.
نبود عدالت جنسیتی در غرب و در اسلام به معنای محترم بودن زن و عدم ظلم به او
این عنوان عدالت جنسیّتی و مانند اینها هم حرف است؛ اینها حرفهایی است که
دیگران گفتهاند، غربیها گفتهاند، یک عدّه هم از روی دست آنها برمیدارند
مینویسند، میشوند بلندگوی آنها. چه عدالتی؟ این عدالت است؟ الان بیشترین
تجاوز جنسیِ با اِعمال زور، در غرب -در آمریکا و در اروپا- دارد انجام
میگیرد؛ خیلی بیش از کشورهای دیگر؛ درحالیکه آنجا به حسب ظاهر و به قول
خودشان، آزادی زنان هم هست. بیشترین خشونت مردِ داخل خانه علیه زنِ داخل
خانه، در آنجا دارد انجام میگیرد؛ طبق آمارهایی که وجود دارد. آنوقت در
خود این آمارهایی که ذکر میکنند، میگویند بسیاری از زنهای آنها جرئت
نمیکنند بیایند شکایت بکنند؛ این آمارها مربوط به جاهایی است که میآیند
شکایت میکنند؛ که تازه این، همهی آن [هم] نیست! آنجا است که مشکل دارند؛
مشکل زندگی دارند، مشکل فرهنگ دارند، مشکل مدیریّت جامعه [دارند]. چه
عدالتی؟ عدالتی نیست! اسم عدالت جنسیّتی را میآورند، برای اینکه بتوانند
مقاصدِ خودشان را اِعمال بکنند. در اسلام، عدالت جنسیّتی به این است که زن،
محترم باشد، مورد تعرّض قرار نگیرد؛ مرد بهخاطر قوای جسمانیِ قویتر از
زن و بهخاطر قوارهی بزرگتر از زن، به خودش حق ندهد که به زن زور بگوید و
یا اِعمال خشونت بکند؛ عدالت این است.
حفظ ایمان مخاطبین و روشنگری های سیاسی و ترویج اخلاق وظائف مداحان
به شما جامعهی
مدّاحان عرض بکنم، همانطور که گفتم، کار شما مهم است، شما یک رسانهی
بسیار مهمّی هستید. وظیفهی جامعهی مدّاح، وظیفهی سنگینی است. همهجا
میرَوید، با همهی مردم مواجهید، میدان و فرصت برای گفتن دارید و گوشهایی
برای شنیدن حرفهای شما آماده است؛ این وظیفهی شما را سنگین میکند. آنچه
اینجا من یادداشت کردهام که به شما عرض بکنم [این است]:
اوّلاً معرفت و
ایمانِ مخاطبانِ خودتان را ارتقاء بدهید. شعر را، بیان را جوری انتخاب کنید
که معرفت مخاطب و ایمان مخاطب بالا برود؛ هم معرفتش -عقلانیّت دینیاش- هم
ایمان قلبیاش. ارتقاء معرفت و ایمان.
روشنگری سیاسی؛
مسائلِ گوناگونِ سیاسیِ امروزِ ما احتیاج به روشنگریهای واضح و قانعکننده
دارد؛ اینها را حتماً بایستی فرا بگیرید، به مردم منتقل بکنید.
ترویج اخلاق و رفتار
اسلامی؛ اخلاق اسلامی و رفتار اسلامی را در بین کتابهای اخلاق و از علمای
اخلاق بگیرید و به مردم منتقل کنید، با استفادهی از هنر که کار شما هنر
است -شعر و آواز، هنر است- اخلاق را ترویج کنید، رفتار صحیح اسلامی را
ترویج کنید، برادریِ بین مردم را ترویج کنید، محبّت و مهربانی را ترویج
کنید، اتّحاد ملّی را ترویج کنید؛ اُنس با قرآن را، اُنس با نماز را، توجّه
به خدا را، پرهیز از گناه را به مخاطبینِ خودتان یادآوری کنید؛ این
تذکّرات خیلی ارزش دارد؛ هم برای مخاطبتان ارزش دارد، هم برای خودتان؛ برای
خودمان هم ارزش دارد. وقتی ما نصیحت میکنیم کسی را، درواقع خودمان را هم
نصیحت کردهایم؛ برای خودمان هم ارزش دارد.
حضور ایران در منطقه، حضوری طبیعی
دشمنان مرتّباً
امروز در زمینههای سیاسی شبههآفرینی میکنند؛ راجع به اینکه ایران چرا در
منطقه حضور دارد. حالا مدّعی کیست؟ آمریکا! که همه جا حضور فتنهگرانه و
مفسدانه پیدا میکند؛ هر جا آمریکا هست، فساد هست؛ هر جا هم آمریکا هست،
فتنه هست. دولت فتنهگر و فسادانگیز آمریکا، به ما میگوید شما چرا در منطقه
حضور دارید! خب، ما [اگر] در منطقه حضور داریم باید از تو اجازه بگیریم؟
ما برای حضور در منطقه بایستی با دولتهای منطقه مذاکره کنیم، گفتگو کنیم؛
با شما چرا بیاییم گفتگو کنیم؟ هروقت خواستیم در آمریکا حضور پیدا کنیم، با
شما باید گفتگو کنیم.(خنده حضار) همینطور کشورهای اروپایی؛ میگویند ما
میخواهیم مذاکره کنیم با ایران دربارهی حضورش در منطقه! به شما چه مربوط
است؟ شما چرا در منطقه هستید؟ اینجا منطقهی ما است یا منطقهی شما است؟
اگر منطقهی ما است، شما اینجا چهکار میکنید؟ منطقهی ما است، خودمان با
مردم منطقه و با حکومتهای منطقه مذاکره میکنیم، صحبت میکنیم، قرار
میگذاریم؛ الحمدلله قرار هم گذاشتهایم، الحمدلله موفّق هم شدهایم،
الحمدلله پیش هم رفتهایم، انشاءالله بعد هم پیشتر خواهیم رفت. مسائل
سیاسی که عرض میکنم، فقط مسائل جناحی و داخلی و مانند اینها نیست؛ اینها
[هم] مسائل سیاسی است؛ اینها را باید مردم بدانند.
- ۹۶/۱۲/۱۸