97/06/15 گزیده بیانات در دیدار
اعضای مجلس خبرگان رهبری
وظائف گوناگون در شرائط گوناگون مثل بدر و فتح مکه
و حنین
در صدر اسلام هم قضیّه همینجور بوده است. در آنجا
هم اقتضائات گوناگون و شرایط گوناگون، وظایف گوناگونی به وجود میآورده. یک روز خدای
متعال میفرماید که «اِن یَکُن مِنکُم عِشرونَ صابِرونَ یَغلِبوا مِائَتَین»،(انفال:
65) یک روز میفرماید: فَاِن یَکُن مِنکُم مِائَةٌ صابِرَةٌ یَغلِبوا مِائَتَین.(انفال:
66) یعنی یک روز باید با ده برابر بجنگند، یک روز با دو برابر باید بجنگند. در حکمت
الهی بلاشک قصوری وجود ندارد، خب معلوم است، این مربوط به شرایط است. در یک شرایطی
وضع جوری است که خدای متعال میگوید بایستی یکیتان با ده نفر بجنگید، یک شرایط دیگر
هم پیش میآید که وضع جوری است که خدای متعال میفرماید یکیتان با دو نفر باید بجنگید.
این اختلاف شرایط، اختلاف احکام و اختلاف تکالیف را پیش میآورد. یک روز، بدر است و
حرکت آنچنانی یا فتح مکّه است و مانند اینها، یک روز هم «اِذ اَعجَبَتکُم کَثرَتُکُم»
در روز حُنین است. وَ یَومَ حُنَینٍ اِذ اَعجَبَتکُم کَثرَتُکُم فَلَم تُغنِ عَنکُم
شَیئئًا؛(توبه: 25) اینجوری است. در هرجایی یک شرایطی وجود دارد، باید برطبق آن شرایط
عمل کرد. خب، اگر از شرایط غفلت شد، ضرر میکنیم؛ چه مردم شرایط را ندانند، چه نخبگان
به شرایط توجّه نداشته باشند. بخصوص اگر چنانچه نخبگان از اوضاع و شرایط و وضعیّت موجود
و جایگاهی که نظام قرار دارد غفلت بکنند، ضربه خواهیم خورد.
جنگ رسانه ای و تبلیغاتی مهمتر از جنگ اقتصادی و
زمینه ساز آن و نصف شدن ارزش پول ملی متأثر از همین جنگ
دشمن یک جنگ اقتصادی همهجانبهای را علیه ما شروع
کرده. اتاق جنگ هم دارند، با دقّت هم دارند بررسی میکنند، مأمور دارند و دائم در حال
تحرّکند؛ در این تردیدی نیست، یک چنین جنگی ما داریم، لکن یک جنگ دیگری هم هست که از
آن جنگ، خیلی اوقات غفلت داریم؛ اهمّیّت آن جنگ، کمتر از جنگ اقتصادی نیست، بلکه گاهی
زمینهساز تأثیر جنگ اقتصادی است؛ آن جنگ چیست؟ آن جنگ، جنگ رسانهای، جنگ فضاسازی
عمومی، جنگ تبلیغاتی است؛ خیلی مهم است. بله، از قبل هم این وجود داشته، علیه ما تبلیغات،
همیشه زیاد بوده؛ امروز وضعیّت، شدّت بیشتری پیدا کرده است؛ مثل جنگ اقتصادی، قبلاً
تحریم بود، امروز شدّت پیدا کرده.
در این جنگ دوّم، در این عرصهِی دّوم، شدّت فعّالیّت
دشمن و تحرّک دشمن زیاد شده، چند برابر شده؛ ما نباید از این جنگ غفلت کنیم. خبرهای
ما، اطّلاعات ما نشان میدهد که -یعنی اینها اطّلاع است، تحلیل نیست- تشکیلاتی به وجود
آمده است بهوسیلهی دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیست و دستگاه جاسوسی آمریکا، اینها تشکیلات
درست کردهاند، از سوی قارونهای منطقه هم دارند پشتیبانی مالی میشوند؛ در اطراف کشور،
در بعضی از این کشورهای نزدیک به ما، اصلاً نشستهاند برنامهریزی میکنند و بهطور
جدّی دارند کار میکنند. بعضیهایشان لازم است زبان یاد بگیرند، زبان یاد میگیرند؛ بعضی
لازم است با شرایط کشور آشنا بشوند، پول میدهند این کار را میکنند؛ برای اینکه بتوانند
فضای فکری و تبلیغاتی کشور را آلوده کنند. و این مسئله، مسئلهی مهمّی است؛ بسیار
مسئلهی حسّاسی است؛ اینکه فضای تبلیغاتی کشور، فضایی باشد که مردم را، یا دچار اضطراب
کند، یا دچار یأس و ناامیدی کند، یا دچار بدبینی کند -نسبت به یکدیگر و نسبت به دستگاهها-
یا احساس بُنبست به مردم بدهد، یا حتّی مشکلات مربوط به اقتصاد را افزایش بدهد. حالا
شما اشاره کردید به مسئلهی سکّه و ارز و کاهش ارزش پول ملّی و بالا رفتن قیمت ارزهای
بیگانه؛ بله، این درست است؛ بخش مهمّی از این بهوسیلهی همین تبلیغات دارد اتّفاق
میافتد؛ یعنی همین تبلیغات است، همین رسانههایند که دارند زمینهسازی میکنند، شما
ناگهان میبینید که یک قیمت، دو برابر شد؛ [یعنی] به فاصلهی کمی ارزش پول ملّی نصف
شد، مثلاً توان و قدرت خرید پول ملّی در مدّت کوتاهی نصف شد؛ این رسانهها این کار
را دارند انجام میدهند.
پرهیز از مبالغه در انتقاد و گسترش ویروس بدبینی
طبق خواست دشمن
گاهی اوقات در بیان برخی از مشکلات مبالغه میکنیم،
گاهی اوقات در بیان آن انتقادی که نسبت به یک دستگاهی یا به یک شخصی داریم، مبالغه
میکنیم. این مبالغه مضر است؛ این مبالغه در آلوده کردن و هرچه بیشتر مضطرب کردنِ افکار
عمومی به کار خواهد رفت؛ این کاری است که باید به آن توجّه کرد. و ویروس بدبینی را
نباید گسترش داد. ببینید! بنده خودم اهل انتقادم؛ من به همهی این دولتهایی که از اوّلِ
این مسئولیّتِ این حقیر تا امروز سرِ کار آمدهاند، در موارد گوناگون اعتراض و انتقاد
داشتهام و انتقادها گاهی هم انتقادهای تندی بوده، سختی بوده؛ انجام دادهایم انتقادها
را. من خودم اهل مسامحهی در برخورد با مشکلات دستگاههای مسئول نیستم، لکن نوع گفتن،
نوع اقدام کردن، نوع برخورد کردن باید جوری نباشد که موجب بشود که مردم اسیر و دچار
بیماری بدبینی بشوند؛ این بدبینی را دیگر نمیشود درست کرد. جوری نباشد که مردم به وضعی
دربیایند که هرچه تبلیغات مثبت در یک جهتی انجام بگیرد، قابل باور نباشد برای مردم،
[امّا] یک کلمهی دروغ از طرف دشمن تا گفته میشود، قابل باور باشد برای مردم؛ این چیز
خیلی خطرناکی است؛ نباید اجازه داد که اینجوری بشود؛ ما میتوانیم در این زمینه تأثیر
بگذاریم. این ویروس بدبینی چیز بدی است؛ بدبینی به سپاه، بدبینی به دولت، بدبینی به
مجلس، بدبینی به قوّهی قضائیّه، بدبینی به نهادهای انقلابی و بنیادهای انقلابی، بدبینی
به اینها.
لزوم انتقاد برای اصلاح با قول سدید و ذکر عمل سیء
در کنار عمل صالح
انتقاد برای اصلاح لازم است، انتقاد یک عمل دوستانه
است، عمل خصمانه نیست؛ وقتی شما انتقاد میکنید یک عمل دوستانه است؛ همین«اَلمُؤمِنُ
مِرآةُ المُؤمِن»، [یعنی] آنچه را در طرف مقابل وجود دارد که عیب در او است و مورد
انتقاد شما است، شما آن را درمیآورید، به او میگویید، این بسیار کار خوبی است؛ انتقاد
باید انجام بگیرد. گاهی اوقات انتقاد بایستی عمومی هم باشد؛ ما همیشه معتقد نیستیم
که انتقاد بایستی درِگوشی باشد؛ نه، گاهی هم باید عمومی باشد، امّا اینکه ما به نحوی
انتقاد بکنیم که آن شنوندهی انتقاد به تعبیر رایج بندِ دلش پاره بشود و بگوید «دیگر
همه چیز از دست رفت، پدرمان درآمد»، اینجوری نباید انتقاد بکنیم؛ ما گاهی اوقات اشتباه
میکنیم در کیفیّت انتقاد کردن و اینجوری کار میکنیم. این دستگاههایی هم که مورد انتقاد
قرار میگیرند، خب کارهای خوب هم دارند، آن کارهای خوب را هم باید گفت. بنده چند روز
پیش از این در یک جلسهای که با آقایان داشتیم، به آقایان دولتیها گفتم که کارهای
مثبت را باید دید، کارهای منفی را هم باید دید؛ اینجور نباشد که ما همهی کارهای منفی
را ببینیم. دولت، هم کارهای مثبت دارد، هم مشکلاتی دارد؛ مجلس همینجور، قوّهی قضائیّه
همینجور، دستگاههای گوناگون همینجور؛ همهمان اینجور هستیم که یک چیزهای مثبتی
داریم؛ خَلَطوا عَمَلًا صالِحًا وَ ءاخَرَ سَیِّـئًا عَسَی اللهُ اَن یَتوبَ عَلَیهِم،(توبه:
102) این خَلط عمل صالح و سیّئه، یک چیزی است که در همه وجود دارد، در همهجا وجود
دارد. ما اگر عمل سیّئه را ذکر میکنیم، عمل صالح را هم ذکر کنیم؛ این موجب میشود که
مردم، هم متوجّه بشوند که اینجا اشکال دارد، هم این موجب نشود که بکلّی مأیوس بشوند
و بگویند «آقا! همه چیز از دست رفت»؛ این[طور] نباید باشد. کارهای خوب هست، کارهای
بد هم هست؛ همه را باید انسان ببیند و بگوید. آن آیهی شریفه [میگوید]: یا اَیُّهَا
الَّذینَ ءامَنُوا اِتَّقُوا اللهَ وَ قولوا قَولًا سَدیدًا * یُصلِح لَکُم اَعمالَکُم
وَ یَغفِرلَکُم ذُنوبَکُم،(احزاب: 70 و 71) اگر چنانچه بخواهیم قول سدید داشته باشیم
-قول سدید یعنی قول با پشتوانه- باید اینجوری حرکت بکنیم، اینجوری باید عمل بکنیم.
لَولا یَنهاهُمُ الرَّبانِیّونَ وَ الاَحبارُ عَن قَولِهِمُ الاِثمَ وَ اَکلِهِمُ السُّحت،(مائده:
63) این دو نکتهی مهم [در این آیه] این است که قرآن نهیب میزند که چرا احبار و رهبّانیّون،
اینها را از این دو چیز منع نکردند [که از] این دو چیز یکیشان «قَولِهِمُ الاِثم»
است، [یعنی] حرف دروغ، حرف غلط، حرف نسنجیده، قولِ بغیرعلم؛ یکی هم «اَکلِهِمُ السُّحت»
-که همین مسائل اقتصادی است، روابط اقتصادی ناسالم، همین فسادها و مفسدین و امثال اینها-
هر دوی اینها را بایستی بکلّی علاج کرد.
پیشرفت معنوی با وجود فضای مجازی فتنه گر
شما ببینید الان در فضای مجازی چه خبر است! چقدر
«مُضِلّاتِ الفِتَن»(فتنه های گمراه کننده) در این فضای مجازی و در ماهوارهها و در
این تشکیلات وجود دارد و جوان در معرض همهی اینها است، درعینحال شما ببینید راهپیمایی
اربعین چهجوری است، اعتکاف چهجوری است، نمازجماعتهای دانشگاهها چهجوری است. اینها
خیلی مهم است؛ چرا ما اینها را نباید ببینیم؟ اینها نشاندهندهی این است که حتّی معنویّت
که سختترین [بخش] است -آن بخش معنویِ فرهنگ- دارد پیشرفت میکند. جلسات ماه رمضان را
شما ملاحظه کنید؛ بنده بخصوص در ماه رمضانها و همچنین محرّم و صفر از این معنا استفسار
(و پرسش) میکنم و از کسانی سؤال میکنم که بروند تحقیق کنند، کار کنند و ببینند نسبتِ
جلساتِ امسالِ ماه رمضان به سال گذشته چیست؛ میروند گزارش میآورند؛ انسان واقعاً حیرت
میکند از این پیشرفت، از این حرکتِ رو به جلو. اینها را ما چرا نباید ملاحظه کنیم،
چرا نباید ببینیم؟ اینها دیده بشود، تحلیل بشود و گفته بشود؛ اینهایی که بلندگوهای
پُرمخاطب در اختیار دارند، اینها را بایستی بیان کنند و بگویند.
علاج مشکلات در کمک فکری به دولت
علاجِ مشکلات این نیست که ما پشت دولت را خالی کنیم؛
علاج مشکلات این نیست که ما تبرّی کنیم از آنچه دستگاههای مسئول انجام میدهند؛ نخیر،
علاج این است که ما انتقاد کنیم، حرفمان را بزنیم، کمک کنیم، کمک فکری بکنیم و کمک
عملی بکنیم؛ علاج این است.
ضررهای بزرگ تشر عمومی رهبری به دستگاه ها
حالا به بنده گاهی میگویند شما چرا به دولت تشر
نمیزنید؛ مرادشان لابد تشر در معرض عام است، وَالّا از جلسات خصوصی ما که خبر ندارند!
بنده اقلّاً ده برابر آن مقداری که در رسانهها بعضی جلسات ما منعکس میشود، جلسات دیگر
داریم با مسئولین مختلف -نظامی، غیرنظامی، دولتی، قضائی و غیره- خب از آنها که مطّلع
نیستند، دلشان میخواهد که بنده در معرض عام تشر بزنم. خب فایدهی این تشر چیست؟ فایدهی
این تشر این است که دلِ شما خنک میشود، همین! یعنی بیش از این فایدهای ندارد؛ امّا
ضررهای بزرگی دارد؛ این ضررها را باید بسنجید. دعوا کردن راه اصلاح نیست.
نبودن راه اصلاح با ایجاد تشکیلات موازی با دولت
و کار جهادی وظیفه مسؤولین و از مجاری قانون
همچنانکه ایجاد تشکیلات موازی با دولت هم راه اصلاح
نیست. اینکه آقای جنّتی فرمودند کار جهادی، کاملاً حرف درستی است؛ کار جهادی باید انجام
بگیرد، امّا بهوسیلهی چهکسی؟ بهوسیلهی خود مسئولین؛ در مجاری قانونی باید این
کار انجام بگیرد. بله، یک موردی ممکن است باشد که [به] مسئول دستگاه دولتی، قانون جواب
ندهد، احتیاج باشد یک کار برخلاف قانون انجام بدهد، احتیاج باشد از ما اجازه بگیرد
که ما حتماً همراهی و کمک خواهیم کرد؛ این مشکلی ندارد -مثل کاری که رئیس محترم قوّهی
قضائیّه کردند- امّا کار را باید خود مسئولین مربوطه انجام بدهند. کار موازی در کنار
دستگاه دولتی کار موفّقی نیست؛ این تجربهی قطعی این حقیر است در طول این سالها. بله،
بایست کار را جهادی انجام داد، منتها جهادی را چهکسی انجام بدهد؟ مسئولین مربوطه بایستی
این را انجام بدهند؛ این هم این مطلب.
حمید سیاهکالی مرادی شهید مدافع حرم و کتاب «یادت
باشد» نمونه ای از معنویت جوانان و نذر ترک گناه در مجلس عروسی
حالا من یک نمونهای را [بگویم]. یک کتابی(کتاب
«یادت باشد»، زندگینامهی داستانی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی) تازه خواندهام
که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متولّدین دههی ۷۰، مینشینند برای
اینکه در جشن عروسیشان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند! به نظر
من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسیشان
ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسّل میشوند، سه روز روزه
میگیرند. پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) میشود؛ گریهی ناخواستهی
این دختر، دل او را میلرزاند؛ به این دختر -به خانمش- میگوید که گریهی تو دل من را
لرزاند، امّا ایمان من را نمیلرزانَد! و آن خانم میگوید که من مانع رفتن تو نمیشوم،
من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمهی زهرا سرافکنده باشم! ببینید،
اینها مال قضایای صد سال پیش و دویست سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای
در پیش [روی] ما است؛ امروز این است. در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک
چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد،
اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این [یک نمونه] نیست که بگویید «آقا!
به یک گل بهار نمیشود»؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و
شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البتّه آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛
جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (سلاماللهعلیها) است. وضعیّت اینجوری
است.