مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فالهمها فجورها» ثبت شده است

سلام علیکم - بسم الله


چهارمین رذیله از میان هشت رذیله ای که همه انسانها متفق القول هستند نسبت به زشتی و رذیله بودنشان، ستمگری است! ولی انسانها همه اشان متفق القول نیستند که مصادیق ستمگری چیست!
دین آمده است تا انسان ها را نسبت مصادیق فجور و تقوا آگاه کند و الا طبق آیه شریفه 8 سوره مبارکه شمس، فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها خداوند به نفس انسانی کلیات آنچه گناه و پرده دری و زشت است و آنچه پرهیزگاری و خصائص پسندیده است الهام نموده است و انسانها از این نظر مثل فکر می کنند.
شیطان با این مقدار از آگاهی انسانها مشکلی ندارد. او در تعیین مصادیق و در مسیر علاج زشتیها و راه بدست اوردن خوبیها انسانها را دچار اشتباه می کند. و دین آمده است که با آگاهی دادن جلوی این انحراف را بگیرد! بر همین اساس است که تعیین مصداق ستمگری بسیار مهم و ضروری است!
برای تعیین انواع مصادیق ستمگری، میاحث مربوط به حقوقِ آنچه پیرامون خود داریم را آغاز کردیم و در گامهای نخست پرداختیم به دارائیهایی که به ما نزدیک تر هستند. به همین خاطر بعد از حق خداوند، مباحث مربوط به حق نفس را مطرح نمودیم.
حافظه یکی از نعمتهای عظیم خداوند است که نفس انسانی از آن پربهره است! ادای حق این نعمت به قوی نگه داشتن آن است و زمانی حافظه در انسانها قوی می ماند که از آن کار کشیده شود! همیشه چیزهایی برای حفظ کردن وجود داشته باشد تا این قدرت خدادادی رو به افول نگذارد.
و نیز توصیه های طبی و غذایی که در این رابطه است بخوبی مورد عمل قرار گیرد.
در ادامه به قسمتی از آنچه در منابع اسلامی به عنوان عوامل قدرت و یا ضعف حافظه از آنها نام برده شده است اشاره می شود:
آنچه موجب تقویت حافظه می شود:
1) قرائت قرآن. (خصوصا آیة الکرسی)
2) مسواک زدن.
3) روزه گرفتن.
4) خوردن عسل (خصوصا ناشتا)، شیر، بِه (خصوصا ناشتا)، کندُر، گوشت راسته (کمر)، عدس، نان سرد، شیرینی، زعفران و سُعد را به مقدار مساوی با عسل مخلوط کند و بصورت ناشتا روزی دو مثقال بخورد.
5) زیاد شانه نمودن ریش.
6) حجامت نمودن. (بجز حجامت گودی پشت سر)
7) خواب قیلوله (خواب قبل از ظهر)
آنچه موجب ضعف حافظه می شود:
1) بلند گذاشتن ناخن.
2) خوردن سیب ترش، پنیر، گشنیز،
3) خواندن نوشته های سنگ قبرها.
4) راه رفتن بین دو زن.
5) حجامت در گودی پشت سر.
6) ادرار نمودن در آب راکد.
7) نگاه کردن به دار زده شده!
به این اینجا و اینجا هم سر بزنید!

چند نکته:
1) هنگام فراموش نمودن مطلبی دست بر پیشانی بگذارد و بگوید:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مُذَکِّرَ الْخَیْرِ وَ فَاعِلَهُ وَ الْآمِرَ بِهِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَذْکُرَنِی مَا أَنْسَانِیهِ الشَّیْطَانُ الرَّجِیم‏. (خداوندا اى بیاد آرنده خیر و فاعل خیر و آمر بخیر از تو میخواهم که بر محمّد و آلش درود فرستى و آنچه را که شیطان از خاطر من برده بیادم آرى) (مکارم الأخلاق، ص: 356)
2) هنگامی که بخواهد حدیثی را نقل کند اگر حافظه اش یاری نکرد نام خداوند را بگوید و بعد صلوات بفرستد و شیطانی بنام حلاس را که مأمور فراموشاندن احادیث است لعنت کند! (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص: 108)
3) برای این که کارهای مختلفی که باید انجام دهد یادش نرود روی کاغذی بنویسد:
«بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم، ان شاء اللَّه یادم مى‏آید و کار به دست خداست.» (تحف العقول، النص، ص: 483)
4) خواندن دعای حافظه پس از اقامه هر نماز واجبی: هُوَ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَعْتَدِی عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِی قَلْبِی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر. (پاک و منزّه است خداوندى که بر اهل مملکت خود ستم و تجاوز روا نمى‏دارد، و منزّه است خدایى که اهل زمین را به انواع گوناگون عذاب، نمى‏گیرد، پاک و منزّه است خداوند رؤوف مهربان. خداوندا، در قلب من نور و بصیرت و فهم و آگاهى قرار ده، براستى که تو بر هر چیز توانایى.) (فلاح السائل و نجاح المسائل، ص: 168)



هشت رذیله 51 / لجاجت 3 / حق روشن است 2

| يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۵۳ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


گفتیم حق روشن است و انسان مقابل حق روشن لجاجت می کند و آن را نمی پذیرد.
انسان از طریق فطرت، تجارب زندگی و وحی حق برایش روشن می شود.
همچنان که حیوانات برای رشد در زندگی مادی خود، از غریزه قوی برخوردار هستند و با کمک آن رزق خود را بدست می آورند و خانه سازی می کنند و از خود دفاع می کنند و نسل بعد از خود را بوجود می آورند و کلا همه نیازهای مادی خود را از طریق غریزه بدست می آورند، همچنان انسان نیازهای اولیه خود را برای رشد انسانی از طریق فطرت بدست می آورد.
قرآن در سوره شمس آیات 7 و 8 می فرماید: و نفس و ماسویها فالهمها فجورها و تقواها. سوگند به نفس انسان و کسی که این نفس را نظام بخشید و بر این اساس خداوند به نفس انسان شناخت گناهانی را که پرده دری و گستاخی است الهام نموده است و نیز راه مقاوت در مقابل این گناهان را نیز به او آموخته است.
توضیح این که ما دو نوع گناه داریم. نوعی از آن اصل گناه را تشکیل می دهد و نوعی دیگر حواشی و مقدمات را شامل می شود.
اصل گناهان را انسان توسط فطرت آموخته است. ولی این که چه اموری انسان را به گناه می کشاند، قسمتی از آن را تجربه به انسان می آموزاند و قسمت عمده آن را وحی به انسان تعلیم می دهد.
دعوای اصلی انسانهای متدین و غیر متدین در همین نوع دوم گناهان است:
متدین تحت تعالیم دینی بعضی از کارها را انجام نداده و در عوض خود را مقید به انجام بعضی کارها می کنند تا نهایتا از گناهان نوع اول مصون بمانند.
ولی آنها که متدین نیستند، ادعا می کنند بدون این قیودات دینی می توانند خود را از گناهان نوع اول محفوظ دارند. و حتی بر دینداران خرده می گیرند که این قیودات دینی شما را بیشتر به سمت گناهان سوق می دهد!
به تعبیر دیگر، دین، شرع است و شرع به معنی راه است. اختلاف انسانهای متشرع و غیر متشرع در راه رسیدن به اهداف مشترک است.
مثلا زور گویی و ستم و تجاوز به حقوق دیگران را کودک بخوبی می فهمد. و یا می داند کشف عورت شرم آور است. و یا دورغ گویی کار ناپسندی است لذا هیچ کودکی براحتی نمی گوید: من دروغ می گویم!
عموما آنچه که همه انسانها با همه اختلافاتی که با هم دارند روی آن اتفاق نظر دارند، منشائش تعالیم فطرت است.
دین، هم تلاش می کند تا آنجایی که مصادیق خیر و شر دارای مرزهای نزدیک بهم می شوند، حدود آنها را مشخص کند و هم کارهای بظاهر مباحی که غالبا انسان را به گناهان می کشاند، ممنوع سازد و یا انجام کارهایی که انسان را از گناهان دور می سازد واجب گرداند.
البته تجربه هم فطریات انسان را بمرور روشن تر می سازد و هم درستی تعالیم دینی را برای انسان ثابت می کند.
پس همه حق هایی که انسان به کمک آنها باید زندگی خود را سامان دهد، به کمک فطرت و تجربه و دین برای انسان روشن است.
البته ممکن است با اغوای شیطان میزانی از حق مشتبه شود و باطل انگاشته شود و یا بعضی از باطلها حق تصور شود ولی هیچ زمان همه حق در تاریکی قرار نمی گیرد. لذا هر انسانی در هر زمان و مکانی که زندگی بکند در بدترین شرائط فرهنگی هم حقهایی برایش روشن است و اگر بخواهد به مسیر درست زندگی برگردد فقط کافی است همان مقدار حق را تصدیق کند و ملتزمشان شود و بیخود با حرفهای باطل رو به جدل نیاورد و با عقل خود مقابله نکند.


  • ۳ نظر
  • ۳۰ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۵۳