مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

هشت رذیله 51 / لجاجت 3 / حق روشن است 2

| يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۵۳ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


گفتیم حق روشن است و انسان مقابل حق روشن لجاجت می کند و آن را نمی پذیرد.
انسان از طریق فطرت، تجارب زندگی و وحی حق برایش روشن می شود.
همچنان که حیوانات برای رشد در زندگی مادی خود، از غریزه قوی برخوردار هستند و با کمک آن رزق خود را بدست می آورند و خانه سازی می کنند و از خود دفاع می کنند و نسل بعد از خود را بوجود می آورند و کلا همه نیازهای مادی خود را از طریق غریزه بدست می آورند، همچنان انسان نیازهای اولیه خود را برای رشد انسانی از طریق فطرت بدست می آورد.
قرآن در سوره شمس آیات 7 و 8 می فرماید: و نفس و ماسویها فالهمها فجورها و تقواها. سوگند به نفس انسان و کسی که این نفس را نظام بخشید و بر این اساس خداوند به نفس انسان شناخت گناهانی را که پرده دری و گستاخی است الهام نموده است و نیز راه مقاوت در مقابل این گناهان را نیز به او آموخته است.
توضیح این که ما دو نوع گناه داریم. نوعی از آن اصل گناه را تشکیل می دهد و نوعی دیگر حواشی و مقدمات را شامل می شود.
اصل گناهان را انسان توسط فطرت آموخته است. ولی این که چه اموری انسان را به گناه می کشاند، قسمتی از آن را تجربه به انسان می آموزاند و قسمت عمده آن را وحی به انسان تعلیم می دهد.
دعوای اصلی انسانهای متدین و غیر متدین در همین نوع دوم گناهان است:
متدین تحت تعالیم دینی بعضی از کارها را انجام نداده و در عوض خود را مقید به انجام بعضی کارها می کنند تا نهایتا از گناهان نوع اول مصون بمانند.
ولی آنها که متدین نیستند، ادعا می کنند بدون این قیودات دینی می توانند خود را از گناهان نوع اول محفوظ دارند. و حتی بر دینداران خرده می گیرند که این قیودات دینی شما را بیشتر به سمت گناهان سوق می دهد!
به تعبیر دیگر، دین، شرع است و شرع به معنی راه است. اختلاف انسانهای متشرع و غیر متشرع در راه رسیدن به اهداف مشترک است.
مثلا زور گویی و ستم و تجاوز به حقوق دیگران را کودک بخوبی می فهمد. و یا می داند کشف عورت شرم آور است. و یا دورغ گویی کار ناپسندی است لذا هیچ کودکی براحتی نمی گوید: من دروغ می گویم!
عموما آنچه که همه انسانها با همه اختلافاتی که با هم دارند روی آن اتفاق نظر دارند، منشائش تعالیم فطرت است.
دین، هم تلاش می کند تا آنجایی که مصادیق خیر و شر دارای مرزهای نزدیک بهم می شوند، حدود آنها را مشخص کند و هم کارهای بظاهر مباحی که غالبا انسان را به گناهان می کشاند، ممنوع سازد و یا انجام کارهایی که انسان را از گناهان دور می سازد واجب گرداند.
البته تجربه هم فطریات انسان را بمرور روشن تر می سازد و هم درستی تعالیم دینی را برای انسان ثابت می کند.
پس همه حق هایی که انسان به کمک آنها باید زندگی خود را سامان دهد، به کمک فطرت و تجربه و دین برای انسان روشن است.
البته ممکن است با اغوای شیطان میزانی از حق مشتبه شود و باطل انگاشته شود و یا بعضی از باطلها حق تصور شود ولی هیچ زمان همه حق در تاریکی قرار نمی گیرد. لذا هر انسانی در هر زمان و مکانی که زندگی بکند در بدترین شرائط فرهنگی هم حقهایی برایش روشن است و اگر بخواهد به مسیر درست زندگی برگردد فقط کافی است همان مقدار حق را تصدیق کند و ملتزمشان شود و بیخود با حرفهای باطل رو به جدل نیاورد و با عقل خود مقابله نکند.


نظرات  (۳)

استادبزرگوارسلام .ازشماسپاسگزارم که علاوه براین مطالب سودمند وقت خودرادراختیارپاسخگویی به سوالات ماقرارمیدهید.باعرض پوزش چون این نساله برایم مهم است هوس های همسرها دراموراحیانا مکروه مانندنزدیکی ازپشت ویادردهان قراردادن ایانسان راازخدا ونددورمیکند باتوجه به وضعیتی که دراجتماع بوجود امده است انسان نمیتواندبه نخواستن همسرش اعتمادکند وبیم مسایلی مثل روسپی ها بوجود میایدازسویی نمیشوددرمرد سرکوب کرد وازسویی ادم احساس میکندازخداونددورمیشودداستان چیست ووظیفه کدام است؟
پاسخ:
سلام علیکم
وظیفه این است که حلال خداوند را حلال بدانیم و حرامش را حرام. در باره خودمان، تلاش کنیم به مکروهات هم نزدیک نشویم ولی در باره دیگران تنها توقع ترک حرام را داشته باشیم و همسران در صورتی عذر جسمی تداشته باشند تلاش کنند نسبت به درخواستهای مشروع ور هر چند مکروه شوهران خود تمکین کنند که این تمکین رشد معنوی بالایی برای آنها به همراه می آورد زیرا با خود طاعت را همراه دارد.
حاجی سلام علیکم.ضمن تشکر وقدردانی. سوالی پرسیده بودم وپاسخش رادریافت نکردم راجع به اینکه انسان طبق صحبتهای شماموطف است هرگاه متوجه میشوددرهرزمینهای حق چیست بایدطبق ان عمل کند.سوال من این است که حداین حق شناسی پیست وتاکجا تاثیر این حق شناسی رامینوان پذیرفت؟مثلاطرف زبق حق شناسی یک رشنه تحصیلی رابرگزیده است وبعدها که دران رشنه نحصیل  شاغل شده فهمیده حق این است که رشته دیگری تحصیل کند حالااین حقشناسی موجب میشود بعضی حتی اززیرساختهای زندگیش تغییرکند؟البته این مثال پرکاربرد ودشواریست ولی حتی درمشاغل پاره وقت.یا مثلا بانویی که بنابه مسایلی کارمیکند ویک دفعه میفهمد نبایدان کاررامیکردچقدرچیزی درزندگی اوبه تغییراحتیاج است.حقیقتا منتهاالیه حق طلبی وخط قرمزاین قضیه کجاست؟
پاسخ:
سلام علیکم
پاسخ داده شد!
باعرض سلام واحترام میخواهم بدانم ایادرروابط زناشویی غیراازاداب معروفی که عموما برای تولید مثل سفارش شده اندایاغیرازپشت وروبه قبله ووضووامثال اینها مثلا درهوسهایی که بخصوص برای اقاایان دراین برهه اززمان ایجادمیشود ایااینهاانسان راازخداددورمیکند وازباب مخالفت بانفس باید باان مبارزه کرد یاخیرواگران هوس حرام نباشدملاک پیست ؟ایااین درست است که افرادکامل همانطورکه درزمینه نمازورشد نفس سعی درکامل بودن میکنند پس بایددرزیمینه زناشویی بهترین وجه عمل کنن؟
پاسخ:
سلام علیکم
پاسخ داده شد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی