مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معنای خیبه» ثبت شده است

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 42

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ خَطَوْتُ إِلَیْهِ بِرِجْلِی أَوْ مَدَدْتُ إِلَیْهِ یَدِی أَوْ تَأَمَّلَهُ بَصَرِی أَوْ أَصْغَیْتُ إِلَیْهِ بِسَمْعِی أَوْ نَطَقَ بِهِ لِسَانِی أَوْ أَنْفَقْتُ فِیهِ مَا رَزَقْتَنِی ثُمَّ اسْتَرْزَقْتُکَ عَلَى عِصْیَانِی فَرَزَقْتَنِی ثُمَّ اسْتَعَنْتُ بِرِزْقِکَ عَلَى مَعْصِیَتِکَ َ فَسَتَرْتَ عَلَیَّ ثُمَّ سَأَلْتُکَ الزِّیَادَةَ فَلَمْ تُخَیِّبْنِی وَ جَاهَرْتُکَ فِیهِ فَلَمْ تَفْضَحْنِی فَلَا أَزَالُ مُصِرّاً عَلَى مَعْصِیَتِکَ وَ لَا تَزَالُ عَائِداً عَلَیَّ بِحِلْمِکَ وَ مَغْفِرَتِکَ یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که با پای خود به سوی آن گام برداشتم، یا دستم را به سوی آن دراز کردم، یا چشمم با دقت آن را نظاره کرد، یا گوشم را به سوی آن باز نمودم، یا زبانم به آن گویا شد، یا آنچه را به من عطا کردی در آن خرج کردم، سپس با وجود عصیان از تو روزی خواستم و تو به من دادی. آنگاه از رزق تو در راه معصیت کمک گرفتم و تو آن را پوشاندی، سپس از تو بیشتر خواستم باز ناامیدم نکردی و آشکارا آن را مرتکب شدم، رسوایم ننمودی و پیوسته بر معصیتت اصرار می ورزم، ولی همواره توبه ام را میپذیری و با حلم مغفرتت گذشت میکنی ای کریمترین کریمان! ؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

خطوت (خطو) به معنای گام بگام رفتن است!

برجلی (رِجل) به معنای پا است! به مرد نیز رجل گفته می شود بخاطر این که در طلب معاش روی پای خود می ایستد بر خلاف زن که در رابطه قائم به مرد است.

اصغیت (صغی) به معنای میل همراه با عطوفت است! وقتی با واده «سمع» بیاید به معنای گوش کردن همراه با میل قلبی و تصمیم بر پذیرش هرآنچیزی است که می شنود.

فلم تخیّبنی (خیب) به معنای یأس و محرومیت بعد از رجاء و آرزوست!

جاهرتُک (جهر) به معنای علنی شدن و آشکار شدن کامل سخن است!

شرح:

استفاده از همه توانائیهای جسمی اعم از چشم و گوش و زبان و دست و پا و نیز رزقی که موجب تقویت جسم می شود در مسیر معصیت خداوند و این که خداوند مدام این معاصی را می پوشاند و انسان مدام از خداوند رزق بیشتر می خواهد تا آن را در مسیر معصیت او بکار گیرد و باز خداوند معاصی او را می پوشاند، قصه تلخ ما انسانها است که مدام تکرار می شود!

وقتی وضو می گیریم همه این اعضاء را که در انواع معاصی بکار می رود همراه با سر که قوه فکر و خیال در آن است و این اعضاء را برای معصیت مدیریت می کند شسته و یا مسح می کشیم تا خداوند این عمل ما را اقدامی از طرف ما تلقی کند در جهت توبه و تطهیر درونمان!

لذا بایسته است هنگام وضو توجه به این نکته بشود تا این عمل، در حد یک شستشوی ساده قسمتی از بدن تنزل پیدا نکند!

نکته دیگر این است که حجم انبوهی از معاصی اصلا به چشم انسان نمی آید بلکه تنها بعضی از معاصی که زشتیش برای انسانها جا افتاده است بچشم می آید.

بر این اساس شاید این چنین تصور شود که با تکرار اندکی از گناه انسان رسوا می شود و پوشش خداوند کناری می رود و حال آن که تعبیر به «تکرار اندک» صحیح نیست. تکرار زیاد صورت گرفته است و خیلی هم زیاد و در آن زمان که رسوایی صورت می گیرد دامنه اش محدود است می توانست این رسوایی دامنه زیادی داشته باشد و انسان نزد افراد بیشتری رسوا شود ولی این اتفاق نیافتد زیرا رسوایی های محدود مصداق رحمت الهی است برای توجه انسان و این که از غفلت بیرون بیاید و دست از زشتکاریهایش بردارد!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 24

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَوْجَبْتُ مِنْکَ بِهِ رَدَّ الدُّعَاءِ وَ حِرْمَانَ الْإِجَابَةِ وَ خَیْبَةَ الطَّمَعِ وَ انْفِسَاخَ الرَّجَاءِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که به واسطه ی آن مستحق رد شدن دعا و محرومیت از اجابت و نا امیدی از طمع و گسستن آرزو شده ام؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

لغت:

خیبة (خیب) به معنی ناامیدی و محرومیت بعد از رجا و آرزوست!

طمع به معنای تمایل نفس به آنچه خارج از دستش هست!

شرح:

قطعا یکی از علل عمده عدم استجابت دعا وجود گناهان است!

رسیدن به هر هدفی نیازمند به شناختن هدف، شناختن مسیر منتهی به هدف، حرکت در مسیر، منحرف نشدن از مسیر و عبور از موانع است!

دعا یعنی کمک خواستن از خداوند برای هریک از این مراحل پنجگانه!

گناه و پاسخ مثبت دادن به تمایلات نفسانی سبب قدرت گرفتن نفس و ضعیف شدن عقل می شود.

استجابت دعا به معنی قدرت بخشی به عقل و اراده و فراهم نمودن اسباب مادی و معنوی برای رسیدن شخص به هدف معین است!

انسان وقتی دعا می کند یعنی خواهان آن است که عقلش قوت گیرد و اسباب مادی و معنوی برای رسیدن به هدف مهیا شود!

حال همین انسان وقتی گناه می کند، بر خلاف مسیر استجابت دعایش حرکتی انجام می دهد! او خود تلاش می کند تا عقلش ضعیف شود زیرا فرمان عقلش را ندید می گیرد و او را تحقیر می کند و از طرفی انجام گناه تخلف از قوانین مادی و یا معنوی است و در نتیجه با مهیا شدن اسباب مادی و معنوی برای رسیدن به هدف منافات دارد!

بله انسانی که در گذشته گناهانی داشته است و هنوز آثار آن گناهان مانعی در راه رسیدن به اهدافش محسوب می شود می تواند از خداوند بخواهد با قدرتی که دارد آن آثار را محو کند ولی به شرطی که انسان همچنان در پی گناه و حفظ آن آثار نباشد!

انسان دعا کننده اهل گناه در واقع با زبانش از خداوند چیزی را می خواهد و با اراده اش چیزی دیگر! خداوند یا باید توجه به زبان او بکند و یا اراده او را محقق سازد!

خداوند در دنیا همه امکانات را برای انسان فراهم ساخته است تا بتواند اراده خود را محقق سازد هرچند تحقق هر اراده ای در نهایت نیازمند به اذن خداوند دارد!

پس تحقق اراده انسان مقدم بر توجه به کلماتی است که انسان بر زبانش جاری می سازد و نامش را دعا می گذارد!

این چنین است که گناه مانع استجابت دعا می گردد!

*

انسان در مقابل خداوند هیچ چیز را در ملک خود ندارد! در نتیجه برای برآوردن حداقل نیاز خود چشم به اموال خداوند دارد لذاست که وجود انسان پر از طمع به خداوند است!

تفکر توحیدی می گوید: «له ما فی السماوات و الارض» پس طمع ورزیدن انسانها به یکدیگر منافات با تفکر توحیدی دارد.

گناه توسل به غیر خداوند برای رسیدن به هدف است! یعنی چشم داشتن به غیر خداوند برای رسیدن به یک خواسته است!

و چون غیر خداند چیزی ندارد پس انسانی که به غیر خدا چشم دوخته است هیچ وقت نمی تواند برخوردار از چیزی شود!

احساس محرومیت و ناکامی و ناامیدی و در پی آن افسردگی و دل مردگی و بی هدفی نتائج انحرف از مسیر هنجارها و ارتکاب گناهان است!