مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ولایت و ولی فقیه» ثبت شده است

هشت رذیله 165 / ستمگری 32 / حقوق 31 / والیان 4 / والدین

| چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۲:۲۰ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


والدین یکی از شش گروهی هستند که بر ما ولایت دارند. اطاعت از آنها حقی است که آنها برگردن ما دارند. ادا نکردن این حق مصداق ستمگری است. و ستمگری چهارمین خصلت از هشت رذیله ای است که هر انسانی گواهی به زشت بودن آن می دهد.

والدین این حق را بخاطر زحماتی که برای ما کشیده اند و نیز بخاطر این که واسطه وجودی ما بوده اند پیدا نموده اند. آنها اولین نفراتی هستند که در آغاز عمر با آنها آشنا می شویم لذا اولین گام را انسان در مسیر ولایت پذیری، با اطاعت از والدین بر می دارد.

البته ممکن است بعضی از والدین زحمتی کمتر کشیده باشند. اصلا ممکن است پدری در همان زمان کودکی فرزند خود را و یا حتی زمانی که هنوز بدنیا نیامده باشد رها کرده باشد و بعد از بزرگ شدن کودکش پیدایش شده باشد ولی در این صورت هم آن حق محفوظ است زیرا پذیرش ولایت شکستن خود است. بیرون آمدن از ولایت نفس است. هرچه نفس انسان از پذیرش یک والی بیشتر سربتابد، پذیرش ولایت آن والی ثمره بیشتری برای کوبیدن نفس و در نتیجه کنترل آن دارد. و پدری که کمترین زحمت را برای انسان کشیده است و یا حتی به فرزند خود ستم روا داشته است بهترین مصداق برای این چنین والی محسوب می شود.

ممکن است والدین دستوراتشان را عقل نپذیرد ولی همین که این دستورات خلاف امر و نهی خداوند نباشد، باید از این دستورات اطاعت نمود. هرچند می توان با صحبت کردن، آنها را از دستوری که داده اند منصرف نمود ولی اگر صحبت افاقه نکرد چاره ای جز تسلیم در مقابل آنها نیست!

ضررهایی را که ممکن است با اطاعت از والدین نصیب انسان شود، خداوند جبران می کند. این جبران هم در دنیا صورت می گیرد و هم در آخرت. قسمتی از جبران دنیوی این ضررها مربوط می شود به شخصیت متواضعی که فرد پیدا می کند. این تواضع نفوذ فرد را در دیگران زیاد می کند و همین باعث می شود تا مسیر رشد مادی او هموار شود و موانع احتمالی تا حد زیادی برطرف گردد.

تصور کنید اگر انسانها پاس اولین والیان خود را بدارند و نهان خانواده را از گسستگی حفظ کنند و هرچه بیشتر بر استحکام آن همت گمارند جامه انسانی از چه استحکام و رویش و چلوه ای برخوردار خواهد شد!

اما وقتی اولین شیرازه ی اولین نهاد اجتماعی جامعه انسانی گسسته شود آن هم با عدم اراتباط ولایی بین والدین و فرزندان دیگر از دست مصلحان آن جامعه چه بر خواهد آمد؟!

اگر انسان اولین گام را در ولایت پذیری بدرستی بر دارد می تواند مطمئن باشد در مسیر سلوک الی الله بدرستی گام برداشته است. مسیر سلوک الی الله مسیر پذیش ولایت مطلقه خداوند است. و خروج از همه مراتب ولایت نفس و ولایت شیطان و ولایت هر وهم و باطلی. با این نگاه است که احسان به والدین و کسب رضایت آنها اینقدر در اسلام عزیز مورد تأکید و توصیه است.

در میان انبوهی از آیات و روایات در این زمینه تنها به یک مورد اشاره می کنیم:

ابو ولاد حناط گوید: از امام صادق علیه السّلام پرسیدم خداى عز و جل که فرماید: «و بپدر و مادر احسان کنید، (وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً اسراء: 23)» این احسان چیست؟ فرمود: احسان اینست که: با آنها نیکو معاشرت کنى و آنها را مجبور نکنى که چیزى را که احتیاج دارند از تو بخواهند، اگر چه بینیاز باشند (بلکه باید اظهار نکرده وظیفه خود را انجام دهى) مگر خداى عز و جل نمیفرماید: «هرگز به نیکى نرسید، مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید، (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‏ آل عمران: 92)».

سپس امام صادق علیه السّلام فرمود: و اما قول خداى عز و جل: «اگر یکى از ایشان یا هر دو آنها نزد تو به پیرى رسیدند، به آنها اف مگو و تندیشان مکن، (إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما اسراء: 23)» یعنى اگر دلتنگت کردند بآنها اف مگو و اگر ترا زدند با آنها تندى مکن، و فرمود: «و بآنها سخنى شریف و بزرگوار بگو (وَ قُلْ لَهُما قَوْلًا کَرِیما)» یعنى اگر ترا زدند بگو: خدا شما را بیامرزد اینست سخن شریف تو و فرمود: «و از روى مهربانى براى آنها جنبه افتادگى پیش آور (وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة)» یعنى دیدگانت را بآنها خیره مکن، بلکه با مهربانى و دلسوزى بآنها بنگر، و صدایت را از صداى آنها بلندتر مکن و دستت را بالاى دست آنها مگیر و بر آنها پیشى مگیر.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 157
مباحث مربوط به والدین در عنوان ناسپاسی را مجددا مطالعه کنید.

  • ۰ نظر
  • ۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۲۰

هشت رذیله 163 / ستمگری 30 / حقوق 29 / والیان 2 / ولی فقیه

| سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۲۱ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


ظلم به حق ولی فقیه، خصوصا در این زمان، گسترده ترین و پرگناه ترین ستمی است که روا می شود. این ستم هم از ناحیه کسانی می شود که اصلا معتقد به این اصل نیستند و هم از طرف آنهایی که ولایت فقیه را قبول دارند ولی، ولی فقیه را قبول ندارد و هم از طرف آنهایی که ولایت و ولی فقیه را قبول دارند ولی برای ولی فقیه، شأنیت و احترامی در محدوده قانون قبول دارند. و هم از طرف کسانی که داعیه ذوب در ولایت فقیه را دارند ولی رابطه اشان با ولی فقیه رابطه با شخص ولی فقیه است نه با شخصیت ایشان لذا یک رابطه عافطی صرف با ایشان برقرار نموده اند و وفاداری اشان به ایشان در حد چفیه و عکس و نوع انگشتری که به دست دارند محدود شده است و اصلا بدنبال تحقق دغدغه های ولی فقیه نیستند. درست مثل کسانی که به کسی عشق می ورزند ولی اصلا در پی محقق ساختن آرزوهای معشوق خود نیستند ولی هرچه دلت بخواهد می توانند برای او شعر بخوانند و قربان صدقه اش بشوند. محبت دارند ولی ولایت ندارند.
البته در این بین هم هستند کسانی دیگر که بظاهر از ولایت فقیه دم می زنند و «مقام معظم رهبری» از دهانشان نمی افتد ولی در باطن اصلا معتقد به ولایت و ولی فقیه نیستند.
خب تا اینجا چند دسته شد؟ چهار دسته. این منافقین را هم اضافه کنیم می شود پنج گروه و دسته!

ولی فقیه کسی است که رهبریت حکومت اسلامی را بر عهده گرفته است. پیروی کامل از اوست که می تواند اسلام را محقق کند و حکومت خداوند را در زمین عینیت بخشد! آیا این چیز کمی است؟! آیا شیطان براحتی می گذارد این اتفاق بیافتد؟! انسانهای بدتر از شیطان چطور؟!

همه زوری که شیطانهای جنی و انسی می زنند برای این است که خداوند و دین او در زمین حاکم نباشد. به همین خاطر است که گسترده ترین و پرگناه ترین ستمی که انسانها می کنند، ستم در حق ولی فقیه است!

مخاطب این بحث ما آنهایی نیستند که ولایت فقیه را قبول ندارند لذا ما در صدد اثبات حقانیت ولایت فقیه نیستیم. و نیز مخطابین ما آنهایی نیستند که حضرت آقا را مناسب به این مقام نمی دانند. مخاطبین ما کاربران عزیز و ثابت این وبلاگ هستند که شکر خدا عموما از وفاداران به حضرت آقایند.

بر آنها که داعیه وفاداری به حضرت آقا دارند لازم است که سخنان حضرت آقا را همچون قرآن و حدیث مطالعه کنند و تلاش کنند تا دغدغه های ایشان را دغدغه های خود سازند و در هر حوزه کاری که مشغول هستند و نیز در زندگی شخصی خود آن طور باشند که ایشان می پسندد که پسند ایشان پسند امام زمان عجل الله فرجه است!

در عصر غیبت امام زمان علیه السلام خداوند این چنین نعمتی را بعد از حضرت امام به انسانها ارزانی نداشته است! آیا ما چقدر از این نعمت بهره می بریم؟ آیا با وجود ایشان دیگر کسی در تحقق عینی آیاتی چون: «قد تبین الرشد من الغی» و یا »انا هدیناه السبیل» تریدی دارد؟ نباید تردیدی داشته باشد. تردید داشته باشد سخنان ایشان را بخوبی مطالعه نکرده است! مواضع ایشان را در مسائل مخنلف بخوبی نشناخته است. خب برود مطالعه کند و بشناسد!

در صورت توفیق بیشتر متن سخنرانیهای ایشان را وگر نه گزیده سخنان ایشان را مطالعه کنید و ازخ داوند بخواهید تا خداوند ما را و شما را ملتزم قلبی و عملی این بزرگ قرار دهد. آمین یا رب العالمین!

  • ۰ نظر
  • ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۲۱