مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

پاورقی / کلیدداران انبار داس

| يكشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۵۸ ب.ظ

حمید رسایی: برخی از کاربران شبکه های مجازی ام، این پیام را برایم ارسال کرده اند و احتمالا  برای شما هم ارسال کرده باشند.
پاسخی دادم که آن را منتشر می کنم تا احتمالا اگر عزیز دیگری قصد ارسال این پیام را دارد، خود را به زحمت نیندازد.

پیامک دریافتی:
هموطن اصولگرای من،
دلگیر نباش و خشم را فراموش کن.
ما با دستانی بسته،
با یارانی در حبس،
با رهبرانی ممنوع التصویر،
با کاندیداهای رد صلاحیت شده،
در این انتخابات پیروز شدیم.
با خشم بسیار تو و آن لحن عجیبت،
که از میان ما مبارز می طلبیدی،
ما وارد صحنه شدیم.
و بدون هیچ ابزاری و یا حمایت از جانب نهادهای قدرت رای دادیم،
و پیروز شدیم.
اما تو از ما نترس،
چون ما برای انتقام گرفتن نیامدیم.
چون ما برای وحشت نیامده ایم.
چون ما تو را در خلوت زندگیت نخواهیم آزرد،
و در ملا عام به باد کتک نمیگیریم.
چون ما شوکر برقی و باتوم نداریم
بلکه
ما آمده ایم برای آزادی و برای آرامش.
ما معتقدیم ایران متعلق به همه ایرانیان است.

جواب ارسالی من:
دوست عزیزم سلام
نمی دانم آیا می دانید که چرا مردم درباره بزرگان شما چنین تصوری پیدا کرده اند؟!
اما به نظرم تواضع می فرمایید،
کاندیداهای شما دستانشان باز بود که چند ده میلیارد برای تبلیغات در تهران خرج کردند،
یارانی که فکر می کنید در حبس هستند، سونا و جکوزی و لب دریای شان ترک نمی شود،
رهبران ممنوع التصویرتان هم که تمام ظرفیت شبکه های مجازی و ماهواره ها در خدمتشان بود،
اتفاقا ما با شما هموطنان عزیزمان سر جنگ نداریم و تاکنون هم از صف شما «هل من مبارز» نطلبیده ایم.
بلکه خون دل خوردیم تا سران کودتا و فتنه و عوامل آنها که وقتی رأی نمی آوردند، بانک و اتوبوس و مسجد و پایگاه بسیج آتش می زدند را آرام کردیم
و به آنها "فهماندیم" که دمکراسی و تن دادن به نتیجه  "انتخابات" آدابی دارد.
حتی مجبور شدیم برایشان کلاس عملی بگذاریم و در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ با اینکه فرد منتخب، 0/7 درصد بیشتر رأی داشت، به او تبریک گفتیم و در عمل هم به این جماعت فهماندیم که وقتی کسی رأی نمی آورد، نباید از این رفتارهای تخریبی داشته باشد.
الحمدلله موفق هم بودیم. چون الان شاهدیم که در اکثر شهرها و استانها علیرغم رأی نیاوردن اصلاح طلبان و اعتدالی ها، وابستگان به سران فتنه و کودتا، مشکلی پیش نیاورده اند اما در تهران به دلیل احتمال فتنه اکبر، میدان را واگذار کردیم تا مال و جان مردم تهران در امان بماند.
 ما درباره کاندیداهایی که به اسم اصلاحات و اعتدال رأی آورده اند چنین تصوری نداریم که آنها برای انتقام و وحشت و آزار و اذیت  دیگران آمده اند.
اگر آنها درباره خود چنین برداشتی دارند، به خودشان و رفتاری که دوستان قبلی شان داشته اند، برمی گردد.
انکار نمی کنم که البته از یک چیز می ترسیم.
و آن اینکه رییس جمهور اعتدالی هم همین طور سخن می گفت، اما طور دیگری عمل کرد.
می گفت من با کلید آمدم نه داس، بعدا معلوم شد با کلید انبار داس آمده.
می گفت ادب مرد به ز دولت اوست، اما تاکنون 50 صفت توهین آمیز به منتقدانش داده است.
می گفت آمده ام تا هم چرخ کارخانه ها بچرخد و هم چرخ سانترفیوژها، ولی فعلا هر دو چرخ، پنچر است.
راستش را بخواهید وقتی ادعا می کنید که برای این کارها نیامده اید، کمی می ترسیم که نکند شما هم مثل آقای روحانی می گویید برای این کارها نیامده اید، اما مثل او عمل کنید و مثل او مشهور شوید به دولت راستگویان...
راستی ما هم معتقدم ایران برای همه ایرانیان است، اما نمی دانم چرا از آن جنس دوستانتان که شعار می دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» هیچ کس  در صف مدافعان حرم که امنیت امروز ایران را به ارمغان آورده اند، دیده نمی شوند.

پاسخ / میزان پرداختن به سیاست

| شنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۰۹ ب.ظ

سؤال 181:

جناب اقای روحبخش سلام علیکم و رحمه اله

امیدوارم حالتان خوب باشد و این کمترین را از دعای خیرتان محروم نفرمایید.
از شما خواهشی دارم: قبلا از این که سوالم کمی طولانی ست عذر خواهی میکنم

امروز روز انتخابات بود والحمداله با عزت مردم ایران هم همراه بود. اما برای من شکستی بزرگ و تلنگری همراه با تاسف که چرا نسبت به کاندید های تایید صلاحیت هیچ شناختی نداشتم و اصلا از خطوط فکریشان، و یا حتی از وظیفه شان در مجلس اگاهی نداشتم وهمچنین خبرگان و وظایف آنها و همچنین وظایف بقیه ی سمت ها و ارگان ها،همچون وظایف رهبری،ریاست جمهوری،شورای نگهبان،مجمع تشخیص و... هیچ شناختی ندارم

چه طور میتونم این اطلاعات رو به دست بیارم از چه کتاب ها و رفرنس ها و یا سایتی؟ شما خودتون این اطلاعات رو چه طور به دست اوردید؟و یا میارید؟ آیا خود شما به صحبت های نمایندگان مجلس و نطق های آنها در مجلس تماما گوش میدین؟ اصلا این کار درستی است؟

همچنین از گروه ها و احزاب سیاسی و خط فکریشان، تفکراتشان مثل:اصول گرا،اصلاح طلب،جامعه روحانیون ،روحانیت مبارز،کارگزاران،حزب جمهوری، اعتدال و یا مجاهدین،حزب توده و ... اطلاعی ندارم، چطور میتونم از این جریان ها اطلاعاتی مفید و کامل کسب کنم؟ آیا اصلا این کار لازمه؟

و اما مهم ترین سوالم
 این است که اصلا لازمه که من این طور خودم را درگیر سیاست و این که ، این اقا چه گفت و این حزب چه کرد، فلانی منظور حرفش توهین به فلان خط فکری بود و... کنم،
 این شامل اتلاف وقت نمیشه خب من فقط ببینم آقا چی میگه،.  به بقیه چیکار دارم....
برای رای هم از افرادی همچون شما کمک میگیرم. مگه من چند سال قراره عمر کنم که هر روز هم بخوام وقت بزارم صحبت های فلان نماینده رو و یا فلان سیاست مدار رو گوش کنم، خب به جای این بشینم حدیث بخونم یا سخنرانی های مذهبی گوش بدم.
 خیلی ها منو مسخره میکنن میگن که تو جوونی و جو سیاسی بازی گرفتتت ما هم که جوون بودیم مثه تو بودیم. وقتتو تلف نکن عمر مثه برق میگذره بجا خوندن نطق آقای ایکس یه قرانی بخون یه کتاب مفیدی بخون ... این ها همه بازی های سیاسته، سیاست کثیفه، دروغه.  تازه تو که ذی نفع هم که نیستی، دیگه نهایت حماقته(با عرض پوزش)، ایا این کار وقت تلف کردنه،این کار مرضی رضای خدا هست؟
یا اینکه اصلا این روحیه ی من نشأت گرفته از علاقه من به سیاست است وباید جلوی این علاقه ی نا صحیحم را بگیرم و یا این که نه ،این واجب است که من، سیاسی ترین افراد جامعه ام برای شناخت جامعه و رهایی از فتنه ها باشم. ارزش این کار چه قدر است به گذاشتنn ساعت از عمر کوتاه ادمی می ارزد؟
با تشکر و عذر خواهی از طولانی شدن سوال
پاسخ:
سلام علیکم
پرداخت به اموری سیاسی تا جایی که وقتی حضرت آقا سخن می گویند بدانید منظور ایشان چیست و اشاره به چه کسانی و جرایاناتی دارند مفید بلکه لازم است!
لذا اختصاص دادن نیم ساعت وقت در هر روز برای مطالعه اخبار در کنار مطالعات فرمایشان مقام معظم رهبری لازم است.
همچنین برنامه ریزی برای مطالعه یک دور صحیفه حضرت امام و نیز سخنرانی های مقام معظم رهبری از ابتدایی که ثبت شده است و نیز مطالعه کتاب شرح اسم بسیار مفید خواهد بود.
و همچنین مطالعات مربوط به موضوع جریان شناسی که کتابهای آن را می توانید در فضای مجازی بیابید.
و نیز مطالعات تاریخ معاصر ایران از مقطع تحریم تنباکو ببعد جزء لوازم فهم دقیق سخنان مقام معظم رهبری است!
می توان برای همه اینها برنامه ریزی کرد و در کنار دیگر فعالیتهای روزمره به آنها نیز به مرور پرداخت!
پرداختن درست به امور سیاسی شناخت انسان را نسبت به معارف کلامی، تاریخی، جامعه شناسی رشد داده و مانع از انحراف در مسائل فکری شده و به انسان بصیرت می دهد. بصیرتی که بدون آن آخرت خوبی برای انسان متصور نیست!

هشت رذیله 156 / ستمگری 23 / حقوق 22 / اعمال عبادی 5 / صدقه

| پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۰۸ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


هرچند خمس و زکات نیز صدقه محسوب می شوند ولی در این جلسه می خواهیم از مطلق صدقه سخن بگوییم. طوری که شامل صدقات مستحبی هم بشود. حتی شامل کارهای خوبی که می تواند جایگزین انفاق مالی است هم بشود. چون در روایات به این کارها نیز صدقه اطلاق شده است!
صدقه راهی است برای اثبات صدق. صدق و درستی ایمانی که ادعایش شده است! همه ما ادعای ایمان داریم! ایمان و باور به اصول انسانی! ایمان به حقائقی که با کمک وحی برای مشخص شده است. خب راه اثبات این ادعا چیست؟ صدقه راه آن است!
صدقه راه اثبات صدق ایمان است و بدون صدقه، ایمان ادعایی کذب است! پس صدقه در میان اعمال عبادی جایگاه رفیعی دارد پس حق رفیعی هم دارد و به میزان رفعتی که دارد ستم بیشتری هم به آن می شود. چون حق هرچه بزرگتر باشد، ادای آن رنج و زحمت و تلاش بیشتری را می طلبد و انسان کمتر اهل تلاش و مجاهدت هستند. آنها بدنبال زحمتهایی هستند که به زودی تمام شود و نتائج آن را ببینند.
صدقه هر کمک مالی است که بدون عوض صورت بگیرد. در مقابل صدقه ربا است. ربا کمک مالی همراه با عوض است! کسی که صدقه می دهد عوض کمکش را از خداوند می گیرد. زیرا خداوند به صدقه ها ربا می دهد: 

یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ یُرْبِی‏ الصَّدَقاتِ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثیمٍ (بقره: 276) خداوند، ربا را نابود مى‏کند؛ و صدقات را افزایش مى‏دهد! و خداوند، هیچ انسانِ ناسپاسِ گنهکارى را دوست نمى‏دارد.

کسی که ایمانش به وعده های خداوند دروغ است، دیگر اهل صدقه نیست. اهل ربا است! به ربایی که خداوند هشدار داده است که بدون برکت خواهد بود و زندگی را از بین می برد، به این ربا اعتماد می کند ولی به وعده خداوند درباره برکتی که صدقه برایش می آورد اعتماد نمی کند. آیا این شخص در ایمانش صادق است؟! این صدقه است که نشان صدق در ایمان است! حالا فرض کنید نماز هم می خواند. عادت کرده است. نماز نخواند ذهن عادت کرده اش رهایش نمی کند!

طبق آیه فوق اهل صدقه نبودن، ناسپاسی است! حق نشناسی است. چون خداوند راهی بنام صدقه گذاشته است برای برکت زندگی و برای رفع محرومیت از جوامع و برای اجرای قسط و عدل ولی فرد از این راه نمی رود، آیا این ناسپاسی نیست؟! (کَفّار)

مال وقتی توسط صدقه برکت نیابد، به قلب صاحب خود می چسبد و این چسب قلبش را زنگار می زند و در نتیجه بهره ای از تابش رحمت خداوند نخواهد داشت و حالات معنویش افت می کند و از بین می رود و آن وقت است که براحتی تحت وسوسه ها نفس قرار می گیرد و اهل گناه می شود. (أثیم)

وقتی کسی با صدقه ندادن «کفار اثیم» شد رابطه عاطفی اش با خداوند قطع می شود و خلأ عاطفی بوجود آمده را هیچ چیزی پر نمی کند. احساس افسردگی دائمی او را رها نخواهد کرد هر چند در زندگی از اسباب مادی فراوانی هم برخودار شود.

صدقه مصادیق محتلفی در اسلام دارد که دو نمونه بارز آن که زکات و خمس است که در جلسات قبل به آن اشاره شد. از مصادیق صدقه کفارات مختلفی است که برای گناهان و ترک بعضی از اعمال عبادی به عنوان جایگزین در نظر گرفته شده است مثل:

کفاره اطعام شصت فقیر برای کفار ارتکاب قتل، خوردن روزه ماه رمضان، شکستن نذر، خراش دادن زن صورت خود را در مصیبت، تراشیدن سر قبل از رسیدن به منی در دهم ذی الحجه، و ... 

کفاره اطعام ده فقیر برای شکستن قسم، پاره نمودن مرد پیراهن خود را در مصیبت همسر یا فرزند و ...

کفاره یک مد طعام (ده سیر) به فقیر برای کسی که قضای روزه اش را یک سال بدون عذر تأحیر انداخته است!

کفارات مختلفی برای حاجی که مرتکب محرمات احرام شده باشد در نظر گرفته شده است. مثلا اگر صید بکند، جیوانی شبیه به آن را باید به عنوان کفاره بدهد.

فدیه مصداق دیگری است برای صدقه و منظور از آن دادن ده سیر طعام به فقیر برای زنی که بخاطر شیردهی و یا بارداری نمی تواند روزه بگیرد. بازای هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد!

دیگر مصادیق صدقه که هر کدام بابی مفصل در منابع اسلامی را بخود اختصاص داده اند عبارتند از: افطاری دادن، میهمانی، ولیمه، مطلق اطعام، قرض دادن، کمک مالی به نیازمند، هدیه، قربانی کردن، آب دادن.

ادای حق صدقه اولا اعتماد به کارگشا بودن صدقه در رابطه با مشکلات بخصوص بیماریهاست و نیز رعایت خلوص در آن و منت نگذاشتن و مخفی نمودن آن است!

کسانی که اهل صدقه نیستند و یا در صدقه ریا می کنند و یا آن را با منت گذاردن و تحقیر نیازمند همراه می سازند این افراد در حق صدقه ستم می کنند. و چه بد ستمی است این ستم!

جایگزینهای صدقه

ممکن است کسی تمکن مالی برای صدقه نداشته باشد. این فرد می تواند کار نیکی را جایگزین صدقه کند. در روایات به بعضی از کارهای نیکی که می تواند جایگزین صدقه شود اشاره شده است:

1) مطلبی را با صبر و حوصله تفهیم ناشنوایی نمودن.

2) بوسیدن اعضای خانواده.

3) ترک نمودن کار شری که در شرف انجام آن است. خصوصا نگه داشتن زبان!

4) کمک غیر مالی به ناتوان.

5) برداشتن خاری از مسیر.

6) راهنمایی نمودن کسی که آدرسی پرسیده است.

7) عیادت مریض.

8) امر به معروف و نهی از منکر!

9) پاسخ دادن به سلام.

10) هر کاری که برای حفظ آبروی خود انجام دهد.

11) مدرا نمودن با مردم. خصوصا مدارا با دشمنان.

12) گفتن سخنی نیکو.

13) نیکی نمودن به خویشان.

14) تمییز نمودن ظرف غذا.

15) آشتی دادن دیگران.


پاورقی / لیست منتخب

| پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۰۹ ق.ظ

سلام علیکم

انتخاب اصلح وظیفه ماست! این که انتخابات را مهندسی کنیم به این معنی که بگوییم به فلانی و فلانی رآی دهیم هر چند اصلح نیست تا از نامزدهای رقیب کسی وارد مجلس نشود، این درست نیست!

فلانی و فلانی که اصلح نیست یعنی مواضع فکریش نزدیک جریان رقیب است. و طبعا مواضع شفافی ندارد و این سبب زیاد شدن افراد غیر شفاف در مجلس می شود و در نتیجه تفکری رقیب آن را نفی می کند به مرور رقیق می شود و در ادامه مضمحل شده و این رقیب است که پیروز میدان خواهد شد!

مثلا آقای توکلی ار اصولگراهای معتدل است. او گفته است ما وقتی وارد مجلس شدیم تندورها را کنترل می کنیم!

حالا شما وقتی به توکلی رأی دادی به عنوان صالح برای این که از اصلاح طلبان وارد مجلس نشوند، این سبب خواهد شد شخص تندور (یعنی همان متعصب به اصول انقلاب) شاید در مقابل امثال توکلی نرم شود ولی اگر از جریان رقیب کسی بجای توکلی مجلس بیاید او نخواهد توانست این تندور را نرم کند.

امثال توکلی و ابوترابی و مظفر و دیگر معتدلین از جراین اصولگرایی جرایان متعصب انقلابی را مضمحل خواهند نمود لذا ضررشان برای مجلس بیشتر از اصلاح طلبان خواهد بود!

بر این اساس ما از لیست اصولگرایان چهار نفر را غیر اصلح تشخیص دادیم و نامشان را با چهار نفر از تندرو های متعصب انقلابی غیر دیپلمات عوض نمودیم.

در این لیست آقایان ابوترابی، توکلی و مظفر و خانم دستجردی اصلح شناخته نشدند و بجای آنها آقایان کوجک زاده، زاهدی وفا، همتی و حسین طلا در لیست قرار گرفتند:

حسین طلا، اسماعیل کوثری،  بیژن نوباوه وطن، پرویز داوودی، حجت الله عبدالملکی، مقداد همتی، زهره الهیان، زهره طیب زاده نوری، علی قریشی، علیرضا زاکانی ، غلامرضا مصباحی مقدم، غلامعلی حدادعادل، فاطمه آلیا، فاطمه رهبر، لاله افتخاری، لطف الله فروزنده، مجتبی رحماندوست، محمد جواد عامری شهرابی، محمد هادی زاهدی وفا، محمد سلیمانی، محمد ناظمی اردکانی، محمد نبی حبیبی، محمود نبویان، مرتضی آقا تهرانی، مهدی کوچک زاده، مسعود میرکاظمی، مهدی وکیل پور ، مهرداد بذرپاش، الیاس نادران، یحیی آل اسحاق.

در باره مجلس خبرگان رهبری آنانی که در لیست جامعه مدرسین بودند و از لیست هاشمی برائت نجسته بودند غیر اصلح شناخته شدند. در نتیجه آقایان روحانی، قمی، امامی کاشانی جایشان را به آقایان اختری، حمیدی، تسخیری دادند:

احمد‌‌ جنتی، محمد‌‌تقی مصباح یزد‌‌ی، محمد‌‌ یزد‌‌ی، علیرضا اعرافی، محمد‌‌باقر باقری کنی، غلامرضا مصباحی مقد‌‌م، سید‌‌ محمد‌‌رضا مد‌‌رسی یزد‌‌ی، علی مؤمن، عباسعلی اختری، ابراهیم امینی، محمد‌‌علی موحد‌‌ی کرمانی، سید‌‌ ابوالفضل میر محمد‌‌ی، سید هاشم حمیدی، ‌ محمد‌‌ محمد‌‌ی ری شهری، قربانعلی د‌‌ری نجف‌آبادی، محمد علی تسخیری.

هشت رذیله 155 / ستمگری 22 / حقوق 21 / اعمال عبادی 4 / خمس

| پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۳۴ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


سخن ما مدتی درباره موضوع ستمگری به عنوان چهارمین رذیله انسانی است! اگر خدا بخواهد حالاها میهمان این بحث هستیم زیرا دامنه اش وسیع است! تجاوز به هر حقی ستم است و حقوق هم بسیار است. حتی باید از حق یک مورچه هم سخن گفت چرا که به ما درس استقامت می دهد و به همین خاطر برگردن ما حق دارد و ما اگر از کنار تلاش بی وقفه یک مورچه براحتی عبور کنیم و بدتر آن که او را لِه کنیم به او به عنوان یک معلم بزرگ ستم کردیم و به خودمان. به خداوند هم ستم کردیم که مخلوق پیام آورش را این چنین به هیچ انگاشتیم!

دائره ستم خیلی وسیع است خدا به همه ما رحم کند!

خمس یکی دیگر از اعمال عبادی است که در قرآن از آن سخن به میان آمده است! خمس تنها عمل عبادی است که نشان شیعه بودن فرد دارد! زیرا با دادن خمس، سهم سادات را - که همه از فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها هستند - و سهم امام زمان علیه السلام را پرداخت می کند و پرداخت این دو سهم، ابراز مودت عملی به خاندان اهل بیت علیهم السلام است!

در قرآن در آیه 41 سوره انفال می فرماید:

وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ‏ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ

بدانید هر گونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذى القربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى حق از باطل، روز درگیرى دو گروه (باایمان و بى‏ایمان) [روز جنگ بدر] نازل کردیم، ایمان آورده‏اید؛ و خداوند بر هر چیزى تواناست!

بعضی به دلالت این آیه بر قانون خمس آنگونه که در فقه شیعی آمده است ایراد گرفته اند که این آیه اختصاص به خمس غنائم جنگی دارد نه مطلق کسب! زیرا هم آیات قبلش و هم ذیل خود همین آیه مربوط به جنگ بدر است.

اولا چه اشکال دارد قرآن یکی از موارد خمس را مطرح کرده باشد و روایات معتبر قسمتهای دیگر خمس را مطرح کنند؟! آیا سندی عقلی و یا نقلی وجود دارد که باید قرآن به همه مسائل فقهی بپردازد؟ چه شیعیان و چه اهل سنت متفق القول هستند که مسؤولیت تبیین قسمت عمده ای از احکام شرعی بر عهده روایات گذاشته شده است!

آیا در قرآن از نماز آیات سخنی رفته است؟ و یا از وجوب حجاب برای زن در نماز؟ و یا از احکام نماز چماعت؟ و ...

ثانیا صرف این که آیه ای در بین آیاتی با موضوعی خاص بود چرا نتوان حکم آن آیه را تعمیم داد؟ و از آن حکم کلی استفاده نمود؟ مثلا آیه اکمال دین بین آیه سوم سوره مائده است و موضوع جملات قبل و بعد این آیه، مربوط به حکم مردار می باشد. آیا کسی تردید دارد در این که آیه اکمال اصلا ناظر به حکم فقهی مردار نیست؟ آیه اکمال اصلا نمی خواهد بگوید روزی که حکم مردار بیان شده است، دین کامل شده و نعمت تمام گشته و دیگر خداوند راضی که این چنین دینی را داشته باشید!!

شیعیان بالاتفاق و بسیاری از اهل سنت معتقد هستند که آیه اکمال ناظر به مسئله غدیر و نصب امیر المؤمنین علی علیه السلام به خلافت پیامبر اسلام است!

در کتب معتبر لغوی مثل لسان العرب و تاج العروس غنیمت، دستیابی به هر آنچه بدون مشقت بدست می آید معنی شده است پس غنیمت مختص به آنچه از دشمن شکست خورده در جنگ بدست می آید معنی نشده است!

بعضی از شیعیان شبهه دیگری را مطرح می کنند و بدون این که منتظر پاسخ بمانند، شبهه را وارد دانسته و می گویند خمس را خودشان در جایی که صلاح بدانند هزینه میکنند! و حال آن که در فقه جعفری ثابت شده است که حاکم شرع است که به نیابت از امام زمان علیه السلام در باره نوع مصرف خمس اعم از سهم امام و سهم سادات تصمیم می گیرد.

یا مطرح می کنند سهم امام را به روحانیون نمی دهند چون آنها بدرستی به وظائف خود عمل نمی کنند!! این هم حرف باطلی است زیرا تشخیص این که فلان روحانی به وظیفه اش عمل می کند یا نه و در نتیجه آیا باید به او خمس داد یا نه بر عهده همان حاکم شرع است.

حاکم شرع در نظام ولایت فقیه، ولی فقیه است ولی ایشان اجازه داده اند که مراجع تقلید در خمس تصرف کنند و هر جا که صلاح می داند آن را هزینه نمایند!

خلاصه این که یکی از حقوق امام زمان علیه السلام و همچنین فرزندان پیامبر اسلام ادای خمس به آنها است. سهم امام برای حوزه های علمیه هزینه می شود و سهم سادات نیز به فقرای سید داده می شود زیرا نمی شود از زکات به آنها داد.

پاسخ / نگاه استقلالی به لذات (مناجات ذاکرین)

| پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۴:۳۱ ب.ظ

سؤال 180:

سلام علکم

در دعای 13 خمسه عشر انس و قرب به خدا را چطور میشودحاصل کرد؟
پاسخ:
سلام علیکم
در فرازی از مناجات سیزدهم از مجموعه مناجات خمسة عشر بنام ذاکرین آمده است:
اَسْتَغْفِرُکَ مِنْ کُلِ‏ لَذَّةٍ بِغَیْرِ ذِکْرِکَ، وَ مِنْ کُلِّ راحَةٍ بِغَیْرِ اُنْسِکَ، وَ مِنْ کُلِّ سُرُورٍ بِغَیْرِ قُرْبِکَ، وَ مِنْ کُلِّ شُغْلٍ بِغَیْرِ طاعَتِکَ.
از تو آمرزش خواهم از هر لذتى جز لذت تو و از هر آسایشى جز انس با تو و از هر شادمانى بجز قرب تو و از هر سرگرمى به جز فرمانبرداریت.
هر لذت و راحتی و سرور و مشغولیتی که در آن ذکر خداوند نباشد، گناهی است که باید از آن استغفار نمود. ذکر خداوند در این امرو به این معناست که همه اینها باید مرتبط با خداوند باشد. و نیز از او دانسته شود!
این امور اگر از حرام است که تکلیف مشخص است و باید از آن پرهیز شود و اگر از حلال است باید هدف آن مشخص شود و نگاه استقلالی به آن نشود.
لذت و ... از اموری باید باشد که انجام این امور بخاطر توان یافتن برای انجام دستورات و توصیه های خداوند باشد. و نیز این حالات همه نعمتهای خداوند محسوب شود که به بنده اش در دنیا عطا نموه است و به این وسیله او را تکریم نموده است! تکریمی که حیوانات را از آن محروم ساخته است!
خلاصه این که این امور در صورتی که از حلال باشد و در آن هم زیاده روی صورت نگرفته باشد، و نگاه استقلالی هم به ا« نشده باشد، می تواند موجب انس و قرب شود!

پاسخ / شوهری با کمبود عاطفی

| چهارشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ق.ظ

سؤال 179:

با عرض سلام و خدا قوت.سوال من در مورد برخورد من در رابطه با روحیه همسرم است:ایشان در زمان کودکی در محیط بسیار نا آرام بلحاظ رابطه پدر و مادرشان بزرگ شده اند علاوه بر آن روحیه مادرشان نیز بسیار خشک و مردانه بوده بطوریکه خودشان اظهار میدارند که مادر ما اصلا اهل اظهار محبت نبوده است و حتی از بوسیدن بچه ها خودداری میکرده ،جدا از این مسایل روحیه شخصی ایشان نیز درونگرا و کم حرف است در مقابل من یک زنم و احتیاج به ابراز محبت دارم و علاوه بر ان خودم نیز روحیه پرجنب و جوشی دارم تمام اینها باعث تعارض بین ما شده و نیاز روحیه من در زمینه ابراز محبت پاسخ داده نمیشود سواال من از شما استاد گرامی اینست که چکار کنم تا بتوانم  روحیه خودم را حفظ کنم و به ایشان نیز کمک نمایم.ممنونم

پاسخ:

سلام علیکم

قبل از ازدواج می بایست دختر و پسر از نظر میزان نیازمندی به محبت و نیز توانایی بر ابراز آن نسبت با یکدیگر هماهنگ باشند.

پسر باید بتواند بارز محبت کند و دختر نیز بیش از حد متعارف نیازمند به محبت نباشد!

ظاهرا شما مردی برای ازدواج برگزیدید که خود بیشتر به محبت نیاز دارد تا ابراز محبت. ولی به هرحال ازدواج صورت گرفته است و باید بفکر راه حل بود!

شاید بهترین راه حل مشکل شما، قبول مشکل و تلاش نکردن برای رفع آن است! تلاش نکنید تا شوهر کم حرف را به حرف وادارید چون این سبب خواهد شد او بیشتر به ناتوانی اش و عدم تعادل روحی اش واقف شود و در نتیجه بیشتر به لاک خودش فرو رود.

باید همسر خود را همانطور که هست بپذیرید و دل خود را به نقاط مثبتش خوش کنید و نقاط منفی او را اصلا بروز ندهید و با نیاز عاطفی خود را نیز بسازید مثل نیازی که یک نابینا به دیدن دارد. لزوما هر نیازی، نیازی به برطرف کردنش نیست. نیازهایی که نمی توان از پس رفعشان برآمد باید تحملشان نمود و یقین بدانید اگر صبوری کنید خداوند با شما خواهد بود و از فشاری که الان روی خود احساس می کنید کاسته خواهد شد. طوری که می توانید این مشکل را تحمل کنید بگونه ای که به دیگر ابعاد زندگی اتان آسیبی وارد نشود!

سلام علیکم - بسم الله


بحث ما درباره خصلت ستمگری و دامنه وسیع آن است! دامنه ای که شامل هرگونه تجاوز به حقوق را می شود. حتی حقوقی که احکام شریعت مقدسه اسلام و بخصوص اعمال عبادی بر گردن ما دارند. بر این اساس کسی که نمازش را اول وقت نمی خواند دارای سطحی از روحیه ستمگری است!
تا بحال از حق نماز و حق روزه گفتیم و در این جلسه ان شاء الله میخواهیم در باره حق زکات بگوییم.
رکات به معنای پاکیزگی است. و چون با پرداخت زکات، مال پاکیزه می شود به این نوع از انفاق زکات گفته شده است!
البته با توجه به معنای زکات، هر گونه صدقه ای و انفاقی اعم از زکات و خمس و صدقات مستحب و کفارات مالی و غیره زکات گفته می شود. وقتی قرآن می فرماید: اقیموا الصلوة و آتوا الزکاة منظور همه اقسام انفاقات است!
ولی ما در این بحث میخواهیم در خصوص زکات اصطلاحی، به عنوان یکی از انواع انفاقات سخن بگوییم.
زکات احشام و محصولات زراعی و طلا و نقره سبب تعدیل ثروت می شود. هم فقرا سطح زندگی اشان به سطح زندگی اغنیاء نزدیک می شود و سبب می شود تا اغنیاء در آبادی محل سکونت خود سهم بیشتری داشته باشند. زیرا یکی از مصارق هشت گانه زکات، «فی سبیل الله» است که شامل هر کار خیری و از آن جمله ساخت جاده و پل و غیره می شود.
نپرداختن زکات موجب قحطی است. آسمان نمی بارد و زمین بدرستی محصول نمی دهد. و این ترجمان آیه شریفه است که: ان شکرتم لازیدنکم و ان کفرتم ان عذابی لشدید.
عذاب، سلب عذب و گوارایی است! وقتی زمین بخوبی محصول داده است و یا بازار دامداری براه بوده است و یا تجارت رونق داشته است و طلا و نقره فرد زیاد شده است خب رسم شکر گذاری این است که برای فقراء نیز سهمی در این ثروت در نظر گرفته شود و زندگی آنها نیز از عذاب در آمده و عذب و گوارا شود.
اما اگر انفاقات لازم صورت نگیرد، و فرد غنی، فقراء را به سطح زندگی خود نزدیک نکند، آن وقت زندگی خودش به سطح زندگی آنها نزدیک می شود و این همان تفسیر این سخن است که: «نپرداختن زکات موجب قحطی و فقر است!»
در محصولات استراتژیک زکات قرار داده شده است. در کنار آن برای انگور و کشمش هم زکات مشخص شده است! شاید زکات انگور بخاطر این باشد از شراب نمودن آن جلوگیری شود. کسی که زکات انگور را می دهد دیگر نمی آید نافرمانی خداوند را بکند و از آن شراب درست کند!
البته فقه اسلامی این ظرفیت را برای مجتهدین ایجاد نموده است که محصولات استراتژیک دیگری مثل برنج را نیز از جمله مواردی که زکاتش واجب است قرار دهند و زکات را از محدوده ای که در فقه سنتی داشته است  خارج کنند. ولی بالاخره هر کس باید به فتوای مجتهد و مرجع تقلید خود مراجعه کند!
وقتی زکات مال پرداخت شود، پال پاکیزه می شود یعنی این که به صاحب خود نمی چسبد و او را دچار حب دنیا نمی کند و مرگ را بر او سخت نمی سازد و در بدست آوردن مال، حریمهای شرعی را رعایت می کند.
خانواده فرد وقتی از مال پاک استفاده کنند، مسیر رشد و تقوا را راحتر خواهند پیمود و مرد خانه به آیه شریفه «قوا انفسکم و اهلیکم نارا؛ خودتان را و خانواده خود را از آتش حفظ کنید» عمل نموده است!
خلاصه این که حقی که قانون زکات بر گردن انسانها دارد این است که از آن استفاده کنند و مال خویش را پاک سازند تا مال فتنه برایشان نشود و خانواده اشان با خوردن مالِ پاک، زمینه فتنه و معصیت آنها را فراهم نکنند.
استفاده هرچه بیشتر از خواص هر قانونی، ادای کاملتر حق آن قانون است!


پاسخ / انفاق مستقیم

| جمعه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ

سؤال 178:

سلام علکم 

نحوه انفاق به چه صورت است؟آیا مانندایمه  واولیاء باید خودمان فقراونیازمندان روشناسایی وبه خانه شان سر زد یا راههای دیگری دارد. توضیح  دهید ممنونم.
پاسخ:
سلام علیکم
انفاق کردن تنها کمک نمودن به نیازمندان نیست بلکه تقویت روحیه شکر گزاری و بعد تقویت روحیه قناعت و ساده زیستی هم هست!
خیلی ها هستند که مبالغ زیادی کمک به نیازمندان می کنند ولی چون با آنها ارتباط نزدیک ندارند همچنان خوی اشرافی خود را حفظ نموده اند و به همین خاطر کمی که از نعمتهایشان کاسته می شود بنای جزع و فزع را می گذارند و در نتیجه کمکهایشان نیز قطع می شود و یا از میزان آن کاسته می گردد.
بر این اساس ترجیحا شایسته است که با شناسایی فقراء کمک ها را مستقیم به دست آنها رساند و نیز این کار سبب می شود تا با نیازهای مختلف آنها انسان آشنا شود. همیشه نیازها محدود به خوراک و پوشاک نمی شود. مسائل درمانی هست، مسئله اشتغال هست و یا مشاوره و راهنمایی برای حل انواع مشکلات.
امام باقر علیه السلام وقتی پولی را به فقیر می دادند از او می خواستند پول را برگرداند. او می بر می گرداند و حضرت بر آن پول بوسه می زدند و بعد به فقیر بر می گرداندند و می فرمودند: ان الله یأخذ الصدقات خداوند است که صدقه ها را می گیرد و این صدقه به دست خداوند رسیده است پس تبرک شده و بوسه دارد!

سلام علیکم - بسم الله


ستمگری، تنها محدود به ستم به اشخاص نیست بلکه ستم می تواند آنقدر معنای عامی داشته باشد که همه نعمتهای خداوند را در بگیرد. حتی نعمت تشریع اعمال عبادی را.
روزه یکی از این نعمت هاست! به این نعمت هم آنها که روزه می گیرند ممکن است بستم کنند و هم همه آنها که روزه نمی گیرند و عذری شرعی هم برای این «روزه نگرفتن» ندارند!
آنها که روزه می گیرند ممکن است توجهی به روح روزه، و هدف آن نداشته باشند! توجه نداشتن به فلسفه اعمال عبادی مهمترین ستم در حق آنهاست! اعمال عبادی که این ستم به آنها می شود نمی توانند تأثیرات مطلوبی را روی انسانها بگذارند در نتیجه شأن و جایگاه آنها سبگ انگاشته می شود و همین سبک شدن و استخفاف جایگاه آنها بهانه ای به دست آنهایی می دهد که اصلا اهل اعمال عبادی نیستند. اصلا اهل نماز و روزه نیستند!
هدف از تشریع روزه، بیاد گرسنگی روز قیامت بودن است! و از گرسنگی روز قیامت می توان با سیر نمودن گرسنگان در دنیا جلوگیری نمود. جلوگیری از گرسنگی گرسنگان دنیا نیازمند پولی است که از راه حلال بدست آمده باشد. زیرا پول حرام، آنچنان علاقه اش به قلب صاحب خود می چسبد که به ندرت قابل جداسازی از قلب است!
پس روزه سبب پاک شدن کسب و زیاد شدن روحیه بخشش و در نتیجه تعدیل ثروت و عدالت اجتماعی می شود!
و نیز روزه سبب می شود برای انسان ثابت شود که می توان با مقدار کمتری از غذا، هم زنده ماند و زندگی کرد و هم قوی بود و این کمک می کند به سلامتی بهتر و نیز تقویت روحیه قناعت.
هر کدام از سلامتی تن و قناعت به عنوان سلامتی روح دو اثر شگرف دیگر روزه است! 
و نیز روزه خصوصا وقتی در ماه مبارک رمضان صورت می گیرد، رحمت ویژه خداوند را شامل حال فرد می کند و در نتیجه میل او به گناه کاهش یافته و علاقه اش به انجام کارهای صالح افزایش می یابد. و این می تواند باعث خیرات زیادی در فرد و در جامعه باشد!
همه آنچه گفته شد در این تعبیر قرآنی که به عنوان خاصیت روزه مطرح شده است نهفته است: لعلکم تتقون. (بقره: 183)
«لعل» یعنی زمینه. روزه تنها می تواند زمینه تقوا باشد. ولی موانعی وجود دارد که نمی گذارد از این زمینه، و از این زمین مرغوب، محصول مرغوبی بدست آید. مانعِ سرِ راه، عدم رعایت آداب روزه داری است!
آداب روزه داری یعنی:
1) با مال حلال افطار کند و سحری بخورد. 
2) به اندازه ای که قوتی پیدا کند افطاری و سحری بخورد. از پرخوری پرهیز کند!
3) روزه خود را محدود به ماه رمضان نکند بلکه در همه ایام سال زمانهایی را به روزه گرفتن اختصاص دهد تا بتواند کم کم به گرسنگی روزه عادت کند و نگذارد این گرسنگی مانع کارهای روزمره اش شود!
4) به فکر افطاری دادن به روزه  داران باشد!
5) از وقت سحر فقط برای سحری خوردن استفاده نکند بلکه عادت به خواندن نماز شب کند!
6) روزه خود را از بقیه مخفی کند و جز در وقت ناچاری کسی را از روزه هایی که می گیرد مطلع نسازد!
7) با گرفتن روزه ماه رجب و شعبان، خود را برای ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان آماده کند تا بتواند بیشترین بهره را در شبهای قدر ببرد!
8) برای تصمیم های مهم چند روزی را روزه بگیرد تا قلبش کمی زلال شود و بعد اندیشه درست به قلبش الهام شود. خوب است سه روزِ چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه را برای این منظور روزه بگیرد و در عصر روز جمعه دو رکعت نماز استخاره بخواند و بعد از نماز سر بر سجده بگذارد و صد بار بگوید: استخیر الله
این نامش «کمک گرفتن از روزه» است قرآن می فرماید: استعینوا بالصبر و الصلوة. صبر در این آیه در احادیث گفته شده است که منظور روزه است! پس کمک گرفتن از روزه برای حل مشکلات و از آن جمله کاهش قوای جنسی در واقع توجه نمودن به آداب نوع برخورد با روزه است!
حکم روزه با همه مسائل فقهی مختلفی که دارد و نیز دعاهای مختلفی که برای آن وارد شده است و نیز ماه مبارک رمضان با آنهمه معارفی که دارد تمام حکایت از عظمت نعمت روزه می کند و این که خداوند متعال که تعهد به هدایت انسانها را داده است، چقدر خوب و عالی به این تعهدش عمل نموده است. فقط مانده انسانها که بتوانند با شناخت دقیق این معارف، عزم خود را جزم نمایند و از این عمل عبادی پرارج، استقبال شایانی بنمایند.