مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

هشت رذیله 50 / لجاحت 2 / حق روشن است 1

| سه شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۶:۱۵ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


این دومین جلسه مربوط به لجاجت است. گفتیم لجاجت، سرکشی در مقابل حق روشن است. سرکشی در پوشش دلائلی باطل. دلائلی که به صورت جدال لفظی مطرح می شود.
ستمهای زیادی انسانها به خود و به انسانهای پیرامون خود، و به دیگر آنچه در جهان است روا می دارند. غالب این ستمها با اگاهی صورت می گیرد. یعنی شخص ستمگر می داند، حقیقتی را به آن ملتزم نشده است. پس حقهای زیادی برای انسان روشن است. اصلا پشیمانی از ستم، بخاطر آزاری است که چشم از روشنی حق می بیند.
اگر حق روشن نبود، بشر اصلا احساس پشیمانی را تجربه نمی کرد. آرزو نمی کرد زمان به عقب برگردد.
اگر حق روشن نبود، انسان چیزی به نام علم را نداشت. علم، به انسان کار درست را می آموزاند. کاری که حق است.
اگر حق روشن نبود، فرقی بین نحوه زندگی انسانها نبود. هیچ کس بهتر یا بدتر از دیگری زندگی نمی کرد. فرقی بین نگاه انسانها به زندگی و مسائل مربوط به آن نبود. فرقی بین خود انسان در دوران جوانی و خودش در دوران میانسالی نبود. و حال آن که این همه فرق است.
حق، گزاره های بیشماری است که انسان با ده ها و صدها مورد از آن در شبانه روز در تماس است و با نوع رفتار و تحلیل هایش میزان پایبندی و یا عدم پایبندی به آنها را نشان می دهد.
حجم زیادی از حق همیشه روشن است. و انسان برای پایبندی به حق، مانعی بنام جهل ندارد. این که مدام می شنویم: «حقیقت چیست؟ حقیقت کجاست؟» حرف یاوه ای است. حرفی است که ملحدین غربی بخورد ما و خودشان داده اند. آنچنان این سؤال «حقیقت چیست» مطرح می شود انگاری هفتاد لایه از ظلمت روی آن کشیده اند!
کسانی که اعتقادی به خداوند راستین ندارند، باید هم همیشه در زندگی احساس سرگردانی و حیرت زدگی کنند.
خداوند، هر چند وجودی مستقل از مخلوقات خود دارد، ولی در مقام اعتقاد و اعتراف به او، می توان گفت که او، مجموعه ای از همه حق ها است. انسان به هر حقی اعتراف کند، گامی در چهت اعتقاد به خداوند برداشته است. هر حقی آیه و نشانه ای از اوست. و آیات او همه زمین و آسمان را پر نموده است: یبین لکم آیاته لعلکم تهتدون. (آل عمران: 103)
بر همین اساس است که اولیاء رده بالا، معصوم هستند، هیچ اشتباهی نمی کنند. حتی سهوا هم اشتباه نمی کنند. آنها جزیی از جهان خلقت شده اند. اجزاء جهان خلقت با پیروی از آنچه خداوند به آنها داده است در مسیر رشد خود، هیچ اشتباهی را مرتکب نمی شوند. یکی از معانی تسبیح موجودات، همین است. (یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض).
مؤمن کسی است که دیگران از او در امان هستند. مسلمان کسی است که دیگران از زبان و دست او در سلامتند. پس اسلام هم به انسان کمک می کند تا به حقیقتهای روشن، پایبند باشد، و هم آن مقدار از حقیقتهای مجهول را (مثل احکام فقهی) به انسان بیاموزد.
ولی تا انسانها ابتداء پایبند به حقیقتهای روشن شده نباشند، نمی توانند از اسلام بهره ببرند. انسان در مرتبه نخست کمال، خود را پایبندی به حقیقتهایی می کند که بدون نیاز به تعالیم اسلامی روشن هستند مثل زشتی بخل و زیبایی کمک به نیازمندان؛ و در رتبه بعد است که پایبندی به حقیقتهای اسلامی معنی می یابد.
به عبارت دیگر صفات پسندیده انسانی، مقدم بر صفات حمیده ایمانی است. سوره بلد و ماعون را مطالعه کنید. ببینید ایمان را چگونه بعد از توجه به نیازمندان مطرح می کند. و نماز بدون انفاق را مورد توبیخ قرار می دهد.
همین نکته ای را که خدمت شما عرض کردم، حقی روشن است که بسیاری التزام به آن ندارند و در مقابل پذیرش آن لجاجت بخرج می دهد و خود را با نماز و تلاوت سرگزم می کنند و فکر می کنند به این وسیله می توانند نقصهای اخلاقی خود را پوشش دهند. «ویل للمصلین (ماعون: 4)» مال همین دسته است.
اصلا رفتارهای ایمانی کمک می کند تا صفات انسانی عمق یابد و پایدار شود و در نتیجه انسان، در انسان بودن خود قوت یابد و قدرت گیرد. و الا این رفتارها مثل نماز و روزه و حج و زکات و تلاوت، چه ارزش استقلالی دارند؟!
نماز «تنهی عن الفحشاء و المنکر (عنکبوت: 45)» است. روزه «لعلکم تتقون (بقره: 21)» است. حج «قیاما للناس (مائده: 97)» است. زکات «تزکیهم بها» است.
نتیجه بحث این جلسه این شد که حق روشن است و هر گونه تخطی از آن فقط بخاطر سرکشی در مقابل حق است و اسلام آمده است تا با هشدار و ترغیب انسانها را پایبند حقیقتها کند و نیز حقیقتهای دیگری را برای آنها روشن سازد: علم الانسان ما لم یعلم (علق: 5) یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون (بقره: 151)


  • ۲ نظر
  • ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۵

هشت رذیله 49 / لجاجت 1 / تعریف لجاجت

| سه شنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۲۲ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


قرآن، انسان غیر مهذَّب را با هشت خصوصیت تعریف می کند و می شناساند: ناسپاسی، شتابزدگی، لجاجت، ستمگری، ولنگاری، حرص، بخل و نادانی.
از میان عناوین فوق تا اینجای بحث به دو خصلت ناسپاسی و شتابزدگی پرداخته ایم. ان شاء الله از این جلسه به خصلت سوم: لجاحت، خواهیم پرداخت.
قرآن در باره لجاجت می فرماید: ان الانسان اکثر شیء جدلا. انسان بیش از هر چیز، به جدل می پردازد.
جدل، جدال لفظی است. جنگی است که اسلحه آن زبان است و فشنگهای آن جملاتی است که با لعاب منطق، بطرف فرد مقابل شلیک می شود.
ممکن است کسی که اهل جدل است، محتوای سخنش حق باشد ولی نیتش برای گفتن حق نباشد. نیتش غلبه باشد. نفسش از غلبه خوشش می آید. براین اساس لعاب منطق و یا روکش حق هم محتوای باطل را حق نشان می دهد و هم نیت فاسد را، صالح و سالم نشان می دهد.
کسی که جدل می کند، می خواهد بگوید من اگر این سخن را نمی پذیرم نه بخاطر لجاحت است بلکه بخاطر حق ندانستن آن سخن است! پس جدل، دفاع لجوج از لجاجت خود است.
ولی لجوج با همین ابزار دفاعیش، بیشتر خود را رسوا می کند. اصولا همه اهل باطل، از هر ابزاری برای پنهان کردن باطل خود استفاده کنند، همان ابزارها نشانه هایی می شود برای شناخت باطل آنها. این ترجمان آیه شریفه «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» است.
از این مقدمه می توان نتیجه گرفت که جدل و لجاحت دو روی یک سکه هستند.
لجاجت با کفر نیز هم کاسه است. زیرا کفر به معنای انکار حقیقتی است که عقل انسان آن را تصدیق نموده و فطرت به آن ایمان آورده است ولی زبان از تصدیق آن امتناع می کند و اگر هم منافقانه آن را تصدیق کند ولی قلب او آن را انکار می کند. این انکار را می شود در عدم التزام عملی به حق تصدیق شده بخوبی دریافت.
البته وقتی سخن از کفر می شود، ذهن سراغ کفر فقهی نرود. مفهوم کفر فقهی با کفر قرآنی، عموم و خصوص من وجه است:
بعضی از کافرهای فقهی کافرهای قرآنی نیستند مثل غالب غیر مسلمانانی که از نظر فکری مستضعف هستند و سخن حق به آنها نرسیده است.  و یا بسختی دچار شبهه اند. آنها هر چند از منظر قرآن کافر نیستند ولی از نظر فقهی کافرند و احکام فقهی کافر بر آن بار است. قرآن درباره حقیقت انسانها قضاوت می کند ولی فقه درباره ظاهر انسان حکم می دهد. مثلا از نظر فقیه بودائیها نجس هستند حال فرقی نمی کند این بودایی واقعا حق به او رسیده است و منکر آن شده است یا نه. فقیه طبق ظاهر حکم می کند تا بتواند زندگی انسانها را سامان دهد. 
و بعضی کافرهای قرآنی هم کافرهای فقهی نیستند. مانند همه آنها که قسمتی از حق را منکر می شوند مثل اهل سنت و مثل منکرین هر گونه ولایتی برای فقیه.
پس همه آنها که در پذیرش حق لجات می کنند و رو به جدل می آوردند، کافرند. کفر در هر رتبه خود، سهمی از کفر به خداوند را دارد. زیرا هر آنچه حق است، جلوه یکی از اسماء خداوند است. و انکار هر قسمتی از حق، انکار این جلوه است. و هر انکار جلوه ای، مانع از جلوه می شود. مثل دیواری می ماند که مانع از تابش خورشید می گردد. پس کسی که کافر است، راه خداوند را می بندد. «سادّ عن سبیل الله» است. اول خودش و بعد دیگران را منحرف از راه خداوند می کند. راه خداوند راهی است که توسط اسماء او روشن شده است! اسماء او وقتی جلوه می کنند، راه را روشن می سازند.
قلبهایی که زنگار گرفتند و دچار زیغ شده اند،قلبهایی که منکوس شده اند و دیگر دریافتی ندارند، قلبهایی که مهر خورده شده اند و سخت تر از سنگ شده اند، دیگر نه تابشی آنها را گرم می سازد و نه روشن می کند. قلبهایی که فقط از وهم، دریافت می کنند و مثل دراکولا از نور متنفرند زیرا نور آنها را پوک و توخ و زهوق می کند که ان الباطل کان زهوقا.
بر همین اساس است که لجوج به سختی نیازمند جدل است تا بتواند خود را حق نشان دهد. به نورهای مجازی پناه می برد. نورهایی که هزار هزار آنها باز هم نمی تواند شب را روز کند.
از لجاجتهای خُرد به خداوند پناه ببریم که کوه از سنگ ریزه تشکیل می شود. با حق در نیافتیم که هر که با حق در افتاد، ور افتاد. به زمین خورد و تنها وقتی می تواند دوباره بلند شود که توبه کند! توبه و برگشت به حق کند. حق را تصدیق کند. با صدای بلند بگوید که: «من در باطل بودم! حق را عمدا تکذیب کردم. اشتباه نکردم! عمدا راه حق را نپیمودم. جاهل نبودم. عالم بودم. تلاشم بخاطر روشن شدن حق نبود. تلاشم برای خاموش کردن آن بود.» این اعتراف سبب آمرزش او می شود.
این بود تعریفی از لجاحت. ان شاء الله در مباحث بعدی لجاحت را در لایه های مختلفش مورد بررسی قرار خواهیم داد.
  • ۰ نظر
  • ۱۸ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۲۲

هشت رذیله 48 / شتابزدگی 20 / ابعاد شتابزدگی

| يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۰۰ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


هر روزتان نوروز باد!

این فرمایش امام علی علیه السلام است که: «هر روز ما نوروز است.»

روز و شب کهنه و نو ندارد! هر روزی طلوعی دارد و هز طلوع فرصتی دیگر برای استفاده از انبوه نعمتهای مادی و معنوی خداوند. نعمتهایی که از مردگان دریغ شده است. و من و شما زنده ایم شکر خدا! پس اگر قدر بدانیم هر روزمان نو است و اگر قدر ندانیم هر روزمان کهنه است. تکراری است. مثل روز قبل است. و روز قبلترش. با سبزه و سمنو و سیر و غیره هم چیزی عوض نمی شود. خصوصا با ماهی قرمزهای بیچاره که همه عمرهای کوتاهی دارند در این تُنگها تنگ!

جایی می خواندم 5 میلیون ماهی قرمز سالیانه در همین تُنگهای شب عید می میرند!


بحث ما در باره شناخت و علاج هشت رذیله انسانی بود. دومین این رذیله ها شتابزدگی بود. گفتیم شتابزدگی بیشترین خسارتش را به رابطه ما با خداوند می زند. وقتی دعا می کنیم در دیدن استجابت دعا شتاب می کنیم و این باعث سوء ظن ما به خداوند می شود.

و نیز گفتیم عمل به آداب اسلامی ما را باوقار می سازد. و از این میان به آداب نماز پرداختیم و سخنانی را عرض کردیم و مطالبی هم مانده است که نگفتیم گذاشتیم برای بهانه ای دیگر. ان شاء الله.

اما در این جلسه می خواهیم درباره وسعت شتابزدگی در بروز مشکلات عدیده زندگی بگوییم:

انسان شتابزده:

1) کافی است نزد او کمی از دیگری بد گویی شود، همه حس اعتمادش نسبت به آن فرد فرو می ریزد!

2) کافی است فروشنده کمی از جنسش تعریف کند، زودی آن را می خرد و وقتی خرید، کافی است کسی او را نسبت خریدش ملامت کند، سریع از خریدش پشیمان می شود.

3) کافی است دلش چیزی را هوس کند، دیگر تاب و قرار ندارد تا آن که خواسته دلش را برآورده سازد! خشمی را بروز دهد، شهوتی را ارضاء کند! غذایی را که برایش مضر است بخورد!

4) کافی است کمی از او تعریف کنند، آنچنان ذوق می کند که ممکن است شقیقه هایش از زیادی هیجان درد بگیرد. اصلا چرا دیگری تعریف کند، خودش وقتی تصور میکند عجب کار جالبی کرده است و یا عجب حرف پخته ای به ذهنم رسید، آن وقت است که سراسر هیجان زده شود. هیجانات این فرد، از شتاب در انفعال برخوردار است!

5) کافی است کسی از او بخواهد که کاری را انجام دهد و کسی دیگر هم کاری دیگر بخواهد و باز کسی دیگر کاری دیگر! خلاصه انجام چند کار را قول می دهد و چون اهل شتاب است فکر می کند می تواند به همه آن قولها عمل کند و حال آن که هرگز نخواهد توانست آن کارها را با کیفیت مطلوب سامان دهد!

6) کافی است در موضوعی کمی تحقیق کند، زود به نتیجه می رسد. چه بسیار آثار مکتوب نویسندگان عجول را دیده ایم و تأسف خورده ایم. اصلا انکاری یک بار هم آثار خود را نخوانده اند که ببینند خواننده بیچاره چه حسی خواهد داشت وقتی مطلب آنها را می خواند.

یکی از آثار بسیار تأسف برانگیز، ترجمه هاست. امان از این همه ترجمه کتب حدیثی که غالبشان حکایت عجول بودن مترجمان آنها دارد. حالا شکر خدا ترجمه کمتر واسط بین من و کتب حدیث است! خداوند رحم کند به شماها!!

7) کافی است سؤال کننده کمی از سؤالش را بگوید، آدم عجول اجازه نمی دهد، سؤال به پایان برسد و شروع به پاسخ می کند و هرچند بارها تجربه کرده است که برداشتی که از ادامه سؤال داشته است غلط بوده است ولی همچنان دست از این رفتار شتابزده اش بر نمی دارد. اصلا فرض کنید در همه موارد برداشت درستی از ادامه سؤال داشته باشد، آیا ادب حکم نمی کند تا پایان سؤال سکوت کنیم؟! بگذاریم سؤال کننده احساس کند سؤالش پیش پا افتاده نیست؟! حتی وقتی سؤالش به پایان رسید، کمی سکوت کنیم. روی پاسخ به او فکر کنیم. بعد پاسخ بگوییم!

8) فراموشی، یکی دیگر از نشانه های شتابزدگی است. ظاهرا همه ما تجربه فراموش نمودن را داشته ایم و این که چقدر به ما خسارت وارد کرده است! برای رهایی از فراموشی بیش از نخوردن ترشی، نیازمند ترمیم شخصیت شنابزده خودمان هستیم.

چقدر شتابزدگی موجب اشتباه کردن در حساب کردنها شده است! و در آشپزی و در رانندگی و در انجام کارهای خطرناک و ...

شتابزدگی را مهار کنیم! به کودکانمان بیاموزیم و خود نیز بیاموزیم که انجام هر کاری زمان خودش را می طلبد. حق هر کاری، دادن زمان لازم به آن کار است. وقتی شتاب می کنیم در دادن این حق ستم کرده ایم! و عقوبت این ستم را به سرعت دریافت می کنیم! یعنی وقتی نقص آن کار به ما ضرر می زند، در واقع عقوبت این ستم را دریافت نموده ایم!

قصه حضرت یونس را شنیده اید! او در نفرین بر امتش شتاب کرد! خیال هم می کرد کار درستی انجام داده است. وقتی دچار مشکلات شد (مثلا همان رفتن درون شکم ماهی) اولش نمی دانست چرا دچار این مشکلات شده است. بسیار غمگین شد. وقتی انسان نمی تواند مشکلات خود را تحلیل کند دچار اندوه می شود. این اندوه بیشتر او را از خود مشکلات دچار رنج می سازد. بعد که فهمید اشکال کارش چه بوده است، خداوند را تسبیح نمود. گفت:

«ای خدا تو بی عیبی. مشکلات را می آوری، در واقع جلو عکس العمل، عملهای بندگان را نمی گیری! می گذاری آنها بازتاب عملهای خود را ببینند تا شاید آن رفتار زشت را تکرار نکنند.» و خداوند او را از اندوه نجات داد. و خداوند مؤمنین را این چنین از اندوه نجات می دهد. استجابت دعا این چنین برای مؤمن محقق می شود. تحققی همراه با رشد. (انبیاء: 87 و 88)

این آخرین جلسه ما در باره شتاب زدگی بود. ان شاء در جلسه بعد از سومین رذیله سخن خواهیم گفت: لجاجت!

  • ۲ نظر
  • ۰۹ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۰۰

سلام علیکم - بسم الله


ادامه آداب نماز:
وقت فضیلت نمازها

1) وقت فضیلت نماز صبح: وقت فضیلت نماز صبح از اذان صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز ظهر: وقت فضیلت نماز ظهر از اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه بعد از اذان ظهر ادامه دارد.
وقت فضیلت نماز عصر: وقت فضیلت نماز عصر دو ساعت و پنجاه دقیقه بعد از اذان ظهر شروع می شود و تا چهل و دو دقیقه ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز مغرب: وقت فضیلت نماز مغرب از اذان مغرب تا پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز عشا: وقت فضیلت نماز عشا، پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و تا سه ساعت و ده دقیقه ادامه دارد.
وقت فضیلت نماز شب: به اندازه یازده رکعت به طلوع فجر.
2) خواندن نماز صبح، ظهر و مغرب در اول وقت، ثوابی بیشتر از جماعت دارد. لذا اگر جماعت با تأخیر برگزار می شود، بهتر است نماز فردا خوانده شود و بعد با جماعت اعاده شود.
3) ثواب نماز جماعت بیشتر از ثواب خواندن نماز عصر و عشاء در وقت فضیلت است.

فلسفه آداب نماز
نماز در صورتی اقامه می شود هم قلب و هم جسم در قالبی خاص قرار گیرد. و در غیر اینصورت نماز فقط خوانده شده است نه این که اقامه شود. شما وقتی خیمه ای را برپا می کنی باید به همه جزئیات توجه کنی و هیچ طرف و گوشه ای از خیمه رها نباشد بلکه میخهای مربوطه بخوبی محکم و کشیده شود.
جسم نماز گذار مثل خیمه توسط آداب نماز، در کشش خاصی قرار دارد:
نگاه ها در نماز نه رهاست و نه بسته است. هنگام قیام، نگاه به محل مهر باشد و هنگام رکوع بین دو پا روی زمین و هنگام سجده به بینی نگاه کند و هنگام قنوت میان دو کف دست و هنگام تشهد به دامن و هنگام سلام آخر گوشه چشم به سمت راست است.
اعضای بدن آنهایی که در اختیار انسان هستند هنگام نماز در شکلی خاص برنامه ریزی شده است:
هنگام قیام، کمر راست است نه سینه جلو است و نه کمر خمیده است. پاها عدد 11 را تشکیل می دهد نه عدد 7.
هنگام رکوع شانه های عقب است و گردن از شانه های بیرون است و زانوها عقب.
هنگام سجده بدن بر زمین می افتد. بدن کشیده است و آرنج از زمین بلند شده و از بدن دور می شود.
هنگام سر برداشتن از سجدع دستها همچنان روی زمین است و کشیده می شود تا روی رانها قرار گیرد.
هنگام نشستن سر انگشت پای رسات روی زمین است و پای چپ نیز از زیر بدن به طرف راست خارج شده است.
هنگام بلند شدن، زانوها تا جایی که کشش داشته باشد عقب می رود و بعد دست از زمین برداشته می شود.
هنگام قنوت دو دست به هم چسبیده است و آرنج از بدن فاصله دارد و دو دست روبروی صورت و کمی سوی آسمان است.
همه این آداب بخاطر این است که هیچ یک از اعضاء در نماز نباید رها باشد. باید شکلی متفاوت از دیگر حرکات انسان در غیر نماز داشته باشد.
اما قلب نمازگذار، با رعایت آداب جسمی نماز، او هم کمی خرام و رام می شود ولی رام کامل آن به تقوای قبل از نماز مربوط می شود. نمی شود قلب را رها نمود و از او انتظار داشت فقط موقع نماز رام باشد. اگر قبل بخواهد نماز بخواند باید به خداوند ایمان بیاورد و رضایت او برایش مهم باشد و الا انسان نمی تواند قلبش را حتی برای حضور در دو رکعت نماز قانع کند. قلب به راحتی مسلمان و نمازخوان نمی شود.
نوافل
نوافل نمازهای یومیه وسیله ای مطمئن برای محافظت از نمازهای واجب است. نمی شود مستقیم وارد نماز یومیه شد بدون استقبال شایسته و انتظار داشت با این چنین نماز به آرامش رسید. تعقیبات هم بدرقه نماز است. به دستور «حافظوا علی الصلوات» هنگامی عمل می نماییم که استقبال و بدرقه درستی از نمازها داشته باشیم.
1) اگر توفیق نماز شب پیدا کردیم و این نماز را نزدیک صبح بخوانیم بهتر است دو رکعت نافله صبح را بعد از نماز وتر بخوانیم حتی اگر اذان هنوز صبح نگفته باشند. و در غیر این صورت نافله نماز صبح بهتر از بعد از طلوع فجر خوانده شود.
2) قبل از اذان ظهر در مسجد باشیم تا با شروع اذان توفیق پیدا کنیم هشت رکعت نافله ظهر را بجا بیاوریم و بعد هم نماز ظهرمان را با جماعت بخوانیم و شاید وقت باشد دو رکعت نافله عصر را هم قبل از اقامه نماز عصر بخوانیم و بعد از اتمام نماز جماعت عصر، رکعتهای باقی مانده از نافله عصر را به نیت قضا بجای آوریم و بعد مسجد را ترک کنیم!
3) می توان دو رکعت نماز غفیله را به نیت دو رکعت از چهار رکعت نافله مغرب بجای آورد و اگر فرصت انجام دو رکعت دیگر نباشد بعد از اتمام نماز عشاء به جماعت، آن دو رکعت را قضایش را بجای آوریم. وقت نماز غفیله تا قبل از شروع وقت فضیلت نماز عشاء است.
4) بهتر است دو رکعت نافله نشسته نماز عشاء (وتیره) طوری خوانده شود که دو پای خود را از دو طرف بدن خارج کنیم و بین آندو روی زمین بنشنیم. (ان شاء الله تصویرها آماده شد متوجه منظورم به طور کامل خواهید شد.)
5) خوب است در رکعت اول از نماز «وتیره» سوره واقعه تلاوت شود.
6) وقت نافله ها، هم وقت نمازهای واجب است ولی بهتر است نافله در وقت فضیلت نمازهای واجب خوانده شود. 
7) اگر می خواهد بدون این که مشکلی داشته باشد، نوافل را نشسته بخواند باید هر دو رکعت نشسته را یک رکعت حساب کند.
نماز شب
1) وقت نماز شب از نیمه شب ببعد است. هر چه شب تاریک تر گردد و به سحر نزدیک تر شود برای نماز شب بهتر است. بهترین وقت آن در دو سوم انتهای شب است.
2) قضای نمازشب بهتر از خواندن آن قبل از نیمه شب است. هر چند این کار برای افرادی که مشکلی با اقامه نماز در آخر شب دارند جائز است. مثل:
  • جوانهایی که خوابشان سنگین است.
  • کسی که می ترسد محتلم شود و امکان غسل در آخر شب پیدا نکند.
  • مسافرینی که کاروانی مسافرت می کنند و شب را در حرکتند.
  • بیماری که توان بلند شدن در آخر شب را ندارد.
  • شدت سرما بلند شدن آخر شب را سخت نموده است.
  • شبهای تابستان است و فرصت برای هم خواب و هم عبادت بسیار کم است.
البته همیشه باید هنگام خواندن نماز شب قبل از نیمه توجه داشت نباید این کار رویه شود و فرد به این عادت کند.
3) چنانچه زمان کافی برای انجام نماز شب نیست اولا بهتر است رکعات نماز بدون سوره اقامه شود و اگر این مقدار هم فرصت نیست تنها به شفع و وتر و یا تنها به وتر اکتفاء شود. و اگر چهار رکعت خوانده شود و سپیده بزند می توان مابقی نماز شب را خواند و بعد، نماز صبح را اقامه نمود ولی بهتر است ما بقی آن را در وقتی دیگری قضا نمود.
4) مؤمن وقتی عملی را انجام می دهد در آن تداوم دارد به همین خاطر قضای نافله بسیار اهمیت پیدا می کند حتی در سفر خصوصا قضای نافله وتر  و اگر فردی توان قضا ندارد می تواند بجای آن صدقه دهد.
5) درباره زمان قضا باید گفت: بهترین زمان قضا، در همان زمان نماز شب یعنی آخر شب است و اگر نشد، در روز قضا شود و رتبه آخر فضیلت، قضای نماز شب بعد از اقامه نماز صبح است.
6) بهتر است نماز شب تفریق شود. یعنی به سه قسم تقسیم شود: هنگام خواب دو تا دو رکعتی خوانده شود و بعد فرد بخوابد و بعد از نیمه شب بیدار شود و باز دو تا دو رکعتی دیگر را بخواند و بعد کمی قبل از نماز صبح بیدار شود و شفع و وتر را بخواند.
7) نماز شفع قنوت ندارد.
8) گفتن هفتاد بار «استغفر الله» و هفت بار «هذا مقام العائذ بک من النار» در قنوت نماز وتر مستحب است. گفتن 300 بار العفو مستند محکمی ندارد و نیز دعای برای چهل مؤمن نیز در قنوت وتر برایش سندی نیست. دعای چهل مؤمن عمل مستقلی است که هرکسی که حاجتی دارد بهتر است قبل از طرح جاجتش برای چهل مؤمن طلب آمرزش کند و بعد خواسته خود را مطرح کند. البته اگر خواست می تواند این عمل را به تأسی از بزرگان در قنوت نماز وتر انجام دهد.
منظور از مؤمن شیعه دوازده امامی است که مرتکب گناه کبیره نشده و است و اصرار بر انجام صغیره هم ندارد. چند لیست «چهل مؤمن» را آماده کردم می توانید از اینجا دانلود کنید.
9) بهتر است در رکعت اول نماز شب بعد از سوره حمد، سوره کافرون خوانده شود و در رکعت هشتم سوره دهر و در رکعت اول شفع سوره فلق و رکعت دوم، سوره ناس و در نماز وتر، سه بار سوره توحید خوانده شود.
10) به نماز شب، شب جمعه اهمیت ویژه ای داده شود.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «زمانی که می خواهی شب جمعه نماز شب بخوانی در رکعت اول حمد و قل هو الله احد را بخوان و در دومی حمد و قل یا ایها الکافرون و در سومی حمد و الم سجده و در چهارمی حمد یا ایها المدثر و در پنجمی جمد و حم سجده (فصّلت) و در ششمی حمد و سوره مُلک و در هفتمی حمد و یس و در هشتمی حمد و واقعه سپس (سه رکعت شفع و) وتر را با (حمد و) معوذتین (فلق و ناس) و اخلاص بجای می آوری.»

پاورقی: سخنان مدبّرانه یونسی

| يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۳۳ ق.ظ

علی یونسی روز یکشنبه ۱۷ اسفند در «همایش بزرگ هویت ایرانی» در «مرکز همایش‌های بین‌المللی رایزن» با بیان اینکه « در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسئله هم برای امروز است و هم گذشته.» افزود: «چرا که جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است و فرهنگ ما غیر قابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم.»

دستیار ویژه حسن روحانی در امور اقوام و اقلیت‌های مذهبی در ادامه با تأکید بر این‌که «از منافع مردم منطقه دفاع می‌کنیم چرا که همه آنها مردم ایران هستند»، افزود: «همه کسانی که در فلات ایران زندگی می‌کنند مورد حمایت ما خواهند بود و از آنها در برابر خطر تحجر اسلامی، تکفیر و الحاد، سلطه عثمانی جدید، سلطه وهابیت، سلطه غرب و صهیونیستم دفاع می‌کنیم.» 

وی در ادامه سخنان خود گفت که «ایران از زمان تولد جهانی بوده‌است و به صورت یک امپراطوری متولد شده‌است» وی به اظهارات اخیر نخست‌وزیر اسرائیل نیز اشاره کرده و گفت: «نتانیاهو صریحاً اعتراف به عظمت و نفوذ ایران کرده‌است و گرچه مدعی شده ایران ۴ کشور منطقه را بلعیده‌است اما ایران تلاش بر کمک به این کشورها داشته‌است.» بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، روز دوشنبه ۲۷ بهمن گفته‌بود که "امپراطوری ایران" در حال احیا است»

این شیخ اصلاحاتی پله های ترقی اصلاح را از خیلی قبلترها آغاز نموده است. زمانی گفته بود شیرخورشید، جایگزین هلال احمر شود. و زمانی دیگر از نقض حقوق بشر در ایران توسط تندروها سخن گفته بود و این بار هم از احیای امپراطوری ایران! و وقتی دیگر در دیدار با یهودیان از سینه زنی شیعیان انتقاد کرده بود و این که چرا به سینه زنی زمانی بیشتر از نماز اختصاص می دهند.

او که همسر شهید مهدی باکری را به عنوان همسر دوم خود گرفته است، از این بیچاره هم در فتنه 88 نهایت بهره را برده است و حسن، فرزندش هم در آشوبهای آن سال و دفاع از سران فتنه سنگ تام گذاشته است.

آفای روحانی از این هامانهای پیرامونش حذر کند و الا همچنان کمکش می کنند تا مسیر تفرعن را با گامهایی استوارتر بپیماید.

آقای روحانی بداند که دولتش شعار اعتدال داده است و شعار امید و تدبیر. اگر معتدلینش اینها هستند و اگر سخنان اینها است که امید می دهد و با تدبیر است پس وای من و وای تو وای همه!

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُواْ فىِ الْأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نحَْنُ مُصْلِحُون‏. أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَاکِن لَّا یَشْعُرُون‏. (بقره: 11 و 12)

و هنگامى که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» مى‏گویند: «ما فقط اصلاح کننده‏ایم»! آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولى نمى‏فهمند.

ببینید:

درباره یونسی

بازتاب سخنان یونسی در رسانه های جهان


سلام علیکم - بسم الله


ادامه آداب نماز:
41- هنگام تشهد بگویید: «الحمد لله کما هو اهلُه»
42- متورک بنشنید (که قبلا توضیحش ذکر شد) و دستان خود را روی ران نزدیک زانویتان بگذارید.
43- بعد از صلوات تشهد بگویید: وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ فِی أُمَّتِهِ وَ ارْفَعْ‏ دَرَجَتَه‏»
44- در رکعت سوم بعد از اتمام تسبیحات اربعه بگویید: «استغفر الله ربی و اتوب الیه»
45- سجده آخر نماز را با دعا طولانی کنید. می توانید از دو دعای زیر استفاده کنید. (دعاهای دیگری که به عنوان دعای سجده آخر مشهور است سندی برایش نیافتم):

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ‏ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ.

یَا خَیْرَ الْمَسْئُولِینَ وَ یَا خَیْرَ الْمُعْطِینَ‏ ارْزُقْنِی‏ وَ ارْزُقْ عِیَالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَإِنَّکَ‏ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ‏.

46- هنگام سلام آخر نماز بهتر است با چشم اشاره ای به سمت راست خود کنید. و وقتی سلام می دهید فرشتگانی که اطراف ما هستند را بخصوص دو فرشته ای که دو طرف شما هستند و اعمال خوب و بد شما را می نویسند مد نظر داشته باشید.
47- بهترین تعقیب نماز، تسبیحات حضرت فاطمه سلام الله علیها است:
  • این تسبیح را بلافاصله بعد از اتمام نماز و بدون تغییر دادن نوع نشستن خود و بدون هیچ سخنی، آغاز کنید.
  • از بندهای انگشتان دست راست خود برای این منظور استفاده کنید مگر این که تسبیح تربت امام حسین علیه السلام را داشته باشید که ثواب آن بیشتر است.
  • با حوصله این تسبیح را بگویید. شتاب نکنید.
  • بعد از تسبیح یک بار بگویید: لا اله الا الله و یک بار هم بگویید: استغفر الله ربی و اتوب الیه.
  • اگر بیش از عدد ذکر گفتید، در ذهن خود کمتر از سقف عدد مورد نظر را آورده و همان را به عنوان مقدار ذکری که گفته اید قصد کنید و بعد بقیه آن را تا تکمیل عدد بگویید. مثلا اگر 40 بار الله اکبر گفتید. در ذهنتان 30 را بیاورید. و بعد 4 بار الله اکبر بگویید.
  • در صورتی که شک کردید چه مقدار ذکر گفته اید، بنا را بر اقل از عدد تعیین شده بگذارید و بعد طبق روش فوق عمل کنید.

48- بعد از تسبیحات حداقل یک بار سوره توحید را تلاوت کنید.

49- دعای «سبحان من لا یعتدی» بعد از هر نمازی برای تقویت حافظه بسیار مفید است:

سُبْحَانَ‏ مَنْ‏ لَا یَعْتَدِی‏ عَلَى أَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحَانَ مَنْ لَا یَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِی قَلْبِی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیر.

50- بعد از نماز صبح و مغرب بگویید:  إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ‏ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِهِ‏. (تلاوت این آیه و سه بار  صلوات بعد از آن بعد از هر نمازی چنانچه مشهور میان مردم است، من برایش سندی ندیدم!)

51- شعار تکبیری که بعد از نماز گفته می شود مجموعه ای از توحید و تولی و تبری است و بهتر است هنگام گفته شدن آن دیگر اذکار و دعاها قطع شده و هم صدا با دیگران شویم! و نیز اگر این سنت حسنه بعد از انقلاب بعضی جاها به فراموشی رفته است آن را احیاء کنیم!

52- بعد از اقامه نماز بهترین فرصت برای دعا نمودن هست. برای دعای بعد از هر نمازی از قبل فکرش را بکنید. با نماز خواندن نزد خداوند می روید باید از قبل فکر کنید که در محضر او از او چه بخواهید!

53- بعد از اتمام تعقیبات به سجده شکر رویم: دو زانوی خود را کاملا از یکدیگر دور کنیم و سر بر سجده بگذاریم و سینه خود را - اگر می توانیم - و یا لااقل شکم خود را به زمین بچسبانیم. و لااقل سه بار بگوییم: شکرا لله.

54- بعد از سجده شکر دست خود را به محل سجده کشیده و بر بدن خود بمالید تا از بیماریها ان شاء الله محفوظ بمانید.

ان شاء الله در جلسه بعد موارد دیگری از آداب نماز که احیانا از قلم افتاده است اگر یادم آمد خدمت شما عرض خواهم کرد و نیز درباره نوافل سخن خواهم گفت و تصویرهایی را هم برای آداب نماز تهیه و عرضه خواهم نمود. اینها را گفتم که متعهد شوم حتما تا جلسه بعد این کارها را انجام دهم!

هشت رذیله 45 / شتابزدگی 17 / آداب اسلامی 4 / آداب نماز 3

| دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۰۹ ب.ظ

سلام علیکم - بسم الله


ادامه آداب نماز:

32- آداب سجده:

  • وقتی می خواهید سجده روید تلاش کنید با حداقل خم نمودن زانوها و جلو بردن دستان خودتان را به محل سجده بیاندازید. والی خانمها خوب است ابتداء روی دو زانو بنشینند و بعد به سجده روند.
  • آقایان محل سجده را از زانوها فاصله دهند البته تا اندازه ای که خلاف عرف نباشد. ولی خانمها محل سجده را هرچه بیشتر به زانوها نزدیک کنند.
  • آقایان بر خلاف خانمها آرنج خود را از زمین جدا کنند.
  • آقایان بر خلاف خانمها آرنج خود را از صورت خود تا می توانند دور کنند بدون این که سر انگشتانشان از قبله برگردد ولی خانمها آرنج خود را کنار بدن خود قرار دهند.
  • بینی خود را همانند پیشانی بر مهر بگذارید.
  • در ذکر سجده مثل ذکر سجده رکوع عمل کنید فقط از «سبحان ربی الاعلی و بحمده» استفاده کنید.
  • وقتی سر از سجده می دارید دو کف دست خود را بر زمین بکشید و بعد روی زانوی خود بگذارید.

33- خوب است هر نوع نشستن در نماز به صورت تورّک باشد. «ورک» یعنی ران. تورک یعنی نشستن روی ران. مردها روی ران چپشان بنشینند به این صورت که هر دو پای خود را از طرف راست خود خارج کنند و روی پای راست خود را به پشت پای چپ بچسبانند و ران راست خود را روی ران چپ قرار دهند.  زنها پای راست را از طرف راست و پای چپ را از طرف چپ خارج کنند و باسن خود را بین دو پا روی زمین بگذارند.

34- انگشتان دست را بدون فاصله کنار هم قرار داده و سر انگشتان را نزدیک زانو (و نه روی آن) قرار دهید. 

35- حال دستان را آنطور که توضیح داده شد بالا برده و «الله اکبر» بگویید.

36- خوب است بین دو سجده استغفار کنید. بگویید: «استغفر الله ربی و اتوب الیه» و یا فقط «استغفر الله».

37- بعد از سجده دوم به سبک تورک و یا دو زانو ببنشنید. از نشستن روی انگشتان پا (به سبک اهل سنت) خودداری کنید.

38- موقع بلند شدن ابتداء زانوها را از زمین بلند کنید و بعد همچنان که کف دستها رو زمین است آنها را بهطر پای خود نزدیک کنید و تا می توانید بدون برداشتن دستها زانوها را صاف کنید و بعد دستان خود را بردارید. ولی خانمها خوب است همانطور که نشسته اند ابتداء دستان را بردارند و بعد مستقیم  بلند شوند.

39- موقع بلند شدن بگویید: «بحول الله و قوته اقوم و اقعد» و اگر خواستید در ادامه بگویید: «و ارکع و اسجد» ذکر «یا حی و یا قیوم» که بعضا هنگام بلند شدن می گویند، سندی برایش نیافتم. اگر می خواهید این ذکر را بگویید از مرجع تقلید خود مستحب بودنش را استفتاء کنید.

40- آداب قنوت

  • قنوت را مهم شمارید. و آن را طولانی کنید.
  • ابتداء تکبیر بگویید و بعد دستها بلند نموده و آرنج خود را از بدنتان فاصله داده و مقابل صورت خود و به طرف آسمان قرار دهید. خانمها آرنجشان را از بدنشان جدا نکنند. و دستانشان را نزدیک صورت قرار دهند.
  • انگشتان را به هم بچسبانید و شصت را از دیگر انگشتان جدا کنید. ولی خانمها همه انگشتان را به یکدیگر بچسبانند.
  • برای بگرداندن نگین انگشتر عقیق هنگام قنوت سندی نیافتم. اگر خواستید این کار را بکنید برای استحبابش از مرجع تقلید خود استفتاء کنید.
  • در دعای قنوت خود ترجیحا دعاهای مربوط به فرج امام زمان علیه السلام را بخوانید مثل:
لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ‏ وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ‏.

اللَّهُمَ‏ کُنْ‏ لِوَلِیِّکَ‏ الحجة بن الحسن فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلًا.

اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ‏ نَبِیَّکَ‏ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی. 

 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ‏ قَلْبِی‏ عَلَى‏ دِینِکَ.


  • خوب است قبل از هر دعایی ابتداء بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود و بعد الحمد لله رب العالمین و بعد صلوات فرستاده شود.
  • در عای اللهم کن لولیک جمله «صلوات الله علیه و علی آبائه» در منابع دست اول نیامده است. تنها این مطلب ذکر شده است که ابتداء خداوند تمجید شده و بعد صلوات فرستاده شود و سپس این دعا خوانده شود.

فعلا همین مقدار بس باشد تا جلسه بعد و بیان ادامه آداب نماز خدا نگهدار و التماس دعا!



سلام علیکم - بسم الله


ادامه آداب نماز:
19- برای رسیدن به نماز جماعت ندوید! دقائقی قبل از شروع نماز از هر آنچه آرامش را بهم می زند پرهیز کنید!
20- مقید باشید حتما برای نمازهایتان اذان و اقامه بگوید:
  • اگر غفلتا اذان و اقامه را فراموش کردید و وارد نماز شدید و قبل از رکوع یادتان آمد نمازتان را بشکنید و اذان و اقامه بگویید.
  • وقتی مؤذن اذان می کوید جملات اذان را با او آهسته تکرار کنید. برای گشایش رزق بسیار مؤثر است. این عمل را حتی اگر در دستشویی هستید انجام دهید. این عمل در ضمن باعث می شود تا هنگام اذان با کسی صحبت نکنید!
  • اگر خودتان اذان می گویید، جملات اذان را آرام بگویید. آنها را بیکدیگر نچسبانید. لفظ الله را تو پر بگویید و این چنین خداوند را تعظیم کنید.
  • بین اذان و اقامه بهتر است به سجده بروید و یک درخواستی را با خداوند در میان بگذارید. و یا قدمی را جلو برداشته و دست به دعا بردارید و یا تنها به قدمی به جلو برداشتن و برگشتن به عقب اکتفاء کنید.
  • برای اقامه گفتن و یا هنگام شنیدن آن از امام جماعت بایستید و خصوصا بعد از «قد قامت الصلوة» سکوت کنید!
  • اقامه را کمی تندتر از اذان بگویید.
21- قبل از شروع نماز شش بار «الله اکبر» بگویید. و بعد این دعا را بخوانید: یَا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ الْمُسِی‏ءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمُحْسِنَ أَنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسِی‏ءِ وَ أَنْتَ الْمُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسِی‏ءُ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا تَعْلَمُ مِنِّی.
22- انگشت بزرگ دو پای خود را به طرف قبله کنید! و بین دو پا به اندازه یک وجب بسته فاصله بیاندازید و اگر خانم هستید دو پا را به یکدیگر بچسبانید.
23- با شروع تکبیره الاحرام دستان بالا ببرید طوری که با اتمام تکبیر دستان شما به لاله گوشتان رسیده باشد و دو کف دست نیز رو به قبله باشد.
اگر خانم هستید، بدون این که آرنج خود را از بدنتان جدا کنید دستها را تا زیر گلوی خود بالا ببرید. و لبه دستها رو به قبله باشد.
24- دو دست خود را بالای رانتان قرار دهید.
25- قبل از شروع هر سوره ای از قرآن آرام «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» بگویید.
26- اگر در نماز جماعت هستید در صورتی که نماز ظهر و عصر را می خوانید آرام ذکر بگویید و اگر در نمازهای دیگر هستید و صدای امام جماعت بخوبی به شما نمی رسد آرام سوره حمد را بخوانید و الا سکوت کنید.
27- سوره حمد را در نماز صبح و مغرب و عشاء با صدای حزین بخوانید. اگر خانم هستید و صدای شما را نامحرم می شنود سوره حمد را آهسته بخوانید.
28- بعد از اتمام سوره حمد توسط امام جماعت، «الحمد لله رب العالمین» بگویید.
29- سوره بعد از حمد:
  • قانون عمومی نمازها اعم از واجب و مستحب تلاوت سوره قدر در رکعت اول و سوره توحید در رکعت دوم است. مگر این که دستور دیگری رسیده باشد.
  • در رکعت اول نماز صبح و مغرب سوره کافرون را تلاوت کنید.
  • در رکعت اول نماز عشاء شب جمعه سوره اعلی و در نماز صبح و ظهر و عصر روز جمعه در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقون را تلاوت کنید.
  • در رکعت اول نماز صبح روز دو شنبه و پنج شنبه سوره انسان و در رکعت دوم سوره غاشیه را تلاوت کنید.
  • بعد از اتمام سوره توحید بگویید: کذالک الله ربی. اگر امام جماعت هستید بگویید: کذالک الله ربنا.
  • از تلاوت یک نفس سوره توحید پرهیز کنید!
30-  برای رفتن به رکوع تکبیر بگویید. برای همه تکبیرهای مستحبی بین حرکات نماز همان ادب بلند نمودن دست را رعایت کنید. زینت نماز به رعایت ادب کامل بلند نمودن دستها هنگام تکبیر است.
31-  ادب رکوع:
  • ابتداء دست راست و سپس دست چپ خود را روی زانویتان بگذارید.
  • مردان خوب است زانوها را خوب عقب ببرند و زنان این کار را نکنند بلکه تا می توانند زانوها را جلو بیاورند.
  • مردان بمقداری خم شوند که پشتشان صاف شود ولی زنان مستحب است تنها به مقداری خم شوند که سر انگشتانشان به زانوهایشان برسد.
  • مردان هنگام رکوع آرنج دستان خود را از بدنشان هر چه بیشتر فاصله دهند ولی زنان تا می توانند دستشان به بدنشان چسبیده و نزدیک باشد.
  • مردان سر خود را در رکوع از شانه های بیرون آورده و شانه ها را عقب دهند ولی زنان سر خود را بیشتر در شانه هایشان فرو برند.
  • مردان دستان خود را روی هر پوششی که دارند قرار دهند ولی زنان دستان خود را زیر پوششان مخفی کنند.
  • مردان انگشتان خود را وقتی روی زانو می گذارند باز کنند.
  • بعد از آرامش تن و کمی مکث ذکر رکوع را بگویید.
  • بهتر است سه بار سبحان ربی العظیم و بحمده بگویید همراه با صلوات. و یا سه بار بدون صلوات و یا یک بار با صلوات.
  • موقع سر برداشتن از رکوع ابتداء دست چپ و بعد دست راست خود را بردارید.
  • بدن شما که کاملا آرام شد تکبیر بگویید و بعد بگویید: «سمع الله لمن حمده» و بعد بگویید: «الحمد لله رب العالمین» و سپس تکبیر برای رفتن به سجده را بگویید آنگاه به طرف سجده بروید!

خب همین فعلا مقدار بس باشد. تا ان شاء الله توفیق دیگری باشد که خدمت شما باشیم خدا حافظ

هشت رذیله 43 / شتابزدگی 15 / آداب اسلامی 2 / آداب نماز 1

| چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۰۲ ق.ظ

سلام علیکم - بسم الله


انجام هر عملی در صورتی می تواند بیشترین خاصیتی که برای آن عمل شمرده می شود داشته باشد که با آداب مربوطه اش صورت بگیرد. اگر این آداب مورد بی توجهی قرار گیرد و بعد اعتراض شود چرا فلان عمل، فلان خاصیت را نداشت، این اعتراض بجایی نخواهد بود.
برای نماز دو خاصیت عمده شمرده شده است: مقاومت درونی برای جلوگیری از کارهای زشت عرفی (فحشا) و شرعی (منکر) و نیز ذکر و یاد خداوند که خاصیتی بزرگتر است. (عنکبوت: 45)
اگر بهره بری کامل از نماز با رعایت آداب آن صورت گیرد، انسان در درون و بیرون، به آزامش و وقار می رسد و در همه ابعاد از شتابزدگی های مذموم ان شاء الله خلاصی می یابد.
تلاش خواهیم کرد بطور خلاصه و نیز به صورت جامع به این آداب در وسع اطلاعاتمان اشاره کنیم. همه این آداب مستند به کتب معتبر است که آوردن هریک از انها بطول می انجامد اگر مستند هر کدام از این آداب را خواستید مطرح کنید در خدمت شما هستم:
1- پس از هر اقامه نمازی، از خداوند بخواهید نماز بعدیتان طوری اداء شود که او قبول کند.
2- در فاصله دو نماز اگر با زمینه گناهی برخورد نمودید، برای حفظ قلبتان از آلودگی و مهم شمردن ملاقاتی که در نماز بعدی با خداوند دارید، از گناه چشم پوشی کنید.
3- وقتتان را طوری تنظیم کنید که حتی الامکان در اول وقت، در مسجدی حضور داشته باشد و یا در جایی دیگر، لااقل یکی از دو نماز را اول وقت بخوانید.
4- اگر از قبل وضو دارید، بهتر است برای نماز دوباره وضو بگیرید.
5- قبل از وضو به دستشویی بروید تا هیچ ادراری را با خود در نماز حمل نکنید. هنگام دستشویی آیة الکرسی را قرائت کنید.
6- قبل از وضو کار خوبی را انجام دهید مثل صدقه، احسان به والدین، قرائت سوره حمد و ارسال ثواب آن برای رفته گان، و ... هر چند آنطور که قبلا گفتیم بهترین کار خوب، ترک گناه است.
7- برای انجام وضوی کامل وقت بگذارید و حوصله بخرج دهید زیرا وضوی کامل نقش عمده ای در حضور قلب در نماز دارد. بنابرین:
  • وقتی به شیر آب نگاه کردید بگویید: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْمَاءَ طَهُوراً وَ لَمْ یَجْعَلْهُ نَجِسا.
  • آب را داخل دهان نموده و مضمضه کنید و یا مسواک بزنید لااقل با انگشت سبابه این کار را بکنید و بعد بگویید: اللَّهُمَّ لَقِّنِّی حُجَّتِی یَوْمَ أَلْقَاکَ وَ أَطْلِقْ لِسَانِی بِذِکْرِکَ وَ شُکْرِک.
  • خوب است استنشاق هم بکنید (آب را سه بار داخل بینی  نموه و خارج کنید) و بگویید: اللَّهُمَّ لَا تُحَرِّمْ عَلَیَّ رِیحَ الْجَنَّةِ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَشَمُّ رِیحَهَا وَ رَوْحَهَا وَ طِیبَهَا.
  • وقتی صورت خود را می شویید بگوید: اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهِی یَوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یَوْمَ تَبْیَضُّ فِیهِ الْوُجُوه.
  • موقع شستن دست راست بگویید: اللَّهُمَّ أَعْطِنِی کِتَابِی بِیَمِینِی وَ الْخُلْدَ فِی الْجِنَانِ بِیَسَارِی وَ حَاسِبْنِی حِساباً یَسِیرا.
  • موقع شستن دست چپ بگویید: اللَّهُمَّ لَا تُعْطِنِی کِتَابِی بِیَسَارِی وَ لَا تَجْعَلْهَا مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِی وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّی مِنْ مُقَطَّعَاتِ النِّیرَان.
  • موقع مسح سر بگویید: اللَّهُمَّ غَشِّنِی بِرَحْمَتِکَ وَ بَرَکَاتِکَ وَ عَفْوِک.
  • موقع مسح پا بگویید: اللَّهُمَّ ثَبِّتْنِی عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ اجْعَلْ سَعْیِی فِیمَا یُرْضِیکَ عَنِّی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَام.
  • بعد ا تمام وضو سوره قدر را تلاوت کنید و بعد این دعا را بخوانید: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ تَمَامَ الْوُضُوءِ وَ تَمَامَ الصَّلَاةِ وَ تَمَامَ رِضْوَانِکَ وَ تَمَامَ مَغْفِرَتِکَ. و بعد از آن آیة الکرسی را قرائت کنید.
  • چنانچه فرصت و یا حوصله این دعاها را ندارید می توانید قبل از وضو بگویید: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنَ التَّوَّابِینَ وَ اجْعَلْنِی مِنَ الْمُتَطَهِّرِینَ و در پایان وضو بگویید: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
  • آب وضو را یا خشک نکنید و یا با حوله ای که مخصوص خودتان است خشک کنید.
8- بعد از اتمام وضو از خداوند خواسته ای را مطرح کنید. و یا سوره حمدی را بخوانید و ثوابش را نثار والدین خود اگر فوت نموده اند و یا پدر بزرگ و مادر بزرگ خود کنید.
9- سر و صورت خود را شانه بزنید و از عطر استفاده کنید و انگشتر بخصوص عقیق در دست کنید.
10- اگر به مسجد می روید قبل از ورود به مسجد این دعا را بخوانید: اللّهمّ ضَیْفُکَ بِبَابِکَ، یَا مُحْسِنُ، قَدْ أتَاکَ الْمُسِی‏ءُ، فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکَ، یَا کَرِیمُ.
11- با پای راست داخل مسجد شوید و با پای چپ از آن خارج شوید.
12- تا که داخل مسجد شدید، رو به قبله بایستید و خواسته ای را از خداوند درخواست کنید!
13- سعی کنید در صفهای جلوتر و خصوصا صف اول پشت امام جماعت و یا سمت راست او بایستید.
14- بهتر سجاده اختصاصی داشته باشید. سجاده ای سفید و ساده بدون رنگ و نگار.
15- از دو مهر استفاده کنید یکی برای پشیانی و دیگر برای بینی. ترجیحا مهر از تربت امام حسین علیه السلام باشد.
16- از عبا استفاده نکنید. هم دست و پا گیر است و هم مبنای شرعی ندارد. اگر می خواهید شال و یا چفیه ای بر شانه اتان بیاندازید طوری نباشد که حواس شما را در نماز معطوف به خود کند. و نیز کت خود را یا بپوشید و یا کناری بگذارید. آن را روی شانه اتان نیاندازید.
17- نماز خود را با نافله شروع کنید: نماز صبح دو رکعت نافله دارد که قبل از نماز خوانده می شود و نماز ظهر و عصر نیز هر کدام چهار تا دو رکعتی نافله دارد که باز قبل از نماز خوانده می شود. نماز مغرب دو تا دو رکعتی نافله دارد که بعد از نماز خوانده می شود. نماز عشاء نیز دو رکعت نافله دارد که بعد از نماز و به صورت نشسته خوانده می شود.
18- می توانید در نافله به قرائت حمد تنها اکتفاء کنید. و نیز می توانید آنها در زمانی دیگر به نیت قضاء بخوانید. حتی می شود نافله ها را در حالت حرکت خواند که دیگر لازم نیست رو به قبله باشد. سعی کنید صدقات خود را به نیست نافله هایی که قضا شده اند بدهید تا هم ثواب صدقه را ببرید و هم اهتمام خود را به نوافل نشان دهید. نوافل باعث جبران نواقص نمازهای واجب می شود.
تا ان شاء الله جلسه بعد خدا حافظ


هشت رذیله 42 / شتابزدگی 14 / آداب اسلامی 1

| چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۴۰ ب.ظ

بسم الله - سلام علیکم


مباحثی که هرازچندگاهی توفیق می شود که آن را خدمت شما دوستان مطرح کنیم درباره شناخت و علاج هشت رذیله عمده انسانی است. ناسپاسی اولین آن بود که مباحثش تمام شد و شتابزدگی دومین این رذائل است که فعلا مشغول آنیم.
گفتیم که برای علاج شتابزدگی در بعد توحیدی آن باید نسبت به کارهای خداوند معرفت پیدا کرد تا از قضاوت سریع و بی تأمل دراین باره پرهیز شود و به همین مناسبت مباحثی درباره آثار اعمال بد و خوب و نیز مسائلی را در موضوع دعا مطرح کردیم.
از این جلسه می خواهیم به علاج دوم شتابزدگی ورود پیدا کنیم! آداب اسلامی. بله آداب اسلامی به خوبی می توانند ما را از شتابزدگی خارج کنند و شخصیت باوقار همراه با قلبی آرام و عقلی حاکم به ما بدهند.
ادب و یا دأب، به معنای روش است. روش انجام هر عملی را ادب می گویند. هر چند ادب به دو قسم خوب و بد تقسیم می شود ولی واژه ادب بدون قید خوب و بد در عرف به ادب خوب گفته می شود. مثل این که گفته می شود فلانی اخلاق دارد. یعنی اخلاق خوبی دارد.
انجام هر کاری نیازمند نیتی درست و قالب رفتاری صحیحی یعنی همان ادب است. قالب رفتاری گاهی به صحت یک عمل کمک می کند و گاهی به ارتقاء آن سود می رساند.
اسلام انسان را تسلیم خداوند می خواهد. پس خداوند باید برای همه رفتارهای او روش ارائه دهد تا انسان عذری برای تسلیم نبودن در بعضی رفتارهایش نداشته باشد. همچنان که هدف از آفرینش عبودیت شمرده شده است (ذاریات: 56) و عبد کسی است که گوش به فرمان مولای خود است و اگر مولا عبد خود را در بسیاری از کارهایش به حال خود واگذار کند دیگر نباید از او انتظار داشته باشد که او تابع کسی جز مولایش نباشد.
قرآن آنانی را که هوسهای خود را پرستش می کنند مذمت می کند. اگر اسلام برنامه دقیق برای همه رفتارهای انسان نداشته باشد، دیگر این حق برای خداوند نیست که او را برای این که پیرو هوسش شده است مذمت کند. (فرقان: 43)
نمی توان گفت خداوند به انسان عقل داده است و همین برای تمام شدن حجت کافی است و انسان دیگر با وجود عقل بهانه ای برای خروج از عبودیت ندارد. نمی توان این چنین گفت زیرا عقل درباره کلیات نظر می دهد. عقل می گوید با مردم خوب برخورد کن تا آنها هم با تو خوب برخورد کنند و یا از خداوند و از هر صاحب نعمتی تشکر کن و یا در معاملات صحیح عمل کن و غیره ولی وقتی از عقل سؤال کنی برخورد خوب با مردم چگونه است؟ و یا از خداوند چگونه باید تشکر نمود؟ و یا معامله صحیح چه معامله ای است؟ عقل چه دارد بگوید مگر هر آنچه را آموخته است!
و نیز گفته نشود عرف خودش مصداق ها را مشخص می کند. عرف تابع هوس جمع است. عرف نمی تواند خود را از هوس مصون دارد و هوس هیچ گاه منافع دراز مدت انسانها را در نظر نمی گیرد. مگر نمی بینید رسمهای مردم را که از عرفِ آنها تبعیت می کند که چه بر سر آنها آورده است؟
نیاز به دین قطعی است و دین یعنی ارائه روش برای ابعاد مختلف زندگی.
از مجموعه روشهایی زندگی تعبیر می کنیم به «سبک زندگی» و ادب زندگی و وقتی منبع این سبکها و ادبها، اسلام باشد پس خواهیم گفت که آداب اسلامی سبکی است که اسلام برای زندگی انسان ارائه نموده است.
رعایت آداب اسلامی علاوه بر حفظ توحید و نیز بهره بری بالا از کاری که صورت می گیرد و نیز مصونیت زیاد ار عوارض آنچه انجام می پذیرد، خاصیت دیگری که مترتب بر رعایت آداب اسلامی است رهایی از شتابزدگی و کسب وقار و در نتیجه پیدا نمودن آرامش درونی است.
ما در بحث آداب اسلامی قصد نداریم به طور مفصل به همه آداب اسلامی بپردازیم. ان شاء مجموعه ای را در حال آماده سازی داریم که دعا کنید خداوند توفیق اتمام این کار را به ما بدهد که به وقت خودش به اطلاع شما خواهم رساند ولی فعلا می خواهیم گذری بر کلیات بعضی از آداب اسلامی بخصوص با نگاه وقار بخشی، داشته باشیم.
1- دعاهایی که برای اعمال مختلف وارد شده است مثل دعاهای وضو، غسل و نماز و یا دعاهای مربوط به نوشیدن، خوردن، لباس پوشیدن، داخل و خارج شدن از منزل، شانه نمودن، سورمه کشیدن، حجامت نمودن، دستشویی رفتن، استحمام کردن، عیادت رفتن، نشستن، بلند شدن، خندیدن، آمیزش نمودن، درخواست از خداوند، انواع معاشرت، سخن گفتن، خوابیدن، سوار شدن، سفر نمودن، و ...
نمی شود کسی هم کارهایش را با شتاب انجام دهد و هم موفق شود که دعاهای مربوطه آنها را در ظرف انجام عمل، بخواند.
2- وقتی لقمه را کوچک برداریم  و آن را خوب بجویم و با یک دست غذا بخوریم و از خوردن غذای داغ پرهیز کنیم و ریزه های ته ظرف و آنچه از ظرف بیرون ریخته است را بخوریم همه اینها سبب خواهد شد تا آرامش خود را هنگام خوردن غذا حفظ کنیم!

3- دست و پای راست و چپ نقش عمده ای در آداب اسلامی دارد. بعضی کارهای را خوب است با دست و یا پای راست انجام دهیم مثل ورود به مسجد و خروج از دستشویی و یا پوشیدن لباس و کفش با دست و با پای راست و در آوردن آنها با دست و یا پای چپ و نیز گرفتن هر چیزی با دست راست و از طرفی تطهیر خود در دستشویی با دست چپ و ... اینها همه نمونه ای دیگر از وقار بخشی آداب اسلامی است.

4- وقتی می خواهیم افطار کنیم بسم الله می گوییم و سوره قدر ار تلاوت می کنیم و درخواستی را به آستان خداوند مطرح می کنیم و بعد می گوییم: «اللهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت» و بعد روزه خود را با آب گرم و  خرما باز می کنیم. این عمل از بسیاری از مشکلات شتابزدگی هنگام باز نمودن روزه جلوگیری خواهد نمود.

5- رعایت رو به قبل و پشت به قبله یکی دیگر از آدابی است که در رفتارهای مختلف عبادی و غیر عبادی به وقار ما کمک می کند. در هر مجلسی حتی الامکان را رو به قبله می نشینیم و آب دهان خود را رو به قبله نمی اندازیم و پایمان را رو به قبله دراز نمی کنیم و پوشک کودک خود را رو و پشت به قبله عوض نمی کیم و رو و پشت به قبله آمیزش نمی کنیم و نیز از دستشویی کردن رو و پشت به قبله و نیز رو به خورشید و یا باد پرهیز می کنیم.

فعلا شب بخیر