مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر

تمرینی برای تدبر روی اندیشه های ناب

مشق تدبر
طبقه بندی موضوعی

۱۵ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

سلام علیکم – بسم الله


دعای استغفار بند 47

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ أَنْتَ أَحَقُ‏ بِمَعْرِفَتِهِ إِذْ کُنْتَ أَوْلَى بِسُتْرَتِهِ فَإِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که تو به شناخت آن آگاهتری زیرا پیش از هر کس تو به پوشانیدن آن سزاوارتری، چون فقط تو سزاوار پرهیز و آمرزش هستی؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

شرح:

شناختی که خداوند از گناهان انسان دارد، شناختی متفاوت از انسانها نسبت به این گناهان است! انسانها وقتی نسبت به گناهی شناخت پیدا می کنند در پی مجازات شخص گنهکار بر می آیند لذاست که انسانها سزاوار این شناخت نیستند.

بر این اساس اعتراف نمودن گناه نزد دیگری و نیز خبر دادن از گناه دیگری جائز نیست! اصلا آدمها در نباید از گناه دیگری با خبر شوند و اگر هم چیزی شنیدند نباید آن را پی گیری کنند مگر این که ستمی در حق کسی که توان دفاع از خود را ندارد اتفاق افتاده باشد!

در این میان تنها خداوند است که سزاوار است از گناهان بندگانش مطلع باشد. زیرا خداوند از معرفت خود نسبت به گناهان بندگانش جهت رسوایی آنها استفاده نمی کند. ولی انسانها این کار را می کنند!

حال برای این که بنده توفیق یابد تا به آمرزش الهی دست یابد باید چه کند؟ باید از خداوند بترسد. از این ببعد تقوای الهی را رعایت کند! باید از عذاب کسی خود را نگهدارد که همه جیز را می داند و این دانشش را محفوظ داشته است! به کسی آن را منتقل نکرده است! پس خداوند اهلیت برای این که انسانها از او تقوا داشته باشند، دارد.

وقتی «اهل التقوی» بودن خداوند مورد توجه انسان قرار گرفت آن وقت است که خداوند «اهل المغفرة» می شود!

هر کسی از ما اطلاعات محرمانه ای داشته باشد، باید از  او بترسیم! زیرا این اطلاعات می تواند جان و مال و ابروی ما را به خطر بیافکند!

خداوند وقتی نسبت به ما معرفت دارد و این معرفت خود را نیز پوشیده داشته است پی این اهلیت را دارد که از او ترسیده شود. (اهل التقوی).

در پی این تقوا و ترس، ترک گناه قبلی اتفاق می افتد. انسان خود تلاش می کند تا خود ار از گذشته آلوده اش رها کند، آن وقت است که خداوند به کمک او می آید و گذشته آلوده اش را می پوشاند.

پس ابتداء انسان باید تصمیم جدی بگیرد که گذشته ای را بپوشاند، آن را همچنان مستولی بر اکنون و آینده خویش نکند! تا بعد از آن خداوند این تصمیم بنده اش را محقق کند. تحقق این تصمیم، آمرزش و پوشاندن گناهان او و قطع نمودن اکنون و آینده او از گذشته آلوده اوست!

سلام علیکم – بسم الله


دعای استغفار بند 46

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَمْحَقُ الْحَسَنَاتِ وَ یُضَاعِفُ السَّیِّئَاتِ وَ یُعَجِّلُ النَّقِمَاتِ وَ یُغْضِبُکَ یَا رَبَّ السَّمَاوَاتِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که حسنات را نابود و سیئات را دو چندان میکند، بدبختی ها را با شتاب به سوی انسان سوق داده و تو را، ای پروردگار آسمان ها، به غضب می آورد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

شرح:

بند فوق از دیگر خسران های گناه می گوید. از خسرانهایی که گذشته و آینده بر سر گنهکار آوار می سازد:

کارهای خوبی که انجام داده است از بین می برد و کارهای بدش را دوچندان می سازد.

آنچه از آثار شوم کارهای زشت که می توانست با تأخیر سراغ انسان بیاید، در آمدنش تعجیل می شود و حلمی که می توانست خداوند داشته باشد تبدیل به خشم می گردد.

گناه بر گذشته و آینده انسان سایه شوم خودش را این چنین می اندازد.

گذشته و آینده در نگاه ما معنی دارد و الا در عالم ملکوت زمان بی معنی است! گذشته و آینده در زمان حال قابل رؤیت است! لذاست که گناه می تواند این گذشته و آینده انسان را تحث تأثیر خود قرار دهد!

از نگاه دیگر، وقتی کارهای خوب انسان مورد قبول قرار نگیرد، در انسان باعث تقوایی نمی شود در نتیجه ارتکاب گناه نشان عدم قبول اعمال سابق و نبودن آنها در پرونده انسان است!

وقتی اعمال خوبی در پرونده انسان نباشد، دیگر بهانه ای برای ترحم به او و بردباری نسبت به او نیست در نتیجه نقمت و عذاب سوی او شتاب می گیرد!

و نیز گناه سبب دو چندان شدن گناه سابق او می شود زیرا گناه اکنون نشان عدم آمرزش گناهان پیشین است و نشان این حقیقت شوم است که گناه اکنون تحت تأثیر پلشتی روح صورت گرفته است پلشتی که از ارتکاب گناهان سابق بوجود آمده است!

وقتی گناهان سابق آمرزیده نشده باشد یعنی شخص برای ا«ها بدرستی استغفار نکرده و توبه ننموده است! عدم توبه از گناه خود گناه مضاعفی است! زیرا نشان از سبک شمردن گناه است!

پس با ارتکاب گناه جدید، ثابت می شود گناه سابق سبک انگاشته شده است و سبک انگاشتن گناه، بر حجم زشتی آن می افزاید!

 

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 45

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یُزِیلُ النِّعَمَ أَوْ یُحِلُّ النِّقَمَ أَوْ یُعَجِّلُ الْعَدَمَ أَوْ یُکْثِرُ النَّدَمَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که نعمتها را از بین میبرد و بدبختی را فرود می آورد یا موجب تعجیل در فنا و نیستی میشود، یا باعث پشیمانی بسیار می گردد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

شرح:

در فراز فوق از مراحل چهارگانه تباهی سخن می گوید که گنهکاران با آن موداجه هستند مگر این که از گناه کردن دست بردارند و توبه کنند.

در آغاز گناه باعث زال شدن قسمتی از نعمتها می شود. نعمتها فرصتهای رشد است. قسمتی از این فرصتها با گناه از بین می رود.

فرصتها وقتی از بین رفت مکشلات خود را نشان می دهد. مشکلاتی که بخاطر وجود نعمتها خود را نشان نمی داد.

مشکلات وقتی هجوم آوردند بدبیاری پشت بدبیاری قسمتی از زندگی انسان را کاملا از بین می برد.

و در مرحله آخر پشیمانی و حسرت همه وجود انسان را در بر می گیرد! پشیمانی که دیگر سودی ندارد.

در آغاز گناه پشیمانی مختصری سوی انسان می آید که البته لطف خداوند است اگر انسان با همین پشیمانی مختصر متنبه شد دیگر لازم نیست آن پشیمانی بزرگ را تجربه کند گرچه انسان هر از عذابها در این دنیا تجربه می کند در مقابل آنچه در آخرت تجربه می کند بسیار کم و بیمقدار است!

پاسخ / پاسخ بدی

| چهارشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۲ ق.ظ

سؤال 156:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
1.در چه مواردی می شود جواب بدی را با بدی داد؟ آیا در مقابل دشمنان خدا؟
و 2.اگر جواب بدی را با بدی بدهیم، چه اتفاقی و صدماتی برای ما پیش می آید؟
3. برخورد ما در مقابل با، جفایی که در مقابل خوبی ما و نامهربانی در مقابل مهربانی می کنند چگونه باید باشد؟ کناره گیری ما از این برخورد ها معنایی دارد و بچسبیم به ساختن خود.

پاسخ:

سلام علیکم

قاعده ادْفَعْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ عمومیت دارد و تفاوتی بین دوست و دشمن نگذاشته است!

تخلف از این قاعده بدی را ترویج می دهد و ترویج بدی چه به صورت ابتدائی و چه به صورت تقابلی زشت و بد است!

خوبی که در مقابل بدی دیگران می شود سه رتبه دارد:

رتبه نخست برخورد منصفانه است که این نوع از خوبی شامل همه انسانها می شود!

رتبه دوم عفو است که شامل انسانهایی که درخواست عفو نموده اند می شود!

رتبه سوم عفو همراه با لطف و اکرام است که فقط شامل کسانی می شود که حقا از کاری که نموده اند پشیمان باشند!

سلام علیکم - بسم الله


دعای استغفار بند 44

اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ لَمْ یَطَّلِعْ عَلَیْهِ أَحَدٌ سِوَاکَ وَ لَا عَلِمَهُ أَحَدٌ غَیْرُکَ وَ لَا یُنْجِینِی مِنْهُ إِلَّا حِلْمُکَ وَ لَا یَسَعُهُ إِلَّا عَفْوُکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
ار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که هیچ کس جز تو بر آن آگاه نشده، و کسی غیر تو آن را ندانسته، و جز حلمت مرا از آن نجاتی نیست و غیر عفوت چیزی فراگیر آن نیست؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!

شرح:

هر انسانی گناهانی دارد که صمیمی ترین دوستانش نیز از آن اطلاعی ندارند و این بخاطر زشتی زیاد آن گناهان است طوری که دوستان گنهکار یک فرد نیز نباید از آن اطلاع پیدا کنند و الا دیگر آنها دوستان آن شخص نخواهند بود!

مثلا دروغ گفتن بر علیه دوستان می تواند از این موارد باشد! فرض کنید چند نفر با همکاری یکدیگر همه نوع گناه را انجام داده باشند ولی وقتی معلوم شود یکی از آنها بر علیه دیگری دروغی گفته است و یا خیانتی نموده است و یا به ناموس او چشمی داشته است آن وقت است که همه صمیمیتها از بین خواهد رفت و رسوایی و بعد تنهایی بوجود می آید که زندگی را برای فرد هزار بار اسفبارتر از آنچه هست می کند!

بعضی از خطورات ذهنی و سوء ظنها که هنوز به زبان و رفتار نیامده است نیز از همین موارد است! قرآن اعلان کرده است که بعضی از این ظنون گناه است. (حجرات: 12)

پس هر انسانی رازی دارد که جز خداوند کسی از آن آگاه نیست و این راز تحمل دانستنش را کسی ندارد جز خداوند و خداوند با حلم و بردباریش همه این رازها را می داند و همچنان نعمتهایش را برای بنده اش حفظ می کند و از آن جمله آبروی بنده اش را همچنان نگه می دارد!

گنهکارترین و رسواترین انسان هم با خود بعضی از رازهایش را بگور می برد و کسی از آنها جز خداوند اطلاعی پیدا نمی کند تا این که روز قیامت شود. روزی که تبلی السرائر است! همه سریره ها و پنهانی ها برملا می شود!

پس رهایی از آن رسوای بزرگ در آن روز عظیم باید از همینک بفکر بود! باید برای آمرزش این دسته از گناه به درگاه خداوند زار زد و طلب آمرزش نمود!